صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۸ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

چه راهکاری برای حفظ دستاورد ها وجود دارد؟

-

چه راهکاری برای حفظ دستاورد ها وجود دارد؟

در هفته های اخیر افغانستان شاهد انفحار ها، انتحار ها و حملات از سوی نیرو های مخالف مسلح دولت بوده اند. انفجار، انتحار و درگیری در ولایات مختلف افغانستان افزایش یافته است. در هر حمله انتحاری و هر انفجار افراد ملکی و بیگناه کشته می شود.  در انتحاری در روز سه شنبه در مقابل در ورودی ستره محکمه هفده نفر کشته و سی و نه نفر زخمی شدند که تعداد زیاد آن را افراد ملکی و بی گناه تشکیل می دهند. طالبان با ارسال نامه ای به رسانه ها مسئولیت این حمله را بر عهده گرفته اند. طالبان گفته اند که ستره محکمه هسته فاسد و توجیه گر کفر می باشند. حامد کرزی رئیس جمهوری در واکنش به این حمله گروه طالبان را خادمان دشمنان اسلام دانسته اند. همچنین در خبرنامه دفتر ریاست جمهوری افغانستان آمده است که انفجار، مین گذاری‌، سربریدن‌ و کشتار هموطنان بی‌گناه فشارهایی می باشد که دشمنان اسلام و افغانستان می‌خواهند با آن، افغانستان را به یک کشور ضعیف تبدیل کنند تا تن به خواسته‌های شوم آنان بدهد. این در حالی است که شورای امنیت حملات تروریستی را برای  افغانستان محکوم نموده است و بیان نموده است که حملات تروریستی مانع استقرار صلح در افغانستان نمی گردد. همچنین ژنرال جوزف دانفورد، فرمانده کل نیروهای ناتو در افغانستان گفته است که دستاورد های افغانستان شکننده است.

افزایش رفتار ها و کنش های خشونت بار طالبان، تلاش ها و رفتار های دولت به منظور مصالحه با طالبان دو قطبی است که تا حدودی مردم را در یک سردرگمی قرار داده است. افزایش خشونت طالبان به چه معنی است؟ آیا طالبان خواهان صلح است؟ اگر این گروه خواهان صلح می باشند چرا دست به حملات ویرانگر می زنند. در طرف دیگر چرا دولت در مقابل حملات ویرانگر طالبان تلاش می کند با این گروه مصالحه و گفتگو نماید. آیا گفتگو و مصالحه با طالبان ضعف دولت را نشان نمی دهد. اگر به اظهارات ژنرال جوزف دانفورد، فرمانده کل نیروهای ناتو در افغانستان توجه نمایم تا حدودی وضعیت دولت و میزان توانایی آن از حفظ ارزش ها و دستاورد های ده ساله نمایان می گردد. ژنرال جوزف دانفورد به صراحت گفته بود که دستاورد های ده ساله شکننده است و جامعه جهانی باید به ماموریت خود بعد از سال 2014 در افغانستان ادامه دهند. این مسئله به صراحت بیان می دارد که دولت افغانستان تا هنوز قادر به حفظ دستاورد ها و ارزش های دموکراتیک و حقوق بشری ده سال گذشته نیست. در طرف مقابل گروه های مخالف مسلح دولت توانمندی سقوط دولت و از بین بردن دستاورد ها و ارزش ها را دارد. بنابراین دولت افغانستان تا هنوز به آن توانمندی نرسیده است که بتواند از خود و دستاورد های جامعه جهانی و مردم افغانستان دفاع نماید. بنابراین دولت از موضع ضعف تلاش دارد تا وارد گفتگو و مذاکره با طالبان گردد. در طرف مقابل طالبان اما از موضع قدرت نسبت به روند صلح در افغانستان عمل نموده است. بنابراین ضعف دولت و نیرو های امنیتی برای طالبان آشکار گشته است.

اما آنچه مایه نگرانی مردم شده است اظهارات رئیس جمهور کرزی در مورد گروه طالبان است. رئیس جمهور کرزی طالبان را از گروه های تروریستی خارج کرد و القاب گروه های دهشت افکن، گروه های مخالف مسلح دولت و برادران ناراضی دادند. این تغییر نسبت به گروه طالبان با چندید سال مبارزه با آن ها برای مردم تا حدودی غیر قابل فهم بود. حال اما رئیس جمهور کرزی بعد از سه سال تلاش به منظور گفتگو و مذاکره با طالبان این گروه را خادمان و ابزار دست دشمنان اسلام می دانند. رفتارها و کنش های دو گانه و دو پهلو بدون شک نه منجر به صلح می شود و نه دستاورد دیگری برای افغانستان خواهد داشت. دربسی موارد ممکن اظهارات وی در باره طالبان واکنش ها کشور های دیگر را در برابر افغانستان درپی داشته باشند. به طور مثال اگر به مفهوم "دشمنان اسلام" دقت نمایم منظور رئیس جمهور کرزی از دشمنان اسلام کیها هستند. با توجه به گذشته تاریخی این مفهوم  منظور کشور های است که مسلمان نمی باشد. بنابراین به کار گیری این مفهوم می تواند باعث واکنش نخبگان برخی کشور ها گردد. حال آن که گروه طالبان بیشترین حمایت و کمک را از سوی برخی کشور های اسلامی دریافت می نماید. بنابراین استفاده از مفهوم دشمنان اسلام با توجه به مدلول تاریخی آن درست نمی باشد. از طرف دیگر رئیس جمهور کرزی با استفاده از مفهوم دشمنان اسلام به نوعی منافع اسلام و کفر را در تقابل هم قرار می دهد. در دنیای امروز که همه کشور ها تاکید بر منافع ملی دارد و کشوری مانند افغانستان که توانایی حفظ دستاورد ها و تضعیف مخالفین خود را ندارد دور از عقل سلیم می نماید.

مسئله افغانستان با تقابل منافع اسلام و کفر حل نمی گردد. همچنین با دشمن اسلام خواندن طالبان و یا برادر خواندن آنها استقرار صلح ممکن نیست. گفتگو، مذاکره زمانی ممکن می گردد که ارزش های مشترک میان دو طرف گفتگو وجود داشته باشد. گفتگو و مذاکره زمانی می تواند دستاورد داشته باشد که مفاهیم به کار برده شده میان دو طرف تا حدودی به یک معنی به کار برده شود. در افغانستان اما دولت بدون توجه به ارزش های موجود در جامعه و گروه طالبان تاکید بر گفتگو های صلح نمودند. ارزش های نهفته در قانون اساسی، ارزش های دموکراتیک و حقوق بشری در افغانستان خلاف ارزش های حاکم بر گروه طالبان است. هیچ ارزش مشترک میان طالبان و مردم (صلح طلب) افغانستان وجود ندارد. برای همین است که گفتگو هیچ نتیجه و دستاورد ندارد. از طرف دیگر مفاهیم به کاربرده شده در گفتگو مدلول و معنی واحد میان دو طرف ندارد. به طور مثال قانون اساسی برای طالبان چیزی فراتر از احکام شریعت معنی و مفهوم ندارد. در طرف مقابل منظور از قانون اساسی، قوانین وضعی است که توسط نمایندگان مردم وضع شده است. بنابراین معنی واحد از کاربرد مفاهیم وجود ندارد و این مسئله باعث می شود که طرفین گفتگو هیچ وقت به نتیجه نرسد. بنابراین گفتگو با طالبان از همان اول مشخص بود که هیچ دستاورد نخواهد داشت زیرا ارزش های مشترک میان دو طرف وجود نداشت. بنابراین دولت باید راهکار جدید برای حفظ خود و دستاورد های ده سال گذشته ارائه نماید.  

به نظر می رسد که امضا پیمان امنیتی با ایالات متحده آمریکا و برخی کشورهای دیگر می توانند یکی از راهکار ها به منظور حفظ دولت و دستاورد های ده سال گذشته باشد. رئیس جمهور کرزی به جای مطرح کردن منافع اسلام و کفر باید در تلاش باشد تا با امضا پیمان امنیتی منافع ملی افغانستان را تامین نماید. حضور نیرو های بین المللی در افغانستان باعث می شود که هراس و یأس در دل گروه طالبان و کشور های حامی آنها ایجاد نماید که دیگر سقوط دولت و استقرار امارت اسلامی ممکن نیست. بنابراین امضا پیمان امنیتی با آمریکا راهکار خوب به منظور حفظ دولت و دستاورد های ده سال گذشته افغانستان است. باید توجه داشت که امضا پیمان امنیتی با مفاهیم مانند منافع اسلام و کفر و با منطق دوران گذشته معنی و مفهوم ندارد. بنابراین دولت با توجه به منطق حاکم بر نظام بین الملل و رفتار کشور های مختلف دیگر باید نسبت به امضا پیمان امنیتی نگاه نماید.

دیدگاه شما