صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

زندان بگرام؛ تامین حاکمیت ملی یا زمینه رهایی شورشیان

-

زندان بگرام؛ تامین حاکمیت ملی یا زمینه رهایی شورشیان

حکومت افغانستان بعد از تنش ها و برخورد ها مسئولیت زندان بگرام را از نیرو های آمریکایی بر عهده گرفت. زندان بگرام از زندان های کلانی در افغانستان می باشد که سالها در دست نیروهای آمریکایی بود. در این زندان بیشتر شورشیان زندانی می باشند. استدلال حکومت افغانستان برای گرفتن مسئولیت زندان بگرام به خاطر حفظ استقلال ملی و حاکمیت ملی بود. اما با توجه به رویداد ها و رخداد های که در کشور اتفاق افتاده می توان فهمید که دولت افغانستان به خاطر پروسه صلح تلاش می کردند تا مسئولیت زندان بگرام را بر عهده گیرد تا با رهایی تعدادی از شورشیان دمی به پروسه صلح ببخشد.

 دولت افغانستان با رها کردن سران طالبان از زندان های افغانستان و پاکستان به منظور بهبودی و تشویق طالبان به گفتگو و مذاکره، تا هنوز هیچ نتیجه ای قابل ملموسی به دست نیاورده است. خیلی از زندانیانی که از زندان رها شده اند بجای پیوستن به دولت دوباره به شورشیان و برادران ناراضی پیوسته اند. بنابراین رهایی برادران ناراضی از زندان بگرام مخالف منافع ملی می باشد و ما امیدوارم که دولت افغانستان بدون بررسی پرونده های زندانیان آنها را رها نسازد.

بدون شک در زندان ها بیشتر افرادی کجرو یا نا هنجار زندانی می شوند. جامعه شناسان کجروی را ناهمنوایی با هنجار یا مجموعه ای هنجار های معینی تعریف کرده است که توسط تعداد قابل توجهی از مردم در اجتماع یا جامعه ای پذیرفته شده است. هنجار ها مجموعه اصول و قواعد معین است که مردم باید آنها را رعایت نماید و بیشتر نشاندهنده باید ها و نباید ها در یک جامعه می باشد. قوانین خود هنجار های هست که در جامعه باید ها و نباید ها را مشخص می کند. طبق قوانین، کجروی رفتار ها و اعمال خلاف قانون است و کسانی که از قانون پیروی نمی کند مجرم شناخته می شود. بنابرابن هر جا قانون است جرم نیز وجود دارد. بنابراین افرادی که در زندان های بگرام زندانی می باشند به احتمال زیاد کجرو می باشند که قوانین را رعایت نکرده اند.

اما اینکه چه کسانی دست به اعمال خلاف قانون می زند نظریات مختلف ارائه شده است. نظریه زیست شناختی در اوائل تاکید می کرد؛ افرادی که دست به کار های خلاف می زند ویژگیهای در مغز خود دارد که افراد عادی ندارد. نظریه های دیگر زیست شناسی تاکید می کند که افراد با تمایلات جنایتکارانه متولد می شود. این نظریه این احتمال را به وجود می آورد که افراد ممکن تمایلات جنایتکارانه را از والدین خود به ارث ببرد.

بعضی مطالعات دیگری که صورت گرفته بیان می دارد که افراد دارای ماهیچه های قوی و فعال بیش از افرادی دارای اندام لاغر و یا خیلی چاق دست به کار های بزهکارانه دارد. رفتار های کجروانه در حقیقت فرصت های نمایش ورزشکارانه است. زیست شناسان حتی بیان داشتند که افراد مجرم یک کروموزوم Y بیشتر دارد یعنی افرادی که دارای کروموزوم XYY و یا XXY باشد بیشتر به رفتار های کجروانه دست می زند. به طور کلی نظریات زیست شناسی تاکید بیشتر بر ساختمان بدنی انسان ها دارد و افرادی که رفتار های کجروانه از خود نشان می دهد دارای یک سری ویژگیهای بدنی است که دیگر افراد آن ویژگی ها را ندارد.

روان شناسان اما کجروی و تبهکاری را با نوعی خاصی از شخصیت مربوط می داند. تعدادی از افرادی که شخصیتی غیر اخلاقی یا روان-رنجور دارند تبهکاری می کند. از نظر روان شناسان حس اخلاقی انسان ها ناشی از خودداریهای است که در دوران کودکی یاد می گیرند. بعضی از کودکان، به علت ماهیت روابط شان با والدین خود هرگز این خود داریها را یاد نمی گیرند، بنابراین فاقد حس اخلاقی اند. روان-رنجوران افرادی بی احساس هستند که از خشونت به خاطر خود آن لذت می برند. روان-رنجوران ممکن آدم های منزوی باشند و اگر تحت مراقبت نباشد دست به کارهای خشن بزند.

نظریه های جامعه شناختی اما ماهیت جرم را به نهاد ها اجتماعی و زمینه های اجتماعی جامعه مربوط می داند. در جوامع که دارای خرده فرهنگ های گوناگون می باشد برخی محیط های اجتماعی معمولا مشوق فعالیت های غیر قانونی می باشد. افراد از طریق ارتباط با دیگران که حامل هنجار های تبهکارانه است تبهکار می شوند. بنابراین فعالیت های تبهکارانه در فرایند اجتماعی شدن درونی می شود. نظریه برچسب زنی یکی از نظریه های است که در حوزه جامعه شناختی به وجود آمد. طبق این نظریه نخستین عمل خطا را کجروی نخستین می نامد. کجروی دومین هنگامی رخ می دهد که فرد برچسبی را که به او زده شده می پذیرد، و خود را به عنوان کجرو می بیند. برچسب بیشتر از طرف افرادی که قانون اعمال می کند و نظم را به وجود می آورد برچسب را فراهم می کند.

این نظریه ها هر کدام رفتار های زیادی از مجرمان را تبیین می نماید. خطاست اگر بپنداریم این نظریه ها به طور عموم اشتباه می باشد. این نظریه ها از آنجا که علمی است و طبق تجربه شکل گرفته است بنابراین حاوی حقایق می باشد. بنابراین دولت افغانستان باید در برخورد با زندانیان نظریات علمی را در نظر بگیرد. توجه به این نظریات باعث می شود که بخش از نگرانی ها و دغدغه های مردم افغانستان و نهاد های حقوقی و جامعه جهانی برطرف گردد.

نگرانی که از طرف جامعه جهانی و نهاد های حقوق بشر در مورد زندان بگرام وجود دارد نقض حقوق زندانیان و شهروندان عادی می باشد. جامعه جهانی و نهاد های حقوق بشری به این خاطر نگران هستند که دولت افغانستان یا بدون بررسی پرونده های زندانیان، آنها را رها می سازد که حقوق شهروندان عادی را نقض کرده است زیرا با رها کردن آنها امنیت خیلی عظیم از شهروندان دیگر در خطر قرار می گیرد. دولت افغانستان همچنین ممکن است بدون در نظر گرفتن نظریه های علمی در مورد افراد کجرو و بدون لحاظ کردن حقوق انسانی آنها، دست به شکنجه و آزار و اذیت آنها بزند.

اما آنچه بیش از همه مردم افغانستان را نگران کرده اند رها کردن سران طالبان از از این زندان می باشد. اگر زندانیان به خاطر گفتگو های صلح رها شود ممکن ضد منافع ملی افغانستان باشد. زیرا تجربه نشان داده اند زندانیان رها شده دوباره به گروه های شورشی و برادران ناراضی می پیوندد. با پیوستن به این ها به صف شورشیان زندگی شهروندان افغانستان به خطر می افتد که این مسئله به نفع مردم و حکومت افغانستان نمی باشد. بنابراین امری خلاف منافع ملی است. از طرفی اگر این ها به گروه های شورشی بپیوندد حکومت افغانستان بر این گروه ها حاکمیت نخواهد داشت. بنابراین گرفتن زندان بگرام از نیرو های آمریکایی ممکن امری در راستای حفظ استقلال ملی باشد؛ اما امری در راستای تامین حاکمیت ملی نیست.

دولت افغانستان باید با بررسی پرونده های زندانیان و باز اجتماعی کردن آن ها دست به رهایی بزند، زیرا زندان جایی است که تلاش می شود زندانیان باید ها و نباید ها، هنجار ها، قوانین و مقررات را یاد بگیرد.

در نتیجه باید گفت که دولت افغانستان باید نظریه علمی کجروی، حقوق انسانی زندانیان و مردم افغانستان را در نظر گرفته و دست به آزار و اذیت زندانیان و همچنین بدون بررسی پرونده زندانیان، آنها را آزاد نسازند. زیرا این امر خلاف منافع ملی می باشد و امنیت شهروندان صلح دوست افغانستان را در خطر می اندازد.

دیدگاه شما