صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۴ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

آیا راهی بسوی مذاکره و صلح است ؟

-

آیا راهی بسوی مذاکره و صلح است ؟

ایجاد صلح و امنیت در کشور، از اهداف دیرینه مردم ما محسوب می‌گردد. به‌ویژه اینکه طی سه دهه کشمکش و بحران، شیرازه زندگی و امید به زندگی در جامعه ما به آخرین نقطه‌های خود رسیده بود. اما با اینکه با حمایت جامعه بین المللی به حاکمیت سیاه طالبان خاتمه داده شد، نبردهای خونین و ناامنی‌های دوامدار هم چنان باقی ماند و مسئله بر قراری امنیت در صدر خواست‌ها و اهداف سیاسی و امنیتی کشور قرار گرفت. واقعیت اینست که موضوع ایجاد صلح و امنیت در کشور با اینکه یک هدف عمومی و به اصطلاح ملی شمرده می‌شود، اما دست یابی به آن با پیچیدگی و روش‌های سختی روبرو می‌باشد.

بطور مثال هنگامی که گروه‌های درگیر مجاهدین قادر به تامین صلح و امنیت در کشور نگردیدند، ظهور گروهی بنام "تحریک طالبان" با ادعای پایان بخشیدن به جنگ‌های گروهی و استقرار صلح و تامین امنیت، قسمت اعظم از افکار عمومی را بسوی خود جلب نمود. اما حاکمیت سیاسی طالبان نیز با افراط‌گرایی و زیرپا گذاشتن کرامت انسانی و حقوق مردم، و با مطرح کردن امارت اسلامی، احکام و قوانینی را محور سیاست و حکومت‌داری خود قرار دادند که نه تنها به هدف اعلام شده منجر نگردید بل به دامنه بحران و ناامنی و ناامید شدن مردم نسبت به آینده افزود. 

حاکمیت نامطلوب طالبان و هم‌سویی و هم‌پیمانی آنان با جریان‌های افراطی و خشونت گرایی چون القاعده سبب گردید که موجی از تنفر و مخالفت با طالبان در داخل و خارج از کشور شکل گیرد. حادثه یازدهم سپتامبر که گفته می‌شود از سوی القاعده سازماندهی شده بود، جرقه‌ای گردید که جامعه بین المللی با همکاری مخالفین داخلی به سیطره طالبان در کشور پایان دهد.

با سقوط طالبان، استقرار صلح و تامین امنیت و ایجاد نظام دموکراتیک از شعارها و اهداف اساسی سیاست بعد از طالبان قرار گرفت. از جانب دیگر جامعه بین المللی نیز داعیه مبارزه با تروریسم و ایجاد صلح و امنیت و حمایت از دولت دموکراتیک از شعارها و اهداف اساسی خود اعلام نمود. نابودی گروه‌های افراطی بخصوص گروه القاعده و طالبان بعنوان استراتژی کلان مطرح گردید.

اما با گذشت نزدیک به دوازده سال از آن روزها، چیزی که اکنون می‌توان در عرصه سیاسی کشور مشاهده نمود، گسترش ناامنی‌ها، ناپایداری‌های روز افزون سیاسی، وضعیت آشفته اقتصادی و اجتماعی است. بخش عمده این ناامنی‌ها به حضور و نفوذ طالبان نسبت داده می‌شود. کارشناسان سیاسی بدین باوراند که طالبان با کمک بخشی از کانون‌های قدرت و استخبارات منطقه و وجود سیاست‌های ضد و نقیض جامعه بین المللی، توانسته اند که دوباره تجدید قوا نموده و نیروهای پراکنده و سرگردان خود را سازمان‌دهی نمایند. آنگونه که امروز شواهد نشان می‌دهد مناطق جنوبی و شرقی کشور به شدت درگیر ناامنی‌ها بوده و حتا گستره آن به مناطق مرکزی و شمالی، که مناطقی امن خوانده می‌شدند نیز کشیده شده است.

با توجه به وضعیت یاد شده، حکومت برای کاهش بخشیدن به این ناامنی‌ها و مهار مخالفین تصور می‌نماید که با نگاه راهبردی به مذاکره و آشتی با طالبان خواهد توانست برای بر قراری صلح در کشور گام‌های موفقانه ای را بر دارد. اما واقعیت‌ها حکایت از آن دارد که هر بار حکومت، طالبان را برادر ناراضی اعلام نموده، این گروه با عملیات انتحاری یا حادثه‌ای انفجاری، جواب حکومت را داده ‌است. در ادامه چنین تصوری، اینک که تعدادی چند از طالبان زندانی از زندان‌های پاکستان رها شده اند، مقامات سیاسی کشور از آن استقبال نموده و آن را اقدامی موثر برای پیش برد روند صلح خوانده اند.

اما بسیاری از صاحب نظران این دیدگاه و خوش بینی حکومت را مورد انتقاد قرار داده معتقدند که این اقدام پاکستان در مورد رهایی طالبان زندانی، نوعی شگرد و بهره‌برداری سیاسی برای راضی ساختن حکومت افغانستان و ایجاد هم‌نوایی بیشتر طالبان با سیاست‌های اسلام آباد می‌باشد. به باور آنان، تصمیم و اصرار زیاد حکومت در آزادی طالبان زندانی از زندان‌های پاکستان، از هوشمندی لازم سیاسی برخوردار نبود، زیرا این اصرار سبب گردید که این گروه در موضع بالاتری قرار گرفته تا با آسودگی بیشتر اهداف خود را دنبال نماید.

چنانچه در نشست پاریس و پس از آن طالبان بازهم اعلام کردند که حکومت افغانستان را دولتی دست‌نشانده و نامشروع می‌دانند و قانون اساسی افغانستان باید مورد بازبینی قرار گرفته و دوباره تدوین شود. آنان اعلام داشتند در صورتی که مسئله مذاکره‌ای هم درکار باشد فقط حکومت امریکا را طرف اصلی مذاکره خود می‌دانند. رهایی طالبان زندانی در پاکستان در چنین وضعیتی صورت گرفت.

با خوش بینی افراطی که در حکومت افغانستان بوجود آمده بود، مقام‌های رسمی اعلام داشتند: زندانیانی که در زندان بگرام هستند آزاد شدند، زیرا هیچ سندی دال بر همکاری آنها با گروه‌های تروریستی وجود ندارد! این مقام‌ها در ادامه افزودند انتظار می‌رود رهایی این زندانیان به تلاش‌های حکومت در راستای برقراری صلح کمک نماید. هرچند نباید از نتیجه این اقدام‌ها انتظار زودرس داشت، ولی کم از کم بعضی از نشانه‌هایی تغییر بایستی در سیاست و روش طالبان نسبت به گذشته آشکار می‌گشت؛ توقعی که تاکنون نه تنها برآورده نشده بل نشانه‌های معکوس آن نمودار گردیده است.

چنین به نظر می‌رسد اگر شناخت درست و به دور از تعلقات خاص از هویت و ماهیت طالبان وجود داشته باشد، بهتر می‌توان تصمیم گرفت یا امیدوار بود که اقدام‌های صورت گرفته از جمله رهایی طالبان زندانی برای برقراری صلح و تامین امنیت در کشور می‌تواند مفید و موثر دانسته شود یا خیر؟ واقعیت آنست که گروه طالبان و پندار طالبانیسم محدود به تحرک‌های نظامی نمی‌شود، بلکه پندار طالبانی که گروه افراطی طالبان از درون آن سربرآورده است ملغمه ای پیچیده از باورها و رفتارهای سیاسی، مذهبی، نظامی و قومی است که با یکدیگر درآمیخته و با سازمان‌های استخباراتی منطقه و گروه القاعده پیوند ناگسستنی یافته است.

 شرایط جدیدی که برای گروه طالبان با وجود گذشت دوازده سال از سقوط آنان از قدرت فراهم گردیده است، به ویژه تغییر استراتژی جامعه بین المللی بخصوص واشنگتن در مبارزه و نابودی طالبان و القای این تصورکه طالبان یک گروه شورشی و نظامی داخلی است، نشان از یک همسویی نوشته شده یا نانوشته میان بازیگران اصلی سیاست در افغانستان از جمله دولتمردان دارد. مسئله مذاکره با طالبان و گشایش دفتری برای طالبان در دوحه قطر در واقع کوشش برای نوعی تبرئه نمودن طالبان  از گذشته سیاه شان و مشروعیت بخشیدن به این گروه دانسته می‌شود، گروهی که در ناامنی و کشتار انسان‌ها و ارتکاب جنایت‌های ضدانسانی و ضداسلامی همواره فعال بوده و در آن جای هیچگونه تردیدی نیست.

به هر روی گمان برده می‌شود که کشور آبستن رویدادها و مسایل تازه است. کاهش یا خروج نیروهای خارجی از کشور و سپردن مسئولیت امنیت به نیروهای داخلی، به نوعی زمینه سازی آشکار شدن آن رویدادها و مسایل تصور می‌شود. اما درشرایط کنونی این سؤال که اقدام‌های صورت گرفته به بهانه دست یابی به صلح و مذاکره با مخالفین از جمله رهایی طالبان زندانی از زندان‌های پاکستان، واقعا صلح و امنیت را در کشور به ارمغان خواهد آورد، ذهن نگران جامعه را بخود مشغول نموده است.

دیدگاه شما