صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

یکشنبه ۹ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

نیرو های امنیتی و چگونگی مهار آن

-

نیرو های امنیتی و چگونگی مهار آن

روز سه شنبه مراسم زیر عنوان انتقال مسئولیت‌های امنیتی و رهبری کل عملیات های نظامی از نیروهای خارجی به نیروهای افغان، در کابل برگزار شد. این چهارمین دور انتقال مسئولیت های امنیتی از سوی نیرو های خارجی به نیرو های افغان می باشد و بنا است به زودی پنجمین دور انتقال مسئولیت های امنیتی در ولایات جنوبی صورت بگیرد. این اولین بار است که بعد از خروج نیرو های شوروی نیرو های افغانستان مسئولیت امنیت تمام کشور را به عهده می گیرد. جای امیدواری است که نیرو های افغانستان توانایی گرفتن مسئولیت های امنیتی را دارد.

نیروهای امنیتی افغانستان اگر توانایی تامین امنیت کشور و شهروندان افغانستان را داشته باشد به معنی این است که دستاورد های ده سال گذشته از طریق همین نیرو ها حفظ می شود. تامین امنیت از سوی خود افغان ها بدون شک خود یک دستاورد بزرگ محسوب می گردد. بنابراین افغانستان گام مهم در راستای تامین ثبات و امنیت گذاشته است. گرفتن مسئولیت های امنیتی از سوی نیرو های افغان باعث می شود که دغدغه های زیادی مردم افغانستان برطرف گردد.

میان مردم افغانستان افکاری از قبیل تامین شدن و حمایت شدن طالبان از سوی آمریکا و کشور های غربی گسترش و شایع شده است. با گرفتن مسئولیت های امنیتی تا حدودی این شایعه و این فکر از اذهان مردم بیرون خواهد شد. مردم نیز با نیرو های امنیتی افغانستان همکاری های بیشتر خواهد نمود. با وجود اینکه امیدواری های زیادی برای مردم افغانستان خلق شده است و انتقال مسئولیت های امنیتی خطرات و هزینه های نیز دارد.

یکی از خطرات جدی چگونگی تجهیز این نیرو ها و اکمال آن است. افغانستان تا هنوز به صورت مستقل قادر به تامین نیازمندی های خود نیست. در بخش های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و نظامی جامعه جهانی افغانستان را کمک می نماید. حال که تعداد نظامیان افغانستان به سه صد و پنچاه هزار نفر می رسد تجهیز آن کاری آسانی برای دولت افغانستان نخواهد بود. این نیروی عظیم برای تامین امنیت، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی نیازمند تجهیزات پیشرفته می باشد. افغانستان خود توانایی تامین تجهیزات برای این تعداد نیرو را ندارد. اگر نیرو های امنیتی تجهیز نشود و در میدان جنگ با تجهیزات و وسایل موجود شکست بخورد احتمال سرخوردگی و از دست رفتن روحیه موجود این نیرو ها وجود دارد. بنابراین دولت افغانستان و جامعه جهانی باید در قبال این مسئله توجه جدی نماید.

مسئله مهم دیگر ظرفیت و توانمندی نیرو های امنیتی افغانستان می باشد. آیا نیرو های امنیتی افغانستان قادر به کنترل و مهار و مدیریت جنگ با طالبان و دیگر نیرو های مخالف مسلح دولت می باشد. اگر به رویداد ها و قضایایی که در شهر کابل اتفاق افتاده است را نگاه کنیم تا حدودی جواب منفی می باشد.

اگر چه نیرو های امنیتی افغانستان نسبت به سال های قبل پیشرفت خوبی کرده است اما تا هنوز توانایی مدیریت و مهار جنگ های کلان را ندارد. نیرو های امنیتی افغانستان در کابل نشان داده است که برای مهار و کنترل تعداد معدودی از افراد نیرو های مخالف مسلح به ساعت های زیاد نیازمند است تا آنها را از پا در آورد. بنابراین اگر جنگ سنگین میان نیرو های امنیتی افغانستان و نیروهای مخالف مسلح دولت در بگیرد ممکن است، نیرو های امنیتی افغانستان بدون حمایت و پشتیبانی نیرو های خارجی نتواند جنگ را مهار نماید. بنابراین تا هنوز به صورت کامل نمی شود روی نیرو های امنیتی افغانستان اعتماد کرد.

مسئله مهم دیگر کودتا خیز بودن افغانستان است. در تاریخ افغانستان کودتا های ازسوی برخی افراد با حمایت ارتش صورت گرفته است. بنابراین توجه به این مسئله تا حدودی ضروری می نماید. بیشتر شدن قدرت ارتش و صلاحیت داشتن آنها در اخذ تصمیمات مهم می تواند خطری برای نهاد های سیاسی، حقوق بشری، اجتماعی و فرهنگی باشد. بنابراین دولت از طریق اخذ تصمیمات مهم، جابجایی مقامات ارشد ارتش، ترویج اعتقادات و ارزش های خاص به منظور حمایت از رژیم حاکم روی دست بگیرد. دو دستگی اعتقادی و ارزشی خطر بزرگ برای ارتش است. به طور مثال در زمان کمونیست ها تعدادی زیاد از افراد طرفدار نظام اسلامی بودند و این مسئله باعث دودستگی ارتش شد.

در نهایت حمایت یک دست از رژیم حاکم صورت نگرفت و رژیم سقوط کرد. وضعیت کنونی افغانستان احتمال اینکه ارتش به لحاظ ایدئولوژیک و اعتقادی دو دسته گردد زیاد است. زیرا در یک طرف ایدئولوژی اسلامی به شکل بنیادگرایانه آن وجود دارد و در طرف مقابل آن ایدئولوژی دموکراسی خواهی قرار دارد که این دو ایدئولوژی سازگاری با هم ندارد. بنابراین ظرفیت بالقوه وجود دارد و دولت باید تلاش نماید تا این مشکل در ارتش پیش نیاید. حملات نظامیان افغان علیه نظامیان خارجی به خوبی بیانگر این مسئله است که ایدئولوژی اسلامی با شکل بنیادگرایانه آن در درون نیرو های امنیتی افغانستان نفوذ کرده است. دولت اگر محتاطانه عمل ننماید احتمال از دست دادن کنترل ارتش وجود دارد.

با این وضعیت این سوال مطرح می گردد که آیا ارتش افغانستان با تجهیزات موجود، ظرفیت و توانایی آن، نفوذ ایدئولوژی بنیادگرایانه و همچنین تشدید حملات گروه های مخالف مسلح دولت در بخش های مختلف افغانستان قادر به تامین امنیت، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی هست؟  آیا نیرو های امنیتی افغانستان می تواند دستاورد های ده سال گذشته جامعه جهانی را حفظ نماید؟  

به نظر می رسد با توجه به مسائل که در بالا ذکر کردیم نیرو های امنیتی افغانستان به زودی قادر به انجام کارویژه های خود نباشد. بنابراین همچنان نیازمند کمک های مالی و همچنین حضور نیرو های بین المللی در افغانستان می باشیم. اگر چه تا پایان سال 2014 دولت افغانستان فرصت دارد تا ظرفیت و توانایی نیرو های امنیتی را بالا ببرد و همچنین سطح و میزان یک دستگی در ارتش را تقویت نماید اما تجربه ده سال گذشته نشان داده است که دولت افغانستان به خاطر ضعیف بودن و وجود فساد گسترده قادر به انجام این مهم نمی باشد. حال چه راهکاری وجود دارد؟

از آنجا که دولت افغانستان با کشور های عضو ناتو توافق کرده است که بعد از سال 2014 افغانستان را ترک نماید بنابراین حضور آنها در افغانستان بعد از سال 2014 نیازمند معاهده و قرارداد جدید می باشد. حد اقل نیرو های خارجی در شکل کنونی نمی تواند در افغانستان حضور داشته باشد. بنابراین دولت به صورت امضا پیمان امنیتی می تواند باعث حضور آنها در افغانستان گردد. تا هم نیرو های امنیتی بیش از پیش تقویت گردد و دستاورد های ده سال گذشته حفظ گردد. در کنار آن نیرو های مخالف مسلح دولت فرصت و انگیزه تقویت خود را از دست خواهد داد.

در پایان باید گفت که ارتش به عنوان منسجم ترین و منضبط ترین سازمان و نهادی است که دارای مهمترین و اساسی ترین کارویژه است. به خاطر داشتن قدرت زیاد و تجهیزات سنگین احتمال دخالت آنها در سیاست وجود دارد. همچنین تراکم قدرت زیاد در ارتش ممکن باعث اتخاذ تصمیمات شود که هزینه سنگین بر جامعه وارد نماید. به همین خاطر نهاد های سیاسی باید مراقب این سازمان باشد و از راههای مختلف باید آن را کنترل نماید. اگر کارویژه های ارتش از سوی نهاد های سیاسی تعریف و بازتعریف نگردد احتمال دخالت آن ها در سیاست بیشتر می گردد.

دیدگاه شما