صفحه نخست » مقالات » افغانستان در سالی که گذشت و چشم اندازی بسوی آینده!
افغانستان در سالی که گذشت و چشم اندازی بسوی آینده!
- حبیب صبوری خسروشاهی
اینک آخرین روزسال نیز آخرین ساعات و دقایق خود را پشت سرگذاشته و باشتاب شگفت انگیز جای خود را به روزها و ساعات و دقایق سال آینده واگذار مینماید. هرچند نوشدن سال و تغییر طبیعت در پایان هرزمستان، بظاهر امری تکراری به نظر میرسد و تمامی نسلها در طول عمر خود چندین بار آن را تجربه مینمایند. اما هر تکراری ملال آور و خسته کننده نیست. نمونه بارز آن همین نوشدن سال یا نوروز. شگفت انگیز اینکه این تکرار چه بسا مفرح بخش و دلپذیر و نشاط آور و درس آموز است. اما مشروط به آن دیدگان عبرت بین و چشمان واقع نگری وجود داشته باشد.
همینطور با تغییر سال و به اصطلاح کهنه شدن سال و فرارسیدن سال جدید، رویدادها و حوادث گذشته نیز کهنه گردیده و جای خود را به رویدادها و حوادث تازه تر میدهد. اما در اینجا بازهم نکتهاساسی که وجود دارد این است که رویدادها و حوادث گذشته با وجود کهنگی درس آموز باشد. در اینجا خرد و تفکر بکار است تا با بازیافت نتایج و مفاد رویدادها بتوان چشم اندازی برای آینده ترسیم نمود. هرفرد و ملتی که از استعداد و توانایی و مهارت تفکر و عبرت آموزی برخوردار باشد، بطور قطع چشم انداز امروز و فردایش بهتر و درخشانتر از دیروز خواهد بود. اما مردم و افرادی که حافظه تاریخی ندارند یا اینکه تفکر و تدبر و عقل عبرت آموزشان رخصت است آنان در حلقه و دایره تکرار پایان ناپذیر رویدادها و حوادث تکراری تلخ بجای مانده از گذشته، البته با چهره و صورت متفاوت اسیر و گرفتار خواهند بود. چنین کسانی هرگز روی خوش بختی را نخواهند دید و آرزوی شان برای سعادت و خوش بختی امری بیهوده میباشد.
با این پیش درآمد نگاهی گذرا داریم به مهمترین موضوعات و مسایل کشور طی سال گذشته. انتظار میرود که این نگاه به گذشته ما را در گذشته متوقف نساخته و با گشودن چشم عبرت بین و بکار انداختن خرد گره گشا چشم اندازی مطلوب برای آینده خویش ترسیم سازیم. چنانچه به مهمترین رویدادهای کشور در سال ۱۳۹۲ اشاره شود، رویدادها و حوادث متعددی صفحات آن را دربر خواهدگرفت. اما در سرفصل همه این رویدادها و حوادث مسئله افزایش و تشدید ناامنی و ادامه جنگ و انتحار و انفجار قرار دارد. متاسفانه در سال گذشته کشور ما شاهد ادامه رویدادها و حوادثی خونین بوده است. حوادثی که جان هزاران هم وطن غیرنظامی بسادگی اما با قساوت تمام گرفته شد و خانوادههای شان برگلیم عزا نشستند. در آخرین روزهای سال رویداد خونین غازی آباد کنر و انفجار انتحاری در ولایت فاریاب که جان شمار زیادی از سربازان اردوی ملی و هم وطنان غیر نظامی را گرفت نشانه آشکار گسترش خشونت و کشتار و ادامه بحران در کشور میباشد. حکومت در طی سال گذشته باربار با مخالفین نرمش و سازش نشان داده و از آنان بعنوان برادران ناراضی یاد نموده است، حتا بعضی از کشتگان آنان را بوسیله هلیکوپتر به منطقه مسکونی شان انتقال داده و از آنان بعنوان شهید یاد کرده است، اما با آن هم طالبان و مخالفین ذره ای انعطاف و ترحم نسبت به مردم و کشور از خود نشان نداده اند. طالبان و مخالفان مسلح همانند کسان خود کش و بیگانه پرور در کشتار مردم بی دفاع برای رضایت حامیان خارجی خود از انجام هیچ عمل زشت و خونبار دریغ نورزیده اند. به همین جهت واقعیت آنست که داعیه صلح و مذاکره با طالبان در شرایط کنونی هیچ نتیجه ای جز خود فریبی و مردم فریبی ندارد. طالبان فقط در یک صورت دست از خشونت خواهند کشید که حکومت در عرصه نظامی با قاطعیت تمام برخورد نموده و آنان را زمین گیر سازد. بازمین گیر ساختن آنان است که طالب برای نجات خود مجبور خواهد بود که تن به سازش بدهد.
رویداد مهم دیگر در سال 1392 جنجالهای مربوط به امضای پیمان امنیتی میان افغانستان و امریکا بود. هرچند مقدمه این پیمان در یک طرح کلی بنام پیمان استراتژیک میان دو کشور امضا گردیده و هردو جانب برآن توافق نموده بودند؛ اما در مورد امضای پیمان امنیتی که در واقع راهبرد و عملیاتی شدن پیمان استراتژیک میباشد، اختلافات جدی و دنباله داری میان کابل و واشنگتن جریان یافت که تا هنوز هم ادامه دارد. رئیس جمهور کشور در آغاز اعلام داشت در صورتی سند امنیتی میان دو کشور را امضا خواهد نمود که لوی جرگه کشور آن را بپذیرد. با تشکیل لوی جرگه و پذیرش پیمان امنیتی، رئیس جمهور دوباره تغییر موضع داده و پیش شرطهایی را اعلام داشت. هرچند که به بحث گرفتن مواد این پیش شرطها در اینجا امکان ندارد، اما تحلیل گران بدین باوراند که در عقب این پیش شرطها خواستهای اساسی شخصی رئیس جمهور کرزی نهفته است که هیچ ارتباطی به منافع کشور و جامعه ندارد. داستان هرچه باشد واقعیت کنونی این است که رئیس جمهور کرزی با وجود پای فشاریهای داخلی و خارجی تا هنوز از امضای پیمان امنیتی خود داری ورزیده است. این امنتاع کرزی سبب گردیده است که فضای حاکم در کشور و مناسبات افغانستان و جامعه بین المللی بویژه امریکا که از حامیان نظامی ومالی اصلی حکومت افغانستان بشمار میروند بسیار تیره و تار گردد. هم اکنون نگرانیهای بسیار جدی مبنی برخروج تمام نیروهای خارجی از کشور در سال 2014 میلادی از افغانستان وجود دارد. در صورتی که این نگرانی تحقق یابد افغانستان بدون حمایت نظامی و مالی خارجی حتا برای یکماه هم قادر نخواهد بود که به ثبات خود ادامه دهد.
از دیگر رویدادهای مهم کشور صفبندیهای انتخاباتی و شکل گیری ائتلافهای انتخاباتی و داغ شدن کارزار تبلیغاتهای انتخاباتی، و اثر گذاری آنها بر بر کابینه و پارلمان و جامعه میباشد، که خود بحثی جداگانه و مفصل است. هم چنین تنها مارشال کشور نیز در روزهای آخرسال دارفانی را ترک گفت. مارشال محمدقسیم فهیم در دوران جهان ومقاومت و نیز در دوران ثبات و دموکراسی نقش اثرگذاری را برصف بندیها و جزرومدهای سیاسی کشور داشته است. به زعم برخی مرگ مارشال در چنین شرایطی اندکی ناموقع بود.
به هرروی همانطور که گفته آمد سال 1392 با همه فرازونشیبهای آن رو به پایان است. آنچه اندک انتظاری که برده میشود که از رویدادها و حوادث سال گذشته و آنچه که گذشته است درس و عبرتی گرفته شود برای گشایش یک چشم انداز روشن و امیدوار کننده برای سال آینده. هرچند که مسئولیت هر شهروند کشور است که در طرح و بنای چنین چشم اندازی مشارکت ورزد؛ اما نمی توان پنهان ساخت که مسئولیت دولتمردان در این زمینه بیش از همه و قبل از همه میباشد. کمترین کاری که میتوان انجام داد این است که نگذاریم رویدادهای تلخ دوباره تکرار گردد، دیگر آنکه نسبت به برنامهها و طرحهای ناکام و ناکارآمد گذشته پای فشاری نباید کرد و درباره آنها با دقت همه جانبه تجدید نظر نمود.
دیدگاه شما