صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

در دفاع از حقوق بشر

-

در دفاع از حقوق بشر

حقوق بشر و آزادی های اساسی، حقوقی فردی هستند که ریشه در نیاز ها و قابلیت های انسان دارند. شاید بتوان گفت به رسمیت شناختن حقوق بشر و ابداع تمهیداتی برای دفاع از آن قوانین بین الملل، مهمترین پیشرفت اخلاقی بشر در سده اخیر است. جامعه بین الملل به توافقات و پیمان های بسیاری در مورد حقوق بشر نائل شده است. هدف اولیه از تهییه این اسناد عبارت است از: رسیدن به تعریفی مورد توافق در مورد حدود آزادی ها و حقوق بشر و نیز متعهد ساختن دولت ها به انجام اقدامات ضروری برای تضمین قانونی و عملی دفاع از این حقوق در کشور های مربوط.

منبع اصلی حقوق بشر در جهان امروز اعلامیه جهانی حقوق بشر است که در تاریخ دهم دسمبر سال 1948 در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رسید. سازمان ملل در سال 1966 دو سند بین المللی به تصویب رساند که اساس آن ها حقوق اعلام شده در اعلامیه جهانی بود. این دو سند عبارتند از: میثاق بین المللی حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی. اکنون دو سوم کشور های جهان این سند ها را پذیرفته اند. همچنین سازمان ملل، پروتکلی به نام پروتکل اختیاری برای میثاق حقوق مدنی و سیاسی به تصویب رسانده است که در صورت نقض حقوق افراد به دست دولت ها، به آن ها حق ارائه دادخواست به هیئت ناظر این میثاق، یعنی کمیسیون حقوق بشر، را می دهد. اما از این حق تنها هنگامی می توان بهره جست که دولت مورد بحث، که میثاق مزبور را پذیرفته، این پروتکل را نیز پذیزفته باشد؛ اما کمتر دولتی تا کنون چنین کرده است.

همان طور که در بالا متذکر شدیم رسمیت شناختن حقوق بشر و دفاع از آن مهمترین پیشرفت اخلاقی بشر در سده اخیر بوده است. حال این سوال مطرح می شود که چرا از حقوق بشر دفاع نمایم. یعنی چه ارزش های در حقوق بشر نهفته است که باید از آن دفاع کرد و در صدد تحقوق ارزش های آن بر آمد. حقوق بشر چه ارزش دارد که سازمان ملل دو میثاق و یک پروتکل اختیاری به تصویب رسانده است. پاسخ به این سوال نیازمند بررسی ماهیت حقوق بشر و ارزش های نهفته در آن است.

مفهوم حقوق بشر به عنوان مجموعه ای حقوقی که انسان ها صرفا به حکم انسانیت خود از آن برخوردارند، در قرن هفدهم شیوع یافت و جانشین مفهوم قدیمی تر حقوق طبیعی شد که انسان ها به حکم قانون طبیعی از آن بهرهمند به شمار می رفتند. مفهوم حقوق بشر به مفهومی گسترده تر از حقوق طبیعی به کار رفت، تا حقوقی را نیز در بر گیرد که نمی توان به سهولت طبیعی شمرد، بلکه تنها در جامعه و دولت پدیدار می شوند. حقوق بشر در زمانی که شیوع یافت که جهان آکنده از خشونت، تبعیض، پایمال کردن حقوق اقلیت ها بود. نژاد، رنگ پوست، قومیت، فرهنگ و ... مهمترین مفاهیم بود که برتری یک گروه نسبت به گروه دیگر را ممکن ساخته بود. اما حقوق بشر جدا از نژاد، رنگ پوست، قومیت و فرهنگ افراد، انسان را بماهو انسان در نظر گرفت و برای آن یک سری حقوق و آزادی های اساسی تعریف کرد که قابل انکار نبود. همین مسئله خود یکی از دلایل دفاع از حقوق بشر می تواند در نظر گرفته شود. بدین معنی که انسان بودن جدا از نژاد، قوم، فرهنگ، قبیله و رنگ پوست که مفاهیم برساخته اجتماعی است، برتر دانسته شد. بنابراین چیستی و ماهیت حقوق بشر قابل دفاع است.

در حقوق بشر اما؛ یک سری ارزش های نهفته است که آن ارزش ها در جهان امروز و برای رهایی از ناملایمات و خشونت ها قابل دفاع و ستایش است.

در دوران مدرن انسان ها دولت مدرن را شکل دادند که دارای شخصیت حقوقی یافت. بحث ها مانند حقوق و آزادی های افراد در برابر این شخصیت حقوقی متولد شده، ارائه شد. در اوائل افراد توماس هابز، نظریه پرداز دولت مدرن، به افراد هیچ گونه حقوقی در برابر دولت قائل نشده بود. بلکه لویاتان بر تمام زندگی افراد حاکم بود. بعد از هابز روسو؛ اگر چه در صدد آزادی افراد بر آمدند ولی در نهایت حقوق و آزادی های افراد به دولت واگذار شدند. نظریه پردازان اصالت اجتماع نیز از اجتماع در برابر افراد دفاع می کرد و حقوق اجتماع را برتر نسبت به افراد می دانستند. در چنین شرایطی حقوق بشر در دفاع از حقوق و آزادی های اساسی افراد در برابر دولت و اجتماع بر آمد. حقوق بشر در حقیقت ناجی افراد از قربانگاه دولت مدرن و نظریه پردازان اصالت اجتماع است. این ارزش نهفته در حقوق بشر قابل دفاع است. زیرا نجات افراد بدون شک یک امر نیک و اخلاقی محسوب می شود.

دولت مدرن منجر به رشد و گسترش مشارکت سیاسی شد. اما این مشارکت عاری از برابری سیاسی بود. بدین معنی که زنان، برده ها و طبقات فرودست حق مشارکت سیاسی و حق تعیین سرنوشت خود را نداشتند. حقوق بشر با دفاع از برابری همه انسان ها، در حقیقت راه را برای مشارکت همگانی و برابری سیاسی هموار کرد. ممکن است چنین گفته شود که حقوق بشر این ارزش را از دموکراسی گرفته است اما باید گفت که در دموکراسی در یونان باستان؛ زنان، برده ها برخوردار از حق مشارکت سیاسی نبودند. بنابراین دفاع حقوق بشر از برابری سیاسی و مشارکت همگانی پدیده جدید بود. بنابراین این ارزش نهفته در حقوق بشر نیز، ما را بر آن می دارد تا از آن دفاع نمایم.

همان طور که در بالا گفتیم در قرون متمادی نژاد، قوم، فرهنگ و مسائل از این دست بر مردم حاکم بودند. همین مسائل باعث شکل گیری تبعیض میان گروه های قومی و افراد شده بود. بدین معنی که برخی گروه ها و افراد از دایره نژاد برتر، فرهنگ برتر، قوم برتر جدا محسوب می گردیدند و در نتیجه متحمل تبعیض می گردیدند. همین مسئله باعث شده بود که گروه ها و افراد از حقوق و آزادی های اساسی خود محروم گردد. حقوق بشر با مطرح کردن اصالت انسان، تمام برساخته های دیگر را کنار زد و باعث رفع تبعیض و محرومیت در جوامع مختلف گردید.

این ارزش ها و ارزش های زیادی نهفته در حقوق بشر بیانگر آن است که حقوق بشر قابل دفاع است و شاید ارزش در آن پیدا نگردد که با قابل دفاع نباشد.

دفاع از حقوق بشر در دنیای امروز و جوامع مانند افغانستان اولویت اساسی است. وجود خشونت های دهشتناک، تبعیض های اجتماعی به خاطر نژاد، قوم، فرهنگ، نادیده گرفته شدن حقوق و آزادی های زنان همه بیانگر این است که حقوق بشر و تحقق ارزش های آن در جوامع کنونی یک نیاز مبرم است. اگر چه ارزش های حقوق بشر قابل دفاع است اما آنچه مهم می نمایند چگونگی دفاع از آن و چگونگی تحقق آن می باشند. با این حال مکانیسم های مختلف در کشور های مختلف روی دست گرفته شده است که تحقق آن را ممکن گردانیده است. بنابراین جای امیدواری است که امکان تحقق آن وجود دارد و افغانستان نیز می تواند با پایبندی و ایمان به حقوق بشر آن را تحقق بخشد.

دیدگاه شما