صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۸ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

غیبت گفتگو در سیاست افغانستان

-

غیبت گفتگو در سیاست افغانستان

ساموئل هانتینگتون نظریه پرداز توسعه و نوسازی در کشور های جهان ویژگی های زیر را برای سیاست در این کشور ها ذکر می کند. فساد گسترده در تمام سطوح سیاسی و اجتماعی، خشونت بی پایان گروه های مختلف اجتماعی، بازی عریان گروه و بازیگران سیاسی، بی توجهی به قواعد بازی و قوانین و هنجار های موجود در جامعه و سیاسی بودن نظامیان و یا به عبارت دیگر، مداخله نظامیان در عرصه سیاسی.این ویژگی ها از اجزاء مهم سیاست در کشور های جهان سوم است. افغانستان که یک کشوری توسعه نیافته و جهان سومی می باشد نیز، این ویژگی ها و عناصر را در عالم سیاست و سیاست ورزی خود دارد.

فساد در تمام سطوح و لایه های اجتماعی جامعه ما رسوخ کرده است. اکثر افراد در هر موقعیت شغلی که قرار داشته باشد، در صدد سوء استفاده از موقعیت شغلی خود به خاطر تامین و دستیابی به منافع شخصی خود است. فساد گسترده در افغانستان باعث شده است که در رده بندی های جهانی افغانستان مقام برتر را از آن خود نماید. فساد اما، تنها در سطوح پایین جامعه جا نگرفته است. بلکه فساد هویت نهاد ها و سازمان ها را زیر سوال برده است. هیج نهاد و سازمانی قادر به تعریف منافع و کارکرد های خود نیست. آنچه مهم و اولویت ندارد منافع نهاد هاست. در مقابل اما، منافع افراد و اشخاص در صدر قرار دارد و همه در صدد آن است تا منافع شخصی خود را از هر طریق ممکن برآورده سازد.

در جامعه افغانستان قوانین و هنجار ها وجود دارد. اگر معیار دموکراتیک بودن قوانین را در نظر بگیریم ما بهترین قوانین دموکراتیک را در سطح منطقه داریم. اما قوانین هیچ گاه ابزاری برای حل اختلافات نبوده است. هیچ گروه و فردی برای حل اختلافات و مشکلات خود از قوانین و هنجار های موجود استفاده نمی کند بلکه خشونت به عنوان تنها بهترین روش حل تضاد های اجتماعی مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین در کشور های جهان سوم خشونت یک اصل است. خشونت تنها گزینه ممکن برای حل اختلافات سیاسی و اجتماعی است. خشونت ابزار مقدس است که با سنت ها و آموزه های دینی تقدیس می شود. به همین خاطر خشونت در کشور های جهان سوم میان افراد عادی شده است. یعنی ریختن خون یک کودک، زن و فرد کهن سال روان هیچ انسانی را رنجور نمی سازد. به همین خاطر، خشونت جز از ویژگی های لاینفک سیاست در افغانستان شده است.

در کنار این مهم، نظامیان نقش برجسته در عالم سیاست بازی می کند. سیاسی سازی نظامیان یکی از خطرناک ترین مسئله در سیاست کشور های توسعه یافته است. اما در کشور های جهان سوم، نظامیان یا به عنوان ابزار کسب قدرت از سوی سیاستمداران مورد استفاده قرار می گیرد و یا سیاستمداران و نهاد های سیاسی به خاطر عدم کنترل بر نظامیان، نظامیان وارد عرصه سیاسی می شود. افغانستان کشوری کودتا خیز بوده است. کودتا های که در تاریخ سیاسی افغانستان صورت گرفته است با کمک نظامیان ممکن گردیده است. در دوره جدید انتظار می رفت که نظامیان وارد قلمرو سیاسی نگردد اما، انتخابات و مداخله نظامیان در پروسه انتخابات حد اقل نشان داد که مداخله نظامیان در سیاست بخش از ذات سیاست در افغانستان است. بنابراین حضور نظامیان در سیاست یکی دیگر از ویژگی های سیاست در کشور های جهان سوم و افغانستان است.

اگر چه ویژگی های مذکور به صورت تلویحی بیان می دارد که گفتگو عنصر غائب در سیاست کشور های جهان سوم است اما به صورت واضح به این عنصر اشاره نشده است. به باور نویسنده می توان غیبت گفتگو را یکی دیگر از ویژگی های سیاست در افغانستان ذکر کرد. اگر به تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی افغانستان نگاهی بیاندازیم کمتر موردی مشاهده می شود که سیاستمداران افغانستان به خاطر حل اختلافات به گفتگو بنشیند.از دوران احمد شاه ابدالی تا اکنون غیبت گفتگو در سیاست افغانستان مشهود بوده است.غیبت گفتگو از دوران احمد شاه ابدالی تا پایان دوران گروه طالبان تا حدودی توجیه پذیر است. می توان استدلال کرد که نظام سیاسی مستقر و حاکم در افغانستان غیر دموکراتیک بوده است و در نظام های غیر دموکراتیک گفتگو ابزاری در دست سیاستمداران نیست. اما در دوره جدید غیبت گفتگو قابل توجیه نیست. در نظام های دموکراتیک گفتگو عین سیاست و سیاست عین گفتگو است. تفکیک میان دو مفهوم در نظام های دموکراتیک امری دشوار است.با وجود دموکراتیک شدن نظام سیاسی اما، سیاست با گفتگو بیگانه است.

اگر از گذشته تاریخی افغانستان فاصله بگیریم و رویداد های چند روز اخیر را به بررسی بگیریم غیبت گفتگو در عالم سیاست افغانستان بیشتر درک و فهم می گردد.گفتگو در زمانی ممکن می گردد که قوانین و قواعد بازی مشخص و تعریف شده باشد. قواعد بازی در افغانستان مشخص است اما کمتر کسی در سومین دور انتخابات ریاست جمهوری به گفتگو نشست. اختلافات که میان تیم های انتخاباتی و کمیسیون های انتخاباتی به وجود آمد، بیش از آن که دو طرف قضیه به گفتگو روی آورد بیشتر به ابزار های رو آوردند که بیشتر ما را به خشونت نزدیک می کرد.مراجعه به مردم با آگاهی نسبتا پایین از سازگار های سیاسی چیزی جز دور شدن از هنجار های موجود در جامعه نیست. زیرا، مردم بیش از آن که به هنجار، قوانین و قواعد بازی سیاسی روی آورد با استفاده از احساسات به خشونت و ابزار های غیر دموکراتیک روی می آورد. این چنین، بازی های سیاسی عریان می گردد و هیچ پابندی به قواعد بازی نمی شود.

در روز های اخیر اما، گفتگو با میانجی نهاد های بین المللی ممکن گردیده است. گفتگوی با میانجی بیانگر آن است که ما تا هنوز قواعد و ملزومات گفتگو را نمی دانیم باید افراد و گروه ها و نهاد های به عنوان میانجی باشد و به ما گفتگو کردن را یاد بدهد.گفتگو بیش از آن که به نهاد های بین المللی وابسته باشد، بیشتر مبتنی بر قواعد و قوانین موجود و حاکم در کشور است. میانجی کردن نهاد های بین المللی در شرایط کنونی اگر چه به سود ماست اما، کمک به نهادینه کردن گفتگو در عالم سیاست افغانستان نمی کند.

با همه این ها، غیبت گفتگو هزینه های سنگین برای ملت  و دولت دارد. غیبت گفتگو در دوران مجاهدین منجر به جنگ های طولانی مدت شد. گروه طالبان نتیجه غیبت گفتگو در عالم سیاست افغانستان بود. وقتی تفنگ و ابزار های سخت دیگر به جای گفتگو نشستند، گروه های تندرو از فرصت ها استفاده نمودند و تفنگ را به عنوان مهمترین ابزار ممکن در سیاست افغانستان نهادینه نمودند. در شرایط کنونی، اگر دوباره به غیبت گفتگو دل بسپاریم، نتیجه آن بدون شک، حاکمیت دوباره تفنگ خواهد بود. این بزرگترین هزینه ممکن برای ما و نسل های بعدی ما خواهد بود. بنابراین ما باید به گفتگو باور و ایمان پیدا کنیم. سعی کنیم اختلافات موجود را با گفتگو حل نمایم.

دیدگاه شما