صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

تلاشهای صلح و ساز و کارهای متفاوت

-

تلاشهای صلح و ساز و کارهای متفاوت

در هفته های اخیر برخی تصامیم دولت افغانستان در قبال نیروهای خارجی با انکه توانسته است حمایت های مردمی در برخی مناطق کشور را به همراه داشته باشد ولی از جانب دیگر عملا سئوال ها و نگرانی های زیادی را از اینکه مبادا باعث تقویت روحیه مخالفین شود به وجود آورده است. منع درخواست کمک های هوایی سربازان ارتش و پلیس در هنگام جنگ علیه طالبان از قوای ناتو، و درخواست خروج کامل نیروهای ناتو از ولایت میدان وردک جایی که طالبان آنرا دروازه ورود به پایتخت می دانند و در سالهای اخیر در این منطقه متمرکز شده اند به مخالفان مسلح روحییه بیشتر می دهد و آنانرا بر سازماندهی حملات بیشتر علیه دولت مصمم تر می سازد

از جانب دیگر برای برقراری صلح در افغانستان اخیرا شورای صلح افغانستان دست به دامن علمای پاکستانی شده است که انتظار می رفت آنان به حضور در اجلاس مشترک علمای دو کشور اعمال طالبان را نکوهش کرده و از آنان بخواهند به پروسه صلح بپیوندند. اما مخالفت علمای پاکستان با این درخواست علمای افغانستان نشان داد که سازو کارهای که برای تحقق صلح در کشور در نظر گرفته می شود نه تنها کارایی لازم را ندارد بلکه در بسیار موارد نامتجانس اند.

گرچه همواره گفته می شود که با رفع بی ثباتی و ناامنی های موجود و آمدن صلح در کشور، دیگر طالبان بهانه ی برای خشونت آفرینی ها نخواهند داشت اما طالبان بیش از دو دهه است که در افغانستان می جنگند و در این مدت تنها در یک دهه اخیر سربازان خارجی در کشور حضور داشته اند. تا زمانیکه تمامی جناح های رقیب به شمول طالبان و حزب اسلامی، یک دیگر را نپذیرند و به حقوق هم دیگر احترام قایل نشوند با خروج سربازان خارجی از کشور تنها بسترها و زمینه های بیشتر خشونت و هرج و مرج در کشور فراهم می گردد.

 یکی از مشکلات اساسی در کشور فراگیر برخورد نکردن در پروسه صلح است به همین دلیل تمامی جریان های سیاسی در کشور در روند صلح نقش ندارند و فقط بخشهای  خاصی در روند صلح اعمال نقش ایفا می کنند و دیگران خود را در حاشیه می بینند.

این درحالیست که خواست اصلی مردم افغانستان این است که گروه طالبان برای پیوستن به صلح، باید شرایط افغانستان را که پذیرفتن ارزشهای جامعه مدنی و قانون اساسی این کشور است، قبول کنند و گروه های سیاسی در کشور نیز برای تامین امنیت و پایان دادن به خشونت ها در افغانستان، یکجا با هم کار کنند. طبیعی است که اگر تلاشهای صلح به نتیجه نرسد، افغانستان با نا امنی های بیشتری روبرو خواهد شد. متاسفانه یک جانبه گرایی های حکومت در سالهای واپسین شالوده اعتماد و انسجام ملی در کشور را از هم می پاشد. در چنین وضعیتی مردم و تمامی جریان های مختلف سیاسی امیدی به تامین صلح نخواهند داشت و خود را برای مقابله با تروریزم آماده خواهند کرد. زیرا حکومت در ده سال گذشته نتوانسته است امنیت را آنگونه که باید تامین نماید و در مسیر صلح گام های موفقی را بردارد.

بدلیل اینکه تلاشهای صلح موفق نبوده همگان نگران بازگشت بی ثباتی و تشدید خشونت ها درافغانستان اند. در چنین شرائطی نباید بگونه ای عمل شود که امیدهای مردم به یاس تبدیل شود.  در شرائطی که فساد در افغانستان یک مشکل جدی است و طالبان این نقطه ضعف حکومت را درک کرده است نحوه رفتن به سمت صلح و چگونگی طرح پیشنهاد صلح به طالبان باعث شده است این گروه احساس کند دولت افغانستان از موضع ضعف با این گروه طرف می شود و همین مسئله باعث بحرانی ترشدن اوضاع می گردد.

این درحالیست که سالهاست منتقدان از چگونگی مصالحه با طالبان و نحوه برخورد حکومت با طالبان انتقاد کرده و این رویه را به صلاح کشور نمی دانند. امتیاز دادن های پی هم و کوتاه آمدن های بی مورد در برابر طالبان این گروه را روز بروز قوی تر و جری تر ساخته است. مسلما اگر پیشرفتی در زمینه مصالحه با طالبان صورت می گرفت اکنون کسی نگران اوضاع آینده نبود و طالبان تهدیدی برای ثبات وامنیت کشور به شمار نمی آمد.

به نظر بعضی ها همین سیاست ها و استراتیژی ها در مواجهه با طالبان باعث شده است که این گروه اکنون شدید تر از گذشته بر مواضع خود پافشاری نموده و همه روزه در گوشه و کنار کشور حملات مرگباری را سازمان دهی و اجرا نماید. آیا در چنین فضای اصلا روزنه ی  کوچکی به سمت صلح باقی است که بتوان به موفقیت صلح در کشور امیدوار بود و خروج همه جانبه نیروهای یاری امنیت بین المللی از مناطق جنگی را خواستار شد؟ به نظر میرسد علت اصلی عدم موفقیت صلح در افغانستان همین سازوکارهای نامتجانس و نحوه برخورد و مواجهه با طالبان و مصالحه با این گروه است. تازمانیکه این گروه احساس کنند که با کشتار و فاجعه آفرینی بیشتر می توانند امتازات بیشتری را بدست بیاورند و منافع حامیان بیرونی شان در افغانستان را تامین کنند کوچک ترین گامی به سمت صلح بر نخواهند داشت.

طبیعی است که کوتاه آمدن های بیشتر و امتیاز دهی بیشتر آتش جنگ و خشونت را در کشور شعله ورتر خواهد ساخت، انسانهای بیشتری را به کام مرگ خواهد فرستاد و فرصت های بی شمار دیگر را از افغانستان سلب خواهد کرد. بایسته است حکومت در سیاست های خود در مواجهه با طالبان و مصالحه با این گروه تجدید نظر نموده و با مشوره تمامی جریان های سیاسی در کشور راهبرد تازه را اتخاذ نماید تا بیش از فرصت ها نسوزد.

در این سالها بسیار ادعا شده است که برخی از حلقات طالبان صلح را بر جنگ ترجیح می دهند و گویی طالبان به چند دسته تقسیم بندی می شود که از آن میان میانه رو های طالبان اهل صلح و تفاهم با مردم و دولت مردمی در افغانستان اند. اما در مقام عمل آنچه که شهروندان کشور شاهد بوده اند کشتار بی رحمانه مردم و خشونت آفرینی های روز افزون این گروه در کشور است. براستی اگر طالبان میانه رو و اهل مصالحه و مفاهمه در میان این گروه وجود دارد، چرا هیچگاهی فاجعه آفرینی های طالبان از جانب آنان محکوم نشده و بلکه برعکس از چنین خشونت آفرینی های که قربانیان مستقیم آن شهروندان عادی کشور اند همواره حمایت شده است؟

ولی آنچه مسلم است این است که عملکرد طالبان کاملا خلاف این مدعا را ثابت می سازد و آن اینکه هیچ کدام از حلقات طالبان اهل مدارا و تفاهم با سایر گروه های سیاسی در کشور نیستند و به رغم فریاد های مکرر رئیس جمهور مبنی بر اینکه طالبان باید علیه این اقدامات ضد بشری موضع بگیرد از جانب طالبان در این ده سال هیچ گونه موضع گیری که بی زاری آنان را از خشونت آفرینی های مکرر این گروه نشان بدهد دیده نشده است.

دیدگاه شما