صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

یکشنبه ۱۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

مبارزات انتخاباتي نامزدان و زنگ به صدا در آمدة ملت سازي

-

مبارزات انتخاباتي نامزدان و زنگ به صدا در آمدة ملت سازي

روز سيزدهم دلو مبارزات انتخاباتي نامزدان رياست جمهوري به صورت رسمي آغاز گرديد. نا وقت شنبه شب، تيم هاي انتخاباتي به نصب تصاوير پرداخته و ما صبح يك شنبه، چهرة شهر را متفاوت از گذشته در يافتيم. در هر جا تصاوير نامزدان و معاونان شان به چشم مي خورد كه با نوشتن شعارهاي شان، به راي مردم چشم دوخته اند. در سومين انتخابات رياست جمهوري كشور، تعداد نامزدان به صورت نسبي كاهش يافته و يازده نفر با هم رقابت خواهند كرد. بدون ترديد در دو دور قبلي هم شهروندان و هم تيم هاي سياسي به ميزان از تجربه و آگاهي هاي سياسي دست يافته و رقابت هاي اين بار، متفاوت از گذشته خواهد بود.

"ملت به مجموعه اي از مردم گفته مي شود كه در يك سرزمين مشخص زندگي كرده و با اطاعت از يك نظام سياسي، آرمان ها و اهداف مشترك را دنبال مي نمايند". بر اين اساس، ملت با چارچوب هاي زندگي اجتماعيِ قبيله اي سازگاري نداشته و نمي تواند بايدهاي آن را برتابد. زيرا كه در چارچوب هاي قبيله اي ممكن است يك جمعيت در يك سرزمين زندگي كرده و از يك قدرت سياسي اطاعت كنند، اما به قبايل متعدد، پاره پاره شده اند و نمي توانند آرمان ها و اهداف مشترك را دنبال نمايند. در اين صورت، ثبات سياسي و تامين امنيت پايدار ممكن نخواهد بود.

جوامع توسعه يافته و عمدتا غربي به صورت نسبي توانسته اند، مرحلة زيست قبيله اي را پشت سر گذاشته و به جمعيت داراي آرمان و اهداف مشترك تبديل گردند. تمايزات قبيله اي و سنتي از اين جوامع رنگ باخته و همه بر مبناي انسانيت و شهروندي روابط اجتماعي و سياسي با هم برقرار مي كنند. اما چالش زيست قبيله اي و تبديل نشدن به ملت، در اكثريت قريب به اتفاقجوامع جهان سومي باقي است. در يك سرزمين، جمعيت مشخص زندگي كرده و از يك دولت نيز اطاعت سياسي مي كنند، اما به كتله هاي اجتماعي بر مبناي قبايل تقسيم بندي گرديده و از آرمان ها و اهداف مشترك برخوردار نيستند. اين وضعيت، دولت هاي جهان سوم را با چالش مواجه كرده است به گونه اي كه ثبات سياسي لرزان بوده و پايدار نيست. پس، ملت سازي يا ملت شدن يكي از اهداف حياتي كشورهاي جهان سومي است. همه مي كوشند تا مرزبندي هاي قبيله اي را زدوده و جمعيت شان طوري باشد كه داراي اهداف و آرمان هاي مشترك باشد. امري كه فعلا در اكثريت كشورهاي جهان سومي مصداق عيني ندارد.

به نظر مي رسد كه افغانستان در اين زمينه با چالش مضاعف مواجه است؛ چالش نخست اينكه جزء جوامع جهان سومي بوده و به شكل سنتي باقي مانده است و چالش دوم اينكه جامعة چند قومي بوده و در تاريخ سياسي اش، تيترهاي درشت از كشمكش هاي قوميحك شده است. در جوامع چند قومي، مرزبندي هاي اجتماعي پررنگ تر بوده و بحران ملت سازي و ملت شدن با چالش هاي زياد تر مواجه است. اگر از گذشته هاي زيان بار تاريخ سياسي افغانستان گذر نماييم، فقط در طول فضاي جديدِ رقم خوردة پس از سال دوهزار و يك، زنگ ملت سازي به صدا در آمده و كشور توانسته است، مرزبندي هاي اجتماعي را دست كم در شعارها و قوانين تامين نمايد. قانون اساسي جديد افغانستان، همة باشندگان اين سرزمين را داراي حقوق و وجايب برابر و مساوي مي داند و همة امتيازات و باج دهي ها به صورت مساوي در نظر گرفته شده است. امابدون ترديد، در عرصه عملي چالش هاي جدي باقي است، طوري كه در طول سيزده سال فضاي جديد مشاهده گرديد.

  به هر صورت اگر ملت سازي را به عنوان هدف استراتژيك و حياتي نظام و فضاي سياسي جديد تلقي كنيم، همة تحولات و فرايندهاي ديگر را تحت پوشش قرار مي دهد و با توجه به نقش سازنده و يا غير سازندة كه در راستاي آن هدف، خواهد داشت بايد ارزيابي و نقد گردد.

  حالا پرسش كه مطرح مي گردد اين خواهد بود كه: مبارزات سياسي نامزدان انتخاباتمي تواند چه تاثير در فرايند ملت سازي داشته باشد؟ آيا مبارزات انتخاباتي نقش مثبت دارد يا منفي؟

به نظر مي رسد كه مبارزات؛ شعارها، بيانيه ها، بيان اهداف و برنامه ها و نيز چگونگي تركيب تكت هاي انتخاباتي، مي تواند تاثير شگرفِ بر فرايند ملت سازي داشته باشد. اين تاثيرگذاري هم مي تواند مثبت و سازنده و هم مي تواند منفي و غير سازنده باشد. بنابر اين، تاثير مبارزات انتخاباتي نامزدان بر فرايند ملت سازي در كشور قابل ملاحظه است و در خور تامل مي نمايد.

نقش مثبت و سازنده

تيم هاي انتخاباتيمي توانند در جريان مبارزات، تاثير مثبت بر فرايند ملت سازي گذارده و به سهم خود خشتِ را در ساختمان نيمه كارة آن بنهند. اين تاثيرگذاري مثبت در صورت مي تواند باشد كه شعارها، برنامه ها، بيان اهداف، رفتارهاي سياسي و نوع چينش تكت ها و نيز چينش افراد در ستادهاي انتخاباتي، فراگير و عام پسند باشد. اگر نامزدان شعارهاي ملي سرداد كه شامل چالش هاي تمام شهروندان گردد، برنامه هاي شان ملي و در راستاي حل چالش هاي تمامي مناطق و ولايت هاي كشور بود، در بيان اهداف شان توجه به يك گروه قومي نه بلكه به همة شهروندان توجه مي كردند، رفتارهاي سياسي شان بيشتر در ميان يك گروه قومي رقم نمي خورد و نوع تيم سياسي شان به شمول معاونان و شخصيت هاي كه در ستادهاي انتخاباتي فعال  اند، عام و فراگير بود، مي توان گفت كه در راستاي ملت سازي گام برداشته و به سهم خود خشتِ را در ساختمان نيمه كارة آن گذارده اند. حتي اگر نامزدي به لحاظ تفكر سنتي، گرايش نسبي به قوم گرايي دارد، تلاش ورزد تا آن تفكر، در شعارهاي انتخاباتي اش نگنجد. در اين صورت است كه رقابت هاي سياسي سالم، سازنده، مثبت و در راستاي تعميق ملت سازي ارزيابي مي گردد.

نقش منفي و غير سازنده

اگر همة تيم هاي انتخاباتي يا برخي از آنان، شعارها، اهداف و رفتارهاي شان عام، فراگير و با توجه به همة گروه هاي قومي نباشد، مي توان گفت كه نقش منفي بازي كرده و تاثير غير سازنده بر فرايند ملت سازي مي گذارد. از اين رهگذر، نه تنها به نوبت بود خشتِ در ساختمان نيمه كارة فرايند ملت سازي نمي گذارد، بلكه شعارها و اهداف شان به مثابه بيل و كلنگ هاي است كه همان ساختمان نيمه كاره را نيز تخريب مي كند. پس، نبايد به شكاف ها و مرزبندي هاي قومي دامن زد، حوادث سياسي وِيروسي را زنده كرد بلكه در زمان مبارزات تلاش كرد تا ملي گفت، ملي رفتار كرد و ملي نمايانيد. از اين رهگذر، اگر تكت انتخاباتي برخي از نامزدان، نمايان گر حضور عادلانة همة گروه هاي قومي را تمثيل نمي نمايد، بايد بپذيرد كه نقش مخرب بازي كرده و آسيب جدي بر زنگ به صدا در آمدة فرايند ملت سازي مي زند.

  به هر حال، ملت شدن هدف عمده و استراتژيك افغانستان در فضاي جديد پس از دو هزار و يك است. از اين رهگذر همة تيم هاي سياسي، دولت و شهروندان مسووليت سياسي دارند، تا در اين راستا گام برداشته و تلاش نمايند. مبارزات انتخاباتي نامزدان از يك سو، مي تواند فرصت كلان و از يك سو تهديد كلانبراي فرايند ملت سازي باشد. بايد منتظر نشست و اوضاع را نظاره كرد كه تيم هاي انتخاباتي چگونه مي گويند، رفتار مي نمايند و مي نمايانند.

دیدگاه شما