صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۷ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

جایگاه افغانستان در رده بندی سیاست خارجی آمریکا

-

جایگاه افغانستان در رده بندی سیاست خارجی آمریکا

رئیس جمهور باراک حسین اوباما در شصت و هشتمین نشست عمومی سازمان ملل متحد سخنرانی کرد. وی در مورد مسائل هسته ای ایران، جنگ سوریه، صلح میان اسرائیل و فلسطین سخن گفت اما هیچ در سخنرانی خود به افغانستان اشاره نکرد. این در حالی است که در ده سال گذشته، ایالات متحده آمریکا بیشترین توجه را به افغانستان داشته است. بعد از سخنرانی اوباما تحلیل ها حاکی از آن بود که ایالات متحده آمریکا دنبال منافع خود در افغانستان نمی باشد. تحلیل گران در حالی چنین سخن می گویند که افغانستان پیمان استراتژیک با ایالات متحده آمریکا امضا نموده است و بنا است در چارچوب آن پیمان امنیتی مبنی بر حضور دائمی نیرو های آمریکایی امضا نمایند.

سوال این است؛ آیا ایالات متحده آمریکا نسبت به افغانستان بی توجه شده است. برای پاسخ به این سوال نیازمند بررسی سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا می باشیم.

به صورت مشخص سیاست خارجی آمریکا به دو دوره قابل تقسیم بندی است. دوره اول از زمان شکل گیری ایالات متحده آمریکا تا سال 1942 است. در این دوره ایالات متحده آمریکا سیاست انزواگرایی را در پیش گرفته اند. سیاست انزواگرایی در شرایط در پیش گرفته شده است که آمریکا هیچ گونه نیاز اقتصادی، سیاسی به کشور های دیگر نداشته است. منافع ایالات متحده امریکا را کشوری تهدید ننموده است. اما با شروع جنگ جهانی دوم، درخواست کشور های مختلف مبنی بر مداخله آمریکا در جنگ رئیس جمهور ویلسون خواهان مداخله بود. در حقیقت ویلسون خواهان تغییر در سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا بود. اما با مداخله و حمله چاپانی ها بر خاک آمریکا ویلسون در کنگره استدلال نمود که درست است ایالات متحده آمریکا به کشور های دیگر نیاز ندارد اما کشور های دیگر منافع ایالات متحده آمریکا را تهدید می کند. وی در نهایت کنگره را راضی نمود تا در جنگ جهانی دوم مداخله نمایند.

از سال 1942 دگرگونی در سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا اتفاق افتاد. سیاست انزواگرایی به سیاست مداخله بین الملل گرایی تغییر کرد. آن پس ایالات متحده آمریکا به صورت مشخص منافع خود را در کشور های مختلف دنبال نموده است. حمله به افغانستان و عراق به خاطر منافع ملی ایالات متحده آمریکا صورت گرفته است. این دو حمله چنین توجیه شد که القاعده در افغانستان و سلاح های شیمیایی رژیم صدام حسین منافع ملی آمریکا را تهدید می کند. حمله بر برج های تجارت جهانی دستگاه دیپلماسی آمریکا را وا داشت تا حمله پیشگیرانه را در پیش بگیرد. یعنی قبل از آنکه دشمن بر ما حمله کند باید بر دشمن حمله کرد. حمله بر عراق دقیقا یک حمله پیشگیرانه بود.

سیاست خارجی هر دو حزب دموکرات و جمهوری خواه در ایالات متحده آمریکا را می توان در این تقسیم بندی تحلیل کرد. خطا است اما اگر بپنداریم که دموکرات ها سیاست مداخله گرایی بین الملل را دنبال نمی کند. این دو حزب تنها در چگونگی مداخله و مکانیسم ها با هم تفاوت دارند. در هدف هر دو حزب در سیاست خارجی خود دنبال جستجوی منافع ملی آمریکا خارج از مرز های آن کشور می باشند. جمهوری خواهان اگر ابزار های سخت (زور) را در اولویت سیاست خارجی خود قرار می دهند، دموکرات ها اما گفتگو و مذاکره را در اولویت قرار می دهند.

حال با توجه به این تقسیم بندی و توضیحات بالا از سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا، در صدد پاسخ به سوال مذکور می باشیم.

بدون شک سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا از حالت مداخله گرایی بین الملل تغییر نکرده است. اما ممکن اولویت بندی ایالات متحده آمریکا تغییر کرده باشد. یعنی در ده سال گذشته اگر افغانستان در رده بندی ایالات متحده آمریکا در صدر قرار داشت حال ممکن است افغانستان در رده های پایین قرار گرفته باشد. یعنی ایالات متحده آمریکا همچنان القاعده و گروه های تروریستی را خطری برای منافع ملی خود می داند. و در صدد امضا پیمان امنیتی با افغانستان می باشد. اما باید این مسئله را متذکر شد که ایالات متحده آمریکا در هر شرایطی خواهان حضور نیرو های امنیتی خود در افغانستان نمی باشند. زیرا ایالات متحده آمریکا گزینه های غیر از افغانستان در منطقه دارد. یعنی ایالات متحده آمریکا می تواند از طریق برخی دیگر کشور های منطقه مانند پاکستان گروه های افراط گرایی را کنترل نمایند.

اینکه چرا افغانستان در اولویت بندی سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا تغییر نموده است به چند مسئله بستگی دارد. اول؛ بهار عربی و شورش ها در کشور های عربی باعث شد که ایالات متحده آمریکا بخشی از نیروی خود را مصروف آن نمایند. زیرا آمریکا با توجه به سیاست مداخله گرایی بین الملل منافع خود را در کشور های مختلف تعریف می نمایند. این مسئله می تواند دلیل بر تغییر افغانستان در اولویت های سیاست خارجی آمریکا باشد. دوم؛ بحران اقتصادی غرب: در سال های اخیر ایالات متحده آمریکا دچار بحران اقتصادی شده است. فشار اقتصادی باعث شده است که ایالات متحده آمریکا در صدد بازسازی سیاست اقتصادی داخلی خود باشد. به همین خاطر کمتر توجه به سیاست خارجی نمایند. سوم؛ یکی از دلایل می تواند کنش ها و رفتار های مقامات افغان در برابر ایالات متحده آمریکا باشد. عدم همسویی دولت افغانستان و پیش نرفتن مذاکره بر سر پیمان امنیتی ممکن است مقامات ایالات متحده آمریکا را واشته باشد تا نسبت به سیاست خود در قبال افغانستان بازبینی نمایند. این احتمال بیشتر وجود دارد.

تجربه حضور آمریکا در عراق احتمال سوم را افزایش می دهد. آمریکا خواهان حضور دائمی در عراق بود. اما مقامات عراقی شرایط حضور نیرو های آمریکایی را نپذیرفت و در نهایت ایالات متحده آمریکا از عراق خارج شد. اگر چه وضعیت عراق با افغانستان متفاوت است اما این احتمال وجود دارد که ایالات متحده آمریکا با افغانستان نیز مانند عراق برخورد نمایند. به نظر نگارنده این احتمال در افغانستان بیشتر نیز هست زیرا آمریکا گزینه بدیل غیر از افغانستان در منطقه دارد.

در سال های اخیر ایالات متحده آمریکا در صدد دگرگونی در همپیمانان خود در منطقه بود. پاکستان به عنوان همپیمان درجه یک آمریکا در منطقه محسوب می شود. آمریکا در صدد بود تا با امضا پیمان امنیتی افغانستان را جایگزین پاکستان نمایند. اما مقامات افغانستان این مهم را درک نکرده و امضا پیمان امینتی را جدی نگرفتند.

در اخیر باید گفت که سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا از سال 1942 تا اکنون سیاست مداخله گرایی بین المللی بوده است و این سیاست تغییر نکرده است. تنها ممکن است اولویت بندی کشور ها در سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا تغییر کرده باشد. ممکن دلایل مختلف در تغییر اولویت بندی افغانستان در سیاست خارجی آمریکا وجود داشته باشد اما بدون شک کنش ها و رفتار های دیپلمات های افغان چشم پوشیدنی نیست. تغییر در اولویت بندی سیاست خارجی آمریکا بدون شک به ضرر اقتصاد، سیاست، اجتماع و فرهنگ جامعه افغانستان خواهد بود. زیرا گروه های افراط گرا و جنگ ستیز رشد خواهد کرد. رشد گروه های بنیاد گرا بدون شک به ضرر دولت و مردم افغانستان خواهد بود. دولت افغانستان نیازمند بازنگری در سیاست خود در قبال امضا پیمان امینتی با ایالات متحده آمریکا است.

دیدگاه شما