صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

یکشنبه ۹ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

نگاهی به مأموریت نیرو های بین المللی در افغانستان

-

نگاهی به مأموریت نیرو های بین المللی در افغانستان

آیا نیرو های بین المللی در مأموریت در افغانستان موفق بوده اند؟

دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا، از نیرو های نظامی بریتانیا در هلمند دیدار نموده است. وی در آنجا بیان داشته است که: اکنون "حداقل امنیت" لازم در افعانستان برقرار شده و نیروهای بریتانیایی می توانند با "سربلندی" به کشور خود باز گردند. این نوشتار دارد تا این گفته را با توجه به اوضاع جاری افغانستان مورد بررسی قرار دهد. مهمترین سوال این است که آیا نیروهای بین المللی در مبارزه با هراس افکنی و تروریسم پیروز بوده است. آیا مأموریت با موفقیت انجام شده است. در پاسخ به این سوال نیازمند بررسی ابعاد و لایه های مختلف وضعیت امنیتی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کشور می باشیم. برای نگاه تطبیقی نیازمند بررسی اوضاع گروه های مخالف دولت نیز می باشیم.

نیرو های بین المللی به منظور درهم شکستن القاعده و مبارزه با دهشت افکنی، در سال 2001 میلادی وارد افغانستان شدند. نیرو های بین المللی به زودی القاعده و حکومت حامی آن ها را در هم شکست و بخش زیادی از افغانستان را تصاحب کرد. با حضور نیرو های بین المللی در افغانستان حکومت انتقالی، موقت و حکومت مردمی شکل گرفت. اوضاع اقتصادی بهبود یافت. امنیت در ولایات مختلف تامین شد. فعالیت های حقوق بشری بیشتر شد. روابط دیپلماتیک افغانستان با کشور های مختلف برقرار گردید. به طور کلی می توان گفت که اوضاع امنیتی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی بهبود یافت. امید در دل مردم افغانستان کاشته شد. این روزنه امید باعث حرکت مردم گردید.این روزنه باعث شد که مردم در بخش های مختلف سرمایه گذازی نمایند. مهاجرین افغانستان از کشور های مختلف به خاطر کار و فعالیت و برای زندگی به کشور خود برگشتند. رشد چشمگیری در عرصه معارف صورت گرفت. اما این وضعیت خیلی دوام نکرد. آمار ها و نظر سنجی ها اما، نشان می دهد که از سال 2005 به بعد وضعیت رو به بد تر گذاشته است. اوضاع امنیتی هر روز، ماه و سال بدتر شده است. متناسب به اوضاع امنیتی، فعالیت های اقتصادی نیز کاهش یافته است.

از سال 2005 به این طرف گروه های مخالف مسلح دولت بخش های از خاک افغانستان را دوباره به دست گرفته است. در حملات انتحاری بیشتر موفق بوده است. کشت کوکنار به عنوان مهمترین منبع درآمد گروه طالبان و دیگر گروه مخالف مسلح دولت نه تنها کاهش نیافته است بلکه افزایش یافته است.این منبع درآمد باعث شده است که گروه های مخالف مسلح دولت سازمان یافته تر عمل نمایند. حاکمیت را در بخش های بیشتر کشور تهدید نماید. به طور کلی گروه های مخالف مسلح دولت قدرتمندتر از سال های 2002 تا 2005 شده است.

سنجش قدرتمندی گروه های مخالف مسلح دولت از فعالیت های آن ها و تخریب آن ها در بخش های مختلف قابل مشاهده است. اول؛ گروه طالبان در ولایات مختلف مکاتب را بسته و یا سوختانده اند. در ارزگان، هلمند، قندهار، غزنی، پکتیا و برخی دیگر ولایات طالبان توانسته است مکاتب را بسته و یا بسوزاند. دوم؛ در شاهراه ها، گروه طالبان سرک های را ویران و سوختانده است. موتر های اکمالاتی نیرو های امنیتی و بین المللی را گروگان گرفته، یا سوختانده است و یا نیازمندی های خود را برآورده نموده است.سوم؛ گروه های طالبان در میان گروه های امنیتی نفوذ نموده است و سبب کشته شدن نیرو های امنیت ملی و نیرو های بین المللی شده است. چندین مورد اتفاق افتاده است که نیرو های خودی باعث کشته شدن خود شده است. با تحقیقات که صورت گرفته است، آن ها نفوذی های گروه های مخالف مسلح دولت بوده اند. چهارم؛ افرادی از گروه های طالبان و حزب اسلامی گلبدین حکمتیار در چارچوب دولت نیز نفوذ کرده اند و برای این دو گروه لابی گری می نمایند. همه این ها نماینگر این است که گروه های مخالف مسلح دولت نسبت به سال های اول حضور نیرو های بین المللی قدرتمند شده است.

به لحاظ سیاسی درست است که حکومت انتقالی، موقت و مردمی شکل گرفت اما این حکومت و نهاد های مختلف آن نهادینه نشده است و از درون فساد گسترده وجود دارد که آن را از درون می پوساند. حکومت در بیش از یک دهه نتوانسته کارکرد های خود را مطابق قانون اساسی انجام دهد. حکومت نتوانسته است حاکمیت خود را بر تمام خاک افغانستان بگستراند.

به لحاظ اقتصادی نیز، حکومت همچنان وابسته به کمک های جامعه بین المللی است. سیستم اقتصادی مشخص و تعریف شده ای شکل نگرفته است. حکومت در هیچ سالی نتوانسته است مالیات را از سراسر افغانستان جمع آوری نمایند. در بخش معادن نیز، دولت کنترل ندارند. بخش اعظم معادن در دست زورمندان و قومندانان سابق است. سرمایه های سرازیر شده نه منجر به بهبود وضعیت اقتصادی کشور نشد. امروزه آن سرمایه ها به خاطر وضعیت بد امنیتی از کشور خارج می شود. وضعیت اقتصادی نشان می دهد که وضعیت چندان بهیود نیافته است.

دستاورد ما در بخش معارف به لحاظ کمی در مرکز خوب بوده است. مکاتب و دانشگاه های زیادی تاسیس شد. چندین هزار دانشجو وارد دانشگاه ها شدند اما به لحاظ کیفی هیچ کار صورت نگرفت. نیرو های انسانی فرسوده سیستم آموزشی را تصاحب نمودند و نگذاشتند که سیستم آموزشی جدید روی کار بیایند. اگر چه به لحاظ کمی رشد قابل ملاحظه صورت گرفت اما در بخش های زیادی از کشور، مکاتب بسته و سوخته شدند و دانش آموزان از سوی گروه های مخالف مسلح دولت تهدید شدند و پای شان از مکتب گرفته شد.

با این اوضاع، آیا می توان ادعا کرد که مأموریت نیرو های بین المللی در افغانستان موفق بوده است. به نظر نگارنده این ستور، با توجه به آمار ها و نظرسنجی ها، مأموریت نیرو های بین المللی را باید به دوره تقسیم کرد. دوره اول از اوائل حضور تا پایان سال 2005 میلادی. در این دوره نیرو های بین المللی در عرضه های مختلف موفق بوده است. دوره دوم از پایان سال 2005 تا اکنون. در این دوران نیرو های بین المللی و نیرو های امنیتی افغانستان نتوانسته است دستاورد های دوره اول را حفظ نمایند. وضعیت امنیتی، اقتصادی، سیاسی افغانستان تا حدودی بدتر شده است.

موفقیت نیرو های بین المللی زمانی موفقیت آمیز می بود که حکومت افغانستان نهادینه شده، حاکمیت افغانستان گسترش می یافت، فساد از میان می رفت، گروه های مخالف مسلح دولت تضعیف می شد، کشت کوکنار از میان می رفت، افغانستان به لحاظ اقتصادی تا حدودی خودکفا می شد، وضعیت حقوق بشر بهبود می یافت.

با توجه به مسائل فوق به نظر می رسد که نیرو های بین المللی در مأموریت خود موفق نبوده است. بنابراین نیازمند حضور بیشتر در افغانستان و ختم مأموریت است. مأموریت نیرو های بین المللی زمانی ختم می گردد که هراس افکنی و القاعده و گروه های حامی آن ها ریشه کن شود. مأموریت آن ها زمانی ختم می گردد که حکومت بتواند حاکمیت ملی را حفظ نماید. بنابراین در پایان باید گفت که سخنان دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا با واقعیت های افغانستان همخوانی ندارد و نیرو های بین المللی به شمول بریتانیا موفق نبوده است.

دیدگاه شما