صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

چالش‌های گفتگوهای صلح در کشور

-

چالش‌های گفتگوهای صلح در کشور

بر بنیاد گزارش‌های نشر شده قرار است رییس جمهور کرزی برای گشایش دفتر طالبان عازم قطر شود. سخنگوی رییس جمهوری به رسانه‌های کشور گفته است که رئیس جمهور در این سفر روی گشایش دفتر برای طالبان در دوحه و روابط افغانستان و قطر با مقام های این کشور گفتگو خواهد کرد. قابل یادآروی است که رییس جمهور حدود دو ماه پیش در نشست سه جانبه، افغانستان، پاکستان و بریتانیا در لندن به ایجاد دفتر طالبان در قطر توافق کرده بود. هرچند بسیاری از آگاهان سیاسی این رفتار و سیاست رئیس جمهور را با در نظرداشت آخرین اظهار نظرهای رئیس جمهور راجع به طالبان تناقض آمیز می‌دانند. سه هفته پیش رییس جمهورکرزی، امریکا و گروه طالبان را متهم به مذاکرات پنهانی در کشورهای خلیج و اروپایی نمود و گفت، طالبان در حالی که با امریکایی‌ها مذاکرات پنهانی انجام می‌دهند، که با انجام حملات انتحاری و کشتار غیرنظامیان برای حضور درازمدت امریکا خدمت می کنند. باوجود این چنین به نظر می‌رسد که علی رغم تشدید تلاش‌ها برای به ثمر رسیدن روند گفتگوهای صلح، هنوزهم چشم انداز امیدوار کننده ی به میان نیامده است؛ گروه‌های مخالف مسلح علی رغم حضور در دیدارها و گفتگوهای پراکنده بانمایندگان دولت و کشورهای غربی در سال‌های اخیر، درعمل هم‌چنان به حملات انتحاری، بمب گذاری و حمله به نیروهای مسلح و کارمندان دولت افغانستان و نیروهای خارجی می پردازند و در جبهه مقابل نیز، حملات مختلف علیه نیروهای مخالف مسلح در ابعاد متفاوت جریان دارد.از سوی دیگر، دولت به امیدموفقیت این روند طی ماه های اخیر اقدامات یک جانبه ای را از جمله آزادای عده ی زیادی از مخالفان مسلح از زندان های کشور و اعمال محدودیت بر نیروهای خارجی و... را روی دست گرفته است. اما آنچه تاکنون شواهد نشان می‌دهد اینست که این رویکرد حکومت دست آوردقابل توجه به همراه نداشته است. فرجام روند صلح هم‌چنان با چشم انداز غیر قابل اطمینان و بسیار پیچیده همراه است.

چنین به نظر می‌رسد که برخلاف خوش بینی‌های موجود مسئله صلح و مذاکره با مخالفین با پیچیدگی‌ها و چالش‌های بسیار اساسی و جدی روبرو می‌باشد. بنابراین تازمانی که این چالش‌ها رفع نگردند نمی توان انتظار داشت که روند صلح نتیجه بخش باشد. در این مختصر می توان به شماری از این چالش‌ها اشاره داشت:

نخستین و مهم ترین چالشی که فراروی روند صلح و گفتگو با مخالفین وجود دارد اینست که اجماع ملی درباره آن هنوز شکل نگرفته است. واقعیت این است که سیاست مداران کشور و جریان های دخیل در قضایای کشور، نگاه های متفاوت و حتی متضاد به روند صلح و مخالفان مسلح دارند. در شرایط کنونی نیز اجماع سیاسی برای چگونگی گفتگوها، میزان سهم دادن و مشارکت مخالفان مسلح در روند سیاسی، نحوه‌ی برخورد با جنایات و عملکردهای مخالفان مسلح متهم و...وجود ندارد. نکته اساسی دراین مورد این است که افکار عمومی از این قضیه به حاشیه رانده شده اند و دیدگاه شفاف و قابل اعتماد برای آنان بوجود نیامده است. گفته می‌شود که این روند بجای آن که رویکرد ملی داشته باشد گمانه هایی دیده می شود که این جریان، تحت تاثیر رویکردهای پروژه محور، ابزار نگرانه و... قرارگرفته است. اگر این گمانه‌ها ریشه در واقعیت داشته باشد تردیدی نیست که تامین صلح و آرامش دور از تصور خواهد بود.

چالش دیگر در این رابطه طرح موضوع دخالت کشورهای خارجی در روند صلح می‌باشد. چنانچه که بارها دولت اشاره کرده و مکرر از مداخله کشورهای خارجی در این پروسه سخن گفته است. البته شاید این اشاره دولت کاملا بدور از واقعیت هم نباشد. زیرا رویدادهای جاری کشور گواهی می‌دهد که پروسه صلح و روند امنیت، در گرو کشورهای است که منافع کلانی در افغانستان دارند. اما آنچه قابل تأمل خواهد بود چگونگی اشاره یا موضع گیری دولت در این ارتباط می‌باشد. به هر روی با درنظرداشت این واقعیت که حامیان بین المللی افغانستان از حضور خویش در کشور توقعات و انتظاراتی را خواهند داشت، بنابراین توقعات و انتظارات احتمالی برروند صلح اثر گذار خواهد بود.

مورد دیگری از چالش‌های که فراروی روند صلح وجود دارد سیاست‌ها و روش‌های متناقض و غیر قابل پیش بینی حکومت است. بطور نمونه می‌توان یادآور شد بدون آنکه چشم انداز موضع مخالفین حتا درحد گمانه زنی هم معلوم باشد حکومت شماری از فرماندهان مخالفین بخصوص طالبان مسلح را از زندان رها ساخته است؛ همینطور عدم تطبیق قانون و عدالت در مورد آن دسته از مجرمین وتروریستانی که در عملیات های آشکار مسلحانه اسیر یا دستگیر گردیده اند. این درحالی است که بارها مشاهده شده است که همین رهاشدگان و عفوشدگان و مخالفین از انعطاف دولت سوء استفاده نموده و فورا به صفوف مخالفین پیوسته اند. چنین سیاست و روشی علاوه بر اینکه به مخالفین جرأت بخشیده و آنان را به ادامه عملیات های مسلحانه و ایجاد ناامنی درجامعه تشویق کرده است، موضع دولت را در جامعه و در بین نیروهای امنیتی سست و غیرقابل اعتماد و ضعیف ساخته است. از همه مهم تر اینکه در نهایت موضع دولت را در پروسه صلح کاملا ضعیف و بی اعتبار جلوه داده است.

برخی ازآگاهان بدین باور هستند با شرایط موجود که همه چیز غیر تعریف شده به نظر می‌رسد مسئله روند صلح و گفتگو با مخالفین بهانه و زمینه ای گردیده است برای باج گیری و وندگیری های شگفت آوری که در نهایت ثبات و امنیت کشور را شدیدا مورد تعرض و تهدید قرار داده است. گروه‌های یادشده از طریق نفوذی های شان در درون دولت و احتمالا وابسته به سازمان های استخباراتی بیرونی سعی دارند با متشنج ساختن اوضاع و روند بگونه های مختلف و شگردهای گوناگون امتیاز و استفاده خود را ببرند. بطور مثال پیوستن برخی از افراد مسلح به دولت و با تسلیم دادن سلاح های کهنه قدیمی و یا زنگ زده خود پس از گرفتن مبلغ کلانی پول و یا امتیازات دیگر دوباره به صفوف مخالفین می پیوندند. این دایره هم چنان در حال تکرار است و گفته می شود که بعضی از واسطه های دیگر نیز در این ارتباط فعال می باشند.

وابستگی مخالفین مسلح به کشور های خارجی از جمله سازمان های استخباراتی و نیز موجودیت جنگجویان خارجی درمیان مخالفین مسلح  از چالش‌های دیگر روند صلح دانسته می‌شود. وجود چنین شرایطی سبب گردیده است که در واقع روند صلح بگونه ای به گروگان گرفته شود. هم اکنون تعداد زیادی از عناصر خارجی در صفوف طالبان و حزب اسلامی گلبدین حکمتیار قرار دارند. همین طور سیاست‌ها و برنامه‌های مخالفین در ارتباط با حکومت و مسئله صلح تحت تاثیر عوامل خارجی قرار دارد.

همینطور اعلام موضع رئیس شورای علمای پاکستان درباره مسئله صلح در افغانستان و اعلام حمایت وی از طالبان نشان دهنده اینست که نیروهای مخالف دولت از خود هیچگونه اختیار و صلاحیتی برای هیچ کاری ندارند.  عوامل دیگری که بعنوان چالش فراراه صلح در کشور نیز وجود دارد. از جمله می توان به بی تفاوتی یا موضع گیری جانبدارانه برخی از کشورهای اسلامی در حل بحران افغانستان اشاره کرد. بنابراین آنچه بیان گردید چالش های فراروی روند صلح کشور دانسته می شود ؛ حال رئیس جمهور با کدام جمع بندی و تحلیل سفر قطر را برای بازگشایی دفتر برای طالبان در پیش گرفته است و آیا نسبت به سرانجام نگران کننده و غیرقابل عملی آن آگاهی و ارزیابی داشته است، با وجود ابراز نگرانی و تردید آگاهان امور باید منتظر آینده نشست .

دیدگاه شما