صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۴ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

افزایش جمعیت و چگونگی سامان دهی آن!

-

افزایش جمعیت و چگونگی سامان دهی آن!

تاریخ پژوهان برای افزایش جمعیت دو دوره زمانی را نام می برند. یک انقلاب نوسنگی که در اثر آن انسان ها زندگی کوچی گری و صحرا نشینی (صحرا گردی) را رها نموده و در جاهای ساکن شده و از کشت زمین نیازمندی ها خود را برآورده می سازد. دیگری انقلاب صنعتی. انقلاب صنعتی باعث شد که انسان ها بتواند مواد غذایی بیشتر تولید و ذخیره نمایند. افزایش مواد غذایی باعث شد که زاد و ولد بیشتر شود. افزایش زاد و ولد همراه بود با بهبود علوم پزشکی و طبی که باعث کاهش مرگ و میر و افزایش امید به زندگی شد.  تاریخ پژوهان از افزایش جمعیت در این دوره زمانی سخن نمی گوید بلکه بیشتر از انفجار جمعیت سخن به میان می آورد. افزایش جمعیت در این دوره زمانی همراه بوده است با دگرگونی در سامان سیاسی، اجتماعی و اقتصادی برای سازمان دهی و مدیریت جمعیت. این نوشتار در صدد آن است تا مسئله افزایش جمعیت و چگونگی سازماندهی آن را مورد بررسی قرار دهد. بررسی چگونگی سازماندهی جمعیت یکی از مهمترین مسئله در کشور های جهان سوم از جمله افغانستان است.

افغانستان از چند جهت با افزایش جمعیت مواجه می باشد. اول؛ افغانستان جزئی کشور های پسا منازعه محسوب می شود. در این کشور ها در زمان منازعه تعدادی زیادی از مردم بر اثر جنگ ها از بین می رود. به همین خاطر جمعیت این کشور ها افزایش نمی یابد اما زمانی که منازعه به پایان می رسد و امنیت نسبی فراهم می گردد. بازگشت آرامش و بازگشت افراد از سنگر های جنگ همراه می شود با افزایش زاد و ولد. یعنی در این کشور ها هم مرگ و میر ناشی از جنگ تمام می شود و هم زاد و ولد به خاطر امنیت بیشتر می شود. افغانستان که جزئی کشور های پسا منازعه است دقیقا با این مسئله مواجه می باشد و این مسئله یکی از دلایل افزایش جمعیت است. دوم؛ افغانستان پسا منازعه دگرگونی های اقتصادی را تا حدودی تجربه نموده است. این دگرگونی اقتصادی باعث افزایش سهولت ها و افزایش مواد غذایی شده است. افزایش مواد غذایی بدون شک نگرانی ها و دغدغه گرسنگی را از بین می برد و همین خاطر انسان ها در صدد زاد و ولد بیشتر بر می آید. سوم؛ این مسائل همراه است با سنتی بودن مردم افغانستان. برخی باور ها و سنت ها بر مردم حاکم است که فکر می کند هر فرد نه تنها باعث فشار اقتصادی بر خانواده می شود بلکه بر این باور است که هر فرد باعث وفور نعمت می گردد. به همین خاطر مردم در صدد زادو ولد می باشند. این مسائل و برخی مسائل دیگر باعث شده است که جمعیت در افغانستان افزایش یابد.

افزایش جمعیت در افغانستان همراه با افزایش پدیده مهاجرت بوده است. زیرا شیوه زندگی مردم تا حدودی پس از منازعه تغییر کرده است. بخش عظیم از جمعیت افغانستان به شهر ها مهاجرت نموده است و بخش دیگر شان با به کشور های مختلف دنیا مهاجرت نموده است. افزایش جمعیت برای حکومت به عنوان سامان مدیریتی جامعه مشکل دیگری را نیز خلق نموده است که پدیده مهاجرت می باشد. این مسائل باعث می گردد که چگونگی سامان دهی جمعیت را مورد بررسی قرار دهیم. به صورت مشخص حکومت به عنوان نهادی سامان دهنده جمعیت می تواند چند راهکار و برنامه را به منظور کاهش و ساماندهی جمعیت روی دست بگیرد.

تشویق و آگاهی مردم به منظور داشتن فرزند کمتر. این سیاست در کشور های مانند چین، ایران پس از جنگ با عراق و برخی دیگر کشور ها در پیش گرفته شده بود. دولت افغانستان می تواند از تجربه آن کشور ها استفاده نموده و جلوی انفجار جمعیت را بگیرد. باید گفت که این مهم تنها از طریق بالا بردن سطح آگاهی مردم ممکن می گردد. یعنی تنها تبلیغات نمی تواند منجر به کاهش جمعیت و کاهش زاد و ولد گردد. زیرا مردم تا زمانی که خود توجیه درونی برای کاهش زاد و ولد نیابد بدون شک به تبلیغات وقعی نمی دهند. دولت از برای این مهم می تواند از رسانه ها استفاده نمایند. زیرا رسانه ها مهمترین ابزار آگاهی دهی مردم است. رسانه ها می تواند دو مهم را انجام دهند. اول، دولت از طریق رسانه ها می تواند تبلیغات نمایند و دوم رسانه ها مجرای آگاهی دهی مردم است و دولت با ساماندهی و امضا قرارداد با رسانه ها می تواند برنامه های به منظور آگاهی از کاهش و افزایش جمعیت و پیامد های آن تولید نموده و از رسانه ها نشر نمایند. این راهکار برای کاهش جمعیت است.

برای سامان دهی جمعیت باید نهاد های سیاسیٰ، اقتصادی و قضایی قوی تر گردد. زیرا اگر نهاد اقتصاد قوی نگردد مردم با مشکلات عدیده از جمله گرسنگی و بیکاری و ... مواجه می گردد. این عوامل باعث خیزش و بسیج مردم علیه حکومت می گردد. دولت با ایجاد اشتغال برای مردم می تواند جمعیت را حد اقل ختفه نگهدارد و آن را مدیریت نمایند. رشد نهاد های اقتصادی در نهایت می تواند سطح زندگی و رفاه مردم را بالا ببرد که این مهم برای همه دولت دارای اهمیت اساسی می باشد. اما باید گفت که تنها رشد نهاد های اقتصادی نمی تواند منجر به کنترل و مدیریت جمعیت گردد بلکه در کنار آن باید سیستم قضایی قوی گردد تا آن سیستم بتواند به مشکلات جمعیت انبوه رسیدگی نمایند. در رأس همه این ها نیازمند تقویت و رشد نهاد سیاسی می باشیم که این نهاد بتواند تمام نهاد های دیگر و کل زندگی شهروندان را زیر نظر بگیرد. زیرا کنترل و مدیریت جمعیت بدون نهاد سیاسی ممکن نیست.

این مسئله باعث می گردد که شهروندان و جمعیت زیادی که در حال مهاجرت درونی است درد و رنج کمتری بکشند. همچنین رشد نهاد های سیاسی و اقتصادی باعث جلوگیری از مهاجرت شهروندان به خارج از کشور می گردد. بنابراین توجه به نهاد های رشد نهاد های سیاسی و اقتصادی از مهمترین مسئله مدیریت جمعیت می باشد.

در کنار این مسائل دولت باید تحول در شهر ها به وجود آورد. کلان شهر های افغانستان فاقد امکانات لازم برای زندگی است. دولت هیچ گونه خدمات برای شهروندان ارائه نمی کند. ارائه خدمات متعدد برای شهروندان منجر به همسویی و همکاری شهروندان با دولت می شود. این مسئله در نهایت دولت را مقتدر تر می سازد. این مسئله از آنجا اهمیت دارد که افزایش جمعیت ممکن است باعث بی ثباتی سیاسی گردد.

در یک جمع بندی باید گفت که جمعیت کشور در حال افزایش است. افزایش جمعیت بدون آمادگی نهاد های سیاسی و اقتصادی ممکن است منجر به هرج و مرج گردد. پایه های اجتماعی دولت بیش از پیش سست گردد. برای اینکه دولت با پیامد های افزایش جمعیت مواجه نگردد نیازمند آن است تا سیاست ها و برنامه های به منظور کاهش جمعیت و همچنین برای مدیریت آن در نظر بگیرد. در غیر آن افزایش جمعیت ممکن است باعث خلق مشکلات متعدد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی برای دولت می گردد.

دیدگاه شما