صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

چانه زنی های پشت پرده؛ پشت پا زدن به اراده سیاسی مردم

-

چانه زنی های پشت پرده؛ پشت پا زدن به اراده سیاسی مردم

این روز ها در ارگ ریاست جمهوری چانه زنی ها میان نخبگان سیاسی به خاطر دو مسئله جریان دارد. مسئله اول برای شکل گیری حکومت ائتلافی میان دو کاندید پیشتاز است. مشخص شدن نتایج قسمی انتخابات ریاست جمهوری مشخص ساخت که هیچ کاندیدی قادر به گرفتن 50+1 آرای مردم نیستند. به همین خاطر گفته می شود که بعضی از کاندیدان پیشتاز در صدد آن است تا حکومت ائتلافی شکل دهد. هر یک از کاندیدان ریاست جمهوری در صدد آن است تا حمایت رئیس جمهور کرزی را جلب نماید.از آنجایی که مسئله دور دوم انتخابات و حکوت ائتلافی مهم و اساسی می نماید. جا دارد نکاتی حول این دو مسئله بیان گردد.

اول؛ ائتلاف سیاسی میان نخبگان و احزاب یک امر پذیرفته شده در ادبیات دولت مدرن است. نفس ائتلاف میان نخبگان و احزاب سیاسی بد نیست. بنابراین نگاه این مقاله به نفس ائتلاف سیاسی نیست. بلکه این نوشتار در صدد آن است تا ائتلاف سیاسی را در اوضاع کنونی مورد بررسی قرار دهد.‏ به نظر نگارنده ائتلاف سیاسی میان نخبگان شکننده است. حکومتی که از دل ائتلاف بر آید نیز شکننده خواهد بود. زیرا نخبگان سیاسی ما در رفتار سیاسی خود دارای ثبات نمی باشد. به همین خاطر احتمال آن می رود که بعد از شکل گیری حکومت ائتلافی رفتار سیاسی نخبگان تغییر کند و حکومت ائتلافی مشروعیت خود را از دست بدهد. مدعای این نوشتار بر ائتلاف های شکل گرفته در سه دهه اخیر تاریخ سیاسی افغانستان می باشد.‏ در طول سه دهه هیچ یک از ائتلاف های سیاسی عمر دراز نداشته است. عمر ائتلاف ها خلاصه به چند ماهی شده است. بنابراین ائتلاف سیاسی میان نخبگان که در سه دهه گذشته نیز نقش بازی نموده است، خوب نیست. نخبگان سیاسی ما باید به این مسئله توجه نماید. زیرا ائتلاف پیامد سیاسی خطرناک در پی دارد. مهمترین پیامد حکومت ائتلافی این است که مشروعیت حکومت به زودترین وقت ممکن از میان می رود و حکومت هیچ کاری نمی تواند از پیش ببرد.

دوم؛ ائتلاف میان نخبگان به نوعی دور زدن مردم و قانون است. نتیجه قسمی انتخابات نشان داده است که در دور اول هیچ یک از کاندیدان قادر به گرفتن 50+1 رأی مردم نیست. بنابراین، به لحاظ قانونی انتخابات باید به دور دوم برود تا مردم خود رئیس جمهور خود را انتخاب نماید. می توان گفت که ائتلاف سیاسی میان نخبگان نوعی دور کردن مردم از عالم سیاست است. از این جهت ائتلاف سیاسی امری مذموم و نا عقلانی است. زیرا هم با قانون در تضاد و هم عقلانیت سیاسی کنونی ایجاب می کند که مردم نقش در سیاست و تصمیم گیری های کلان داشته باشد. بنابراین نخبگان سیاسی نباید قانون را زیر پا بگذارد و مردم را دور بزند.‏

سه؛ مشارکت مردم در پای صندوق های رأی یک تجربه سیاسی برای مردم است. از این مجرا آگاهی سیاسی مردم از سازوکار های دموکراتیک و نظام سیاسی بیشتر می شود. بنابراین می توان گفت که این تجربه سیاسی معطوف به رشد فرهنگ سیاسی دموکراتیک است. از آنجایی که نهادینه نمودن دموکراسی نیازمند فرهنگ سیاسی دموکراتیک نیز است. بنابراین برگذاری انتخابات یک امر ضروری برای گسترش فرهنگ سیاسی دموکراتیک و همچنین نهادینه نمودن دموکراسی می باشد. با توجه به اهمیت دموکراسی و فرهنگ سیاسی دموکراتیک نخبگان سیاسی ما نباید دست به ائتلاف های سیاسی بزند که آن ائتلاف بن بست برای نهادینه شدن دموکراسی و رشد فرهنگ سیاسی دموکراتیک گردد.‏ از این جهت، ائتلاف سیاسی و شکل دهی حکومت ائتلافی به نفع مردم افغانستان نیست. بنابراین ائتلاف سیاسی و شکل دهی حکومت ائتلافی مانعی کلان بر سر راهی فرایند دموکراتیک و مکانیسم های دموکراتیک می باشد.‏

چهار؛ دور کردن مردم از عالم سیاست به معنی فربه شدن نقش نخبگان قومی و قبیله ای است. تجربه سه دهه نشان داده است که نخبگان قومی و قبیله ای نه تنها توانایی مدیریت جامعه را ندارند بلکه جامعه را به سمت بحران پیش می برد.‏ دهه 1370 نمونه عینی است که نخبگان قومی و قبیله ای نتوانستند جامعه را مدیریت نماید و در نهایت به جان هم افتادند و تمام زیر بنا ها را خراب و ویران نمودند. در صورتی که یک بار دیگر، نخبگان قومی و قبیله ای فربه شود و نقش مردم کاهش پیدا کند، احتمال آن می رود که نخبگان قومی و قبیله ای یک بار دیگر جامعه را به سمت بحران به پیش ببرد.‏بنابراین برای جلوگیری از بحران باید دور دوم انتخابات برگذار شود و مردم خود حکومت بعدی را تشکیل دهد.

این نکته را نباید فراموش کرد که شکل دهی حکومت ائتلافی در وضعیت کنونی تاثیری بدی به لحاظ روانی بر مردم دارد. مردم بعد از آن از سیاست و سیاست ورزی فرار خواهد کرد و به سیاست اعتماد نخواهد کرد. به عبارت دیگر؛ شکل گیری ائتلاف سیاسی باعث می شود که ما یکی از مهمترین عنصر سرمایه اجتماعی را از دست بدهیم.‏ از دست رفتن اعتماد مردم هزینه سنگین است و سال ها طول می کشد تا مردم دوباره اعتماد از دست داده را به دست آورد. بدون سرمایه اجتماعی نیز امکان دگرگونی وجود نخواهد داشت. بنابراین سرمایه اجتماعی از مهمترین مسئله در شرایط کنونی است. ما باید کاری که کنیم که اعتماد مردم بالا برود. کاری که باعث از بین رفتن سرمایه اجتماعی شود بدون شک عقلانی نیست.‏

در مورد جلب حمایت کرزی نیز تا حدودی همین مسائل مطرح است. رئیس جمهور کرزی نقش مهم و برجسته در پیروزی یک کاندید دارد. چانه زنی او با کاندیدان و علنی سازی آن به معنی این است که مردم تعیین کننده عالم سیاست افغانستان نیست. به لحاظ قانونی رئیس جمهور حق مداخله را ندارد. حال که هر یک از کاندیدان ریاست جمهوری در صدد آن است تا حمایت رئیس جمهوری کرزی را جلب کند و پیروزی خود را منوط به حمایت او می داند، باید به نقش مردم و آراء مردم درنگ کرد.‏ این بدین معنی که رئیس جمهور کرزی توانایی آن را دارد تا انتخابات را سازماندهی نماید و کاندید مورد نظر خود را پیروز نماید.‏ این امر هم برای دموکراسی نو پای افغانستان، هم برای فرهنگ سیاسی  و هم برای آینده افغانستان خطرناک است. بنابراین نخبگان سیاسی ما باید توجهی جدی به این مسال داشته باشد.‏

در پایان باید گفت که شکل دهی حکومت ائتلافی با دلایل فوق کاری عقلانی نیست و منجر به ثبات نمی شود. نخبگان سیاسی باید به این مسائل توجه نماید. بی توجهی به این مسائل از طرف دیگر باعث می شود که در دور بعدی مردم روی این نخبگان اعتماد نکند و دور بعدی این نخبگان از صحنه و میدان سیاست به حاشیه رانده شود. بنابراین نخبگان سیاسی ما باید عاقلانه و با حساب و کتاب باید رفتار نماید و نسبت به تمام مسائل حساس باشد.

دیدگاه شما