صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

یکشنبه ۱۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

نجات افغانستان در تعامل سازنده با جهان

-

نجات افغانستان در تعامل سازنده با جهان

شرائط بوجود آمده در افغانستان متاثر از تحولات پیرامونی و جهانی است. رقابت های آشکارا و نهان پسا جنگ سرد از افغانستان ویرانه ی بیش باقی نگذاشت. در جنگ های داخلی افغانستان هیچ کشور وقدرت مهم منطقه ای و فرا منطقه ای نبود که حضور نداشته باشد و به دنبال رقابت با رقبا و تامین منافع بیشتر خود در منطقه نباشد. این رقابت های سخت از مردم افغانستان ملیون ها قربانی گرفت و از شهرهای آن جز ویرانه های وسیع چیزی برجای نگذاشت. اگر رخدادهای یازده سپتامبر و حضور آمریکا و هم پیمانانش در افغانستان نبود در وضعیت افغانستان هیچ گونه تغییری حاصل نمی شد زیرا ساختار قدرت در منطقه و جهان تغییر نکرده است و قدرتهای خورد و بزرگ گذشته و نوظهور همچنان به شدت در حال رقابت اند. این رقابت ها خود را کاملا در تحولات افغانستان، عراق، سوریه، مصر و ... نشان میدهد. در افغانستان به محضی که خلا قدرت بوجود بیاید سرنوشتی به مراتب تلخ تر از گذشته در انتظارش هست و این بار معلوم نیست چند دهه دیگر جنگ و ویرانی و بربادی افغانستان بطول بیانجامد.

رقابت های و دشمنی های کشورهای منطقه و جهان بی هیچ تردیدی خود را در افغانستان به شدید ترین وجه ممکن چنانکه در گذشته نشان داده است همچنان بروز خواهد داد. چه کسی می تواند منکر شود که جنگ ویرانگر کنونی در سوریه ریشه در رقابت های پنهان و آشکار در بیرون از مرزهای این کشور میان قدرتهای مهم منطقه ای و جهانی دارد که سوری ها را ناتوان از رسیدن به یک توافق ملی و پایان دادن به این جنگ ویران گر نموده است. اگر حضور مقتدرانه جامعه جهانی در افغانستان بویژه نیروهای ناتو و قوای ائتلاف در افغانستان نبود تا کنون ده ها گروه شورشی و مسلح افراطی تحت عناوین و نام های مختلف و با حمایت کشورهای مختلف در افغانستان ظهور می کردند و همه روزه هزاران انسان بی گناه را دراین کشور سلاخی می کردند. اگر امروز گروه های تحت نام طالب، حزب اسلامی، گروه حقانی و ... چنین می کنند در آن شرائط ده ها گروهی دیگر نیز در برابر آنان ظهور می کرد و کم تر از این گروه ها کمک و تسلیحات و تجهیزات از بیرون از مرزهای افغانتسان برای جنگ و کشتار بدست نمی آوردند.

شرائط افغانستان بگونه ای است که باید جنگ کنونی در این کشور را از منظرهای مختلف دید و نباید با نگاه فروکاهشی این کشور را یک بار دیگر به ورطه سقوط برد. روز گذشته سخنان رئیس جمهور کرزی بگونه ی مطرح شد که گویی ایشان تمام مشکلات افغانستان را به حضور چند هزار سرباز آمریکایی در این کشور مربوط می داند که اگر این سربازان افغانستان را ترک کنند افغانستان امن و با ثبات می گردد. رییس جمهوری دیروز در یک نشست خبری در کابل اعلام کرد که در بدل امضای پیمان امنیتی با امریکا صلح می‌خواهد و در غیر آن بهتر است که امریکا این کشور را ترک کند. وی گفت او صد در صد باور دارد که صلح و ثبات افغانستان رابطه‌ مستقیم با امریکا و پاکستان دارد و اگر صلح در افغانستان برقرار نشود بهتر است امریکا کشور را ترک کند تا این کشور از سردگمی نجات پیدا کند.

از سخنان فوق رئیس جمهور چنین استنباط می شود که گویا خروج سربازان آمریکایی از افغانستان به نجات این کشور می انجامد و بگفته رئیس جمهور این کشور از سر درگمی نجات می یابد. این درحالیست که گروه های تروریستی که در افغانستان لانه کرده بودند امنیت جهانی را با تهدیداتی که بوجود آوردند به خطر انداختند و برای مقابله با این گروه های هزاران سرباز خارجی و ارتش  و پلیس افغانستان به شمول هزاران فرد ملکی در این کشور کشته شدند. ملیاردها دالر این جنگ هزینه برداشت ولی هنوز که هنوز است ترور و دهشت افکنی از افغانستان رخت بر نبسته است. چند روز قبل 9 انتحاری یک جا به یک پایگاه ارتش افغانستان و نیروهای خارجی در جنوب کشور حمله کردند و همه کشته شدند. سربریدن، سلاخی کردن، آتش زدن، تخریب کردن، دهشت افکنی و ... کار هر روز این گروه های تروریستی در افغانستان است در چنین وضعیتی  بر اساس کدام منطق می توان پذیرفت که خروج نیروهای یاری امنیت از افغانستان می تواند به امنیت و نجات این کشور بیانجامد.

مشکلات و چالشهای افغانستان تنها و تنها در همکاری و تعامل سازنده با جهان قابل حل است نه با انزوا جویی و فرافکنی های که معمولا در افغانستان مرسوم است. افغانستان باید از ظرفیت های جهانی برا جبران عقب ماندگی های خود که در اثر جنگ های داخلی و حاکمیت گروه تروریستی طالبان بوجود آمد استفاده نماید. اینکه آقای کرزی می گوید "بسیاری از کشورهای جهان در افغانستان آمد و رفتند اما کشور ما راه خود داشته و دارد، در جای خود محکم است و محکم خواهد ماند." حرف درستی است اما اینکه منظور از این سخن انزوا جویی و عدم تعامل سازنده با جهان باشد خطرناک است. در ده سال گذشته هزاران سرباز کشورهای اروپایی و آمریکا در افغانستان کشته شدند و ملیاردها دالر از سرمایه های این کشورها در جنگ افغانستان هزینه شد. بنا براین در این جنگ اینگونه نبوده است که مردم افغانستان قربانی منافع دیگران شده باشد بلکه هم جامعه جهانی و هم مردم افغانستان در جنگ علیه تروریزم دهشت افکنی و افراطی گری مشترکا قربانی داده اند. نباید مقامات کشورمان بگونه ای سخن بگویند که باعث ابهام در فضای سیاسی افغانستان و پایمال شدن خون های ریخته شده گردد. و علاوه براین باعث دلسردی هم پیمانان افغانستان و عدم تعامل سازنده با جهان گردد شاید دراثر همینگونه سخنان مبهم و نسنجیده است که هر روز سطح روابط و همکاری ها و کمک ها به افغانستان کاهش می یابد. اخرین نمونه آن کاهش پنجاه درصدی کمکهای آمریکا به افغانستان است.

 ممکن است در شیوه کمک ها به افغانستان مشکلات و کاستی های وجود داشته باشد ولی نباید همه تقصیر ها را به گردن دیگران انداخت و با فرافکنی ها ضعف های خود را خاک پوشی کرد. مشکل افغانستان در این بود که هیچ گونه بسترها و زیر ساخت های لازم در این کشور بعد از سقوط رژیم طالبان وجود نداشت که کمک های جهانی بر اساس آن هزینه شود و متخصصان افغانی خود قادر باشند این کمک ها را آنگونه که به صلاح مردم افغانستان است هزینه نمایند. طالبان فرزندان این آب و خاک را از تحصیل منع کرده بود و دروازه های مکاتب و دانشگاه ها بروی فرزندان این کشور بسته بود. چگونه می توان انتظار داشت که در این کشور انجنیران و متخصصان مالی وجود داشته باشد تا کمک های جهانی در این کشور حیف و میل نشود. پرسش اساسی این است که در ده سال گذشته تا چه میزان دولت مردان ما تلاش کردند فضای عادلانه و برابر را برای آموزش فرزندان این کشور در مراکز علمی داخل و خارج کشور فراهم نمایند تا شایستگان تخصص های لازم را بدور از مسائل قومی تباری و ... فرا بگیرد واکنون مصدر خدمت برای این کشور باشد تا در آینده از حیف و میل شدن کمک ها جلو گیری نمایند؟

نباید مشکلات و چالشهای موجود در افغانستان را به دیگران نسبت داد و با فرافکنی خود را بی تقصیر جلوه داد. صلح در افغانستان با کسانی  که نه نفره به یک باره در برابر یک پایگاه نظامی انتحار می کند با کدام منطق و با چه زبانی ممکن است که آمریکا یا پاکستان یا هر کشور دیگر بتواند با چنین گروه های صلح کند. صداقت برهان الدین ربانی و دیگر کسانی که در این مسیر جان دادند ثابت کرد که صداقت هم در فرایند چنین صلحی جواب گو نیست. براستی اگر قوای بین المللی یاری امنیت از افغانستان خارج شود افغانستان به میدان جنگ نیابتی همیشگی تبدیل می شود یا با حضور این نیروها در افغانستان؟ اینکه گفته می شود شرط صلح باید عملی بر آورده شود شرط قریب به محال است. زیرا خود دولت افغانستان با دادن بیشترین قربانی ها و امتیاز ها هیچ گونه موفقیتی دراین زمینه نداشت. زیرا ماهیت گروه های تروریستی نه تنها در افغانستان بلکه در تمامی کشورهای که این گروه های حضور دارند بگونه ای است که صلح اصلا با این گروه ها امکان پذیر نیست.

دیدگاه شما