صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

یکشنبه ۱۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

سرنوشت مبهم منافع ملی در فرایند مذاکرات پیمان امنیتی

-

سرنوشت مبهم منافع ملی در فرایند مذاکرات پیمان امنیتی

با آنکه فرصت ها رو به پایان است و مذاکرات دو جانبه کابل واشنگتن بر سرموافقتنامه امنیتی هنوز به نتایج مطلوب دو طرف نرسیده است؛ اکنون برخی مقامات کاخ سفید از طرح گزینه صفر در افغانستان سخن می گوید و در مقابل مقامات ارشد حکومت افغانستان خواهان اعزام هیات بلند پایه از سوی آمریکا به کابل، برای نهایی سازی مذاکرات اند. جو بایدن معاون رییس ‌جمهور ایالات متحده امریکا در تازه ترین اظهارات خودش از احتمال خروج کامل نیروهای امریکایی از افغانستان تا پایان سال جاری میلادی سخن گفته است. در نشست ویژه پنج شنبه کاخ سفید روی ماموریت افغانستان، آقای بایدن خلاف انتظار برخی از نظامیان امریکایی خواستار کاهش بی سابقه شمار نیروهای امریکایی در افغانستان شده است. اما در افغانستان وزیر داخله کابینه رئیس جمهور کرزی می گوید آقای کرزی بیش از هرکسی دیگر علاقمند به امضای پیمان است و او از کاخ سفید می خواهد که هیات بلند پایه ی را برای نهایی شدن فرایند مذاکرات به کابل بفرستد تا دو طرف به توافق نهایی برسند. او روز گذشته در نشست خبری در کابل گفت: "زیاد فرصت را از دست ندادیم خواهش من از دوست ما امریکا این است که هر چه زود تر یک هیئت به سطح بلند بفرستد روی میز بشینیم مذاکره کنیم و به زودی به یک نتیجه برسیم و از این حالت سر درگمی خلاص شویم."

اما آنچه که در فرایند مذاکرات دو طرف بیش از هرچیزی دیگری حایز اهمیت است منافع ملی مردم افغانستان است. براستی در این مذاکرات تا چه اندازه مقامات افغانی به منافع ملی افغانستان اهتمام دارند؟ آیا واقعا بن بست ها در مذاکرات آنگونه که اعلام می شود به دلیل مسائلی است که به منافع ملی مربوط می شود یا نه مسائل جناحی و باندی مطرح است؟ این پرسش از آنجا اهمیت می یابد که در پاسخ آن دو دیدگاه متفاوت وجود دارد مخالفان رئیس جمهور و منتقدین حکومت طرفدار گزینه دوم اند یعنی باورمندند که پای منافع گروهی و جناحی در میان است نه منافع ملی. اما گروه دیگر مخالف این نظریه اند و می گویند اصلی ترین مسائل مورد اختلاف در فرایند مذاکرات مربوط به منافع ملی است و شرائطی را که رئیس جمهور مطرح کرده است شرائطی است که در صورت عملی شدن منافع ملی را بهتر تامین می کند. طرفداران هر دو دیدگاه شواهد و قرائنی برای تایید مدعای خود مطرح می کنند که قابل توجه وتامل اند ولی نگارنده در پی تکرار این مدعیات مطرح شده نیست.

برای هر شهروند افغانستانی این مهم است که بداند ملت کیست و منافع آنان چگونه می تواند تعریف و تبیین شود. هنگامیکه این منافع تعریف شد آن وقت بحث روشهای تامین آن مطرح می گردد. در نخستین گام تعریف خود ملت و سپس منافع آنان مهم است. بسیار واضح و روشن است که ملت افغانستان همین آحاد مردمی است که ساکن این سرزمین اند و به عنوان خانه مشترک در جغرافیای سیاسی به نام افغانستان ساکن اند. اکنون باید دید منافع این مردم چگونه باید تعریف شود. هیچ کسی شایسته تر از خود یک ملت برای تعریف منافع خویش نیستند و فرا تر از این باید گفت هیچ کسی غیر از خود این مردم حق ندارد منافع آنان را تعریف یا تبیین نماید. پس باید دید خود این مردم منافع خود را در چه می بینند. در نخستین انتخابات ریاست جمهوری پسا طالبان بیش از نود درصد واجدان شرائط رای در افغانستان پای نظام جدید مهر تایید زدند و به همه نشان دادند که منافع آنان در چارچوب همین نظام جدید و مبتنی بر سازو کارهای تعریف شده قانونی در این نظام تعریف می شود.

یکی از این سازوکارها در شرائط حساس و دشوار و برای تصمیم گیریهای کلان و سرنوشت ساز مراجعه به آرای مستقیم نمایندگان مردم در جرگه های بزرگ ملی تعریف شده است. جرگه های که هم به لحاظ قانونی مشروعیت دارد و هم تمامی کسانیکه در چارچوب قانون اساسی و سایر قوانین نافذه جمهوری اسلامی افغانستان فعالیت می کنند آنرا قبول دارند. حکومت و در راس آن رئیس جمهور نخستین کسی است که باید بیشترین اهتمام به قانون و منافع ملی را داشته باشد و وظیفه دارد منافع ملی را تحت هر شرائطی تامین و حفظ نماید. این همان حلقه مفقوده ای است که در فرایند مذاکرات پیمان امنیتی همگان بدنبال آن اند. از یک طرف مخالفت حکومت افغانستان به منافع ملی گره می خورد و از طرفی گفته می شود این مخالفت ها در تضاد با منافع ملی است. حل این معما بسیار ساده و آسان است و آن اینکه جرگه بزرگ مشورتی سمبول ملت افغانستان بود هم بر اساس قانون چنین تعریف شده و اکثریت قاطع ملت هم به آن رای داده است و هم رئیس جمهور صراحتا بارها اعلام کرده بود که هرچه جرگه تصمیم بگیرد تصمیم ملت است و او خادم ملت.

تصمیم و نظر ملت افغانستان آشکارا در جرگه بیان شد و تصامیم آن بصورت واضح و روشن برای همگان ابلاغ شد. شرکت کنندگان در این جرگه نه تنها مخالفتی با امضای این پیمان نداشتند که پایگاه های بیشتری را خواستار شده و تعجیل رئیس جمهور در امضای ان را تاکید کردند. هیچ ابهامی در خواست ملت و تعریف آنان از منافع ملی وجود ندارد و اینک چه بهانه ودلیلی می تواند مانع امضای پیمان امنیتی شود؟ اگر منافع ملی مطرح است که منافع ملی همانی است که ملت افغانستان می خواهد و آن هم در بیانیه جرگه کاملا روشن و واضح بیان شده است. اگر منافع ملی مطرح نیست چرا آنرا مستمسک قرار داده و منافع گروهی و جناحی جای منافع ملی جا زده می شود. این همان چیزی است سرنوشت منافع ملی را در فرایند مذاکرات مبهم ساخته است. بایسته است مقامات حکومت برای مردم روشن و آشکارا بیان کنند که چه مسائل مهم و سرنوشت سازی در این میان مطرح است که احیانا مردم بی خبر از آن اند که اگر از آن خبر دار شوند شاید بگونه ی دیگری تصمیم بگیرند. اگر چنین نیست نباید بیش از این بخاطر منافع غیر ملی خساراتی را متوجه ملت کرد.

همگان باید درک کنند که تروریزم همچنان به مثابه تهدید واقعی جدی علیه امنیت کشور و منطقه مطرح است همین دیروز ده ها تن در اثر حملات مرگبار تروریستی در کابل کشته و زخمی شدند و ده ها شورشی در میدان جنگ توسط ارتش افغانستان روزانه کشته می شوند. در چنین وضعیتی بی هیچ تردیدی رفتن نیروهای بین المللی یاری امنیت به نفع تروریست ها و ضرر مردم افغانستان است. مخالفت های نا روشن مقامات افغانستان و تعلل های آنان شرائطی را بوجود آورده است که نظامیان امریکایی که از نشست ویژه پنح شنبه کاخ سفید در خصوص ماموریت افغانستان آگاهی داشتند، به وال استریت ژورنال گفته اند تلاش های آقای بایدن در حالتی که پیمان امنیتی کابل - واشنگتن به بن بست به سر می برد، خریدار بیشتری را در کاخ سفید دریافته است. این نشان میدهد که چانه زنی های کابل روی نحوه حضور این نظامیان پس از سال جاری میلادی، به هم فکران آقای بایدن افزوده است. اکنون مقامات آمریکایی بدنبال طرحی اند که بر اساس آن رقم اندک نیرو های آمریکایی که فقط امنیت نهاد های دپلماتیک امریکایی را تامین کند، نه آموزش و تمویل نیروهای افغان در افغانستان باقی بمانند و این یعنی اینکه واشنگتن به گزینه صفر نزدیک تر می شود.

اگرچه تمامی تحلیل ها وگمانه زنی ها بر آن اند که مقامات افغانستان قطعا این پیمان را امضا خواهند کرد اما ممکن است امضای دیر هنگام آن ضرر های بیشتری را نسبت به امضای به موقع آن متوجه افغانستان سازد. مسئله ای که شاید مقامات افغانستان به آن توجه ندارند و هنگامی پیمان را امضا می کنند که خیلی دیر خواهد بود و منافعی را که امضای به موقع آن می توانست برای افغانستان داشته باشد دیگر نخواهد داشت و این یعنی بی توجهی به منافع ملی مردم افغانستان.

دیدگاه شما