صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

انتخابات و مشارکت سیاسی مردم

-

انتخابات و مشارکت سیاسی مردم

دموکراسی یکی از مهمترین و بهترین نظام های سیاسی است که بشر تا اکنون تجربه کرده است. واژه دموکراسی از اصطلاح یونانی دموکراتیا ریشه گرفته است، که از دو قسمت دموس(مردم) و کراتوس (حکومت) تشکیل شده و اساسا به معنای نظامی سیاسی است که در آن مردم حکومت می کند . دموکراسی نظامی است که مشروعیت حاکمان و منشاء اقتدارآنان مردم می باشد. بنابراین در دموکراسی ها کرامت انسانی و ارزشهای انسانی مهم و اساسی است.

امروزه نظامی اکثر کشورهای جهان دموکراسی می باشد و نظام سیاسی افغانستان نیز مبتنی بر دموکراسی و پلورالسیم سیاسی است به این معنی که قدرت دولت ناشی از مردم بوده و مشروعیت قدرت به مردم واگذار شده و حاکمیت ملت در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده است.

پذیرش حاکمیت مردم در مقدمه قانون اساسی و در مواد مختلف قانون به صراحت بیان شده است. مثلا در مقدمه قانون اساسی آمده است که نظام سیاسی افغانستان مبتنی بر دموکراسی و رای مردم می باشد. یا در ماده چهار قانون اساسی آمده است که "حاکمیت ملی در افغانستان به ملت تعلق دارد که به طور مستقیم یا توسط نمایندگان خود آن را اعمال می کند".بررسی دموکراتیک بودن نظام سیاسی افغانستان را می توان از مواد مختلف قانون اساسی فهمید.

امروزه اعمال حاکمیت به طور مستقیم از طرف مردم ممکن نیست. زیرا هم میزان جمعیت افزایش یافته و وسعت سرزمین و همچنین تصمیم گیر ها امروزه بیشتر تخصصی شده است به این دلایل دیگر اعمال حاکمیت به طور مستقیم ممکن نیست. بنابراین مردم به طور غیر مستقیم در اعمال حاکمیت نقش بازی می کند.

مردم باید در انتخابات شرکت نموده و با انتخاب نماینده در فرایند تصمیم گیری و اعمال آن نقش داشته باشد. مشارکت سیاسی چیزی است که شهروندان به آسانی آن را بدست نیاورده است و بنابراین از اهمیت اساسی برخوردار است. تجربه کشور های اروپایی و آمریکا از مشارکت سیاسی شهروندان متفاوت بوده است.

مشارکت سیاسی در افغانستان اما یک پدیده و رویداد جدید می باشد. از آنجایی که مشارکت سیاسی به نظام و اعمال آن مشروعیت می بخشد لذا از اهمیت اساسی برخوردار است. بدون مشارکت سیاسی مردم نظام چهره و وجهه دموکراتیک خود را از دست خواهد داد.

به همین خاطر ما برای تحکیم دموکراسی نیازمند این مسئله هستیم که مشارکت سیاسی مردم در انتخابات نیز تحکیم گردد. برای اینکه چطوری مشارکت سیاسی را تحکیم بخشیده و آن را افزایش دهیم نیازمند درک این مسئله هسیتم که مشارکت سیاسی برای همه شهروندان چیزی نبوده است که به آسانی بدست آمده باشد بلکه مشارکت سیاسی برای همه شهروندان با مبارزات سیاسی و گاهی با مبارزات خونین بدست آمده است.

برای شهروندان افغانستان که امروزه این حق (رأی دهی و رأی گیری) فراهم شده است بنابراین بر شهروندان افغانستان است که از این حق خود دفاع نماید. این حق با مشارکت سیاسی در انتخابات و ... ممکن می گردد. مشارکت مردم در سیاست به هر شکل معناداری برای تحقق دموکراسی لازم است، هر چند کافی نیست.

ساده ترین شکل مشارکت سیاسی رأی دادن شهروندان به احزاب، افراد و سیاست هاست. اشکال دیگر مشارکت سیاسی عبارت اند از مبارزات انتخاباتی، اعمال نفوذ بر سیاستمداران، تشکیل گروه های نفوذ و احزاب سیاسی و غیره. مشارکت از طریق حق رأی از اواخر قرن نوزدهم در غرب گسترش یافت.

در آغاز در آمریکا حق رأی محدود به مالکان، مردان و سفید پوستان بود. در بیشتر کشور های اروپایی مشارکت سیاسی و حق رأی پس از انقلابات سال 1848 گسترش یافت. در اغلب آن کشور ها حق رأی عمومی در نخستین دهه های قرن بیستم اعطا شد. با این حال حق رأی زنان در اغلب کشور ها دیرتر تحصیل شد.

در انگلستان در 1978، در آمریکا در 1920، در فرانسه در 1946، و در سوئیس در 1971 زنان حق رأی پیدا کردند. در آمریکا نیمی از جمعیت سیاه پوست تا سال 1945 نمی توانستند از حق قانونی خود در رأی دادن استفاده کنند . مشارکت سیاسی به عنوان حق شهرواندان در کشور های مختلف به صورت متفاوت از دولت گرفته شده است.

مردم افغانستان تا دوران کنونی هیچ وقت به عنوان شهروند محسوب نمی شدند. به همین خاطر از هیچ گونه حقی برخوردار نبود. از زمان شکل گیری افغانستان به عنوان یک کشور در سال 1747 تا سال 2004 مردم افغانستان به عنوان شهروندی که حق مشارکت سیاسی را داشته باشد وجود نداشت. اگر چه قوانین اساسی شکل گرفت اما در آن قوانین مردم از حق مشارکت سیاسی محروم شده بود.

در قانون اساسی فعلی مشارکت سیاسی مردم یک اصل دانسته شده است. زیرا نظام سیاسی ما مبتنی بر دموکراسی می باشد و دموکراسی بدون مشارکت سیاسی مردم معنی ندارد. حال که مشارکت سیاسی به مردم داده شده است و مردم می تواند از طریق مشارکت سیاسی نمایندگان خود را جهت اعمال حاکمیت انتخاب نماید باید آگاهی مردم و باور مردم نسبت به دموکراسی، انتخابات و مشارکت سیاسی بیشتر گردد.

مردم از تاثیر گذاری خود آنچنان که باید، آگاهی ندارد. آگاهی دهی به مردم نسبت به دموکراسی، انتخابات و مشارکت سیاسی باعث می شود که مشارکت سیاسی مردم بالا رفته و مشروعیت نظام سیاسی افزایش یابد. آگاهی مردم نسبت به دموکراسی و سازکار های آن باعث می شود که دموکراسی به عنوان یک نظام سیاسی که خود مردم در آن نقش بازی می کند تحکیم گردد.

نخبگان و سیاستمداران دیگر نتواند بدون مشارکت سیاسی مردم دست به اعمال حاکمیت بزند. از طرفی مشارکت سیاسی بالای مردم باعث می شود که نظام سیاسی مشروعیت بالا داشته باشد. این مشروعیت دولت را به عنوان یک نهاد قدرتمند قادر می سازد که برنامه های خود را اقتدارانه اعمال نماید.

بخش از جمعیت کشور زنان می باشد می که ممکن امروز نیز از حق مشارکت سیاسی محروم گردد. زنان از چند جهت از این حق شان محروم می گردد. اول اینکه خودشان نسبت به دموکراسی، انتخابات و مشارکت سیاسی و فرایند رأی دهی آگاهی ندارد و دوم اینکه ساختار جامعه ما یک ساختار مردسالار است که به آنها اجازه مشارکت سیاسی فعال را نمی دهد.

سوم اینکه دولت بجای سهولت در مشارکت در انتخابات یک سری موانع برای مشارکت ایجاد می کند. مثلا زمان برگذاری انتخابات یکی از مشکلات جدی مشارکت نکردن مردم به طور عام و زنان به طور خاص می باشد. زیرا در زمان مشخص شده در خیلی از مناطق سرد برف وجود دارد که برای همه شهروندان سخت است بدون امکانات در این انتخابات شرکت نماید.

دولت برای بالا بردن مشارکت در انتخابات باید آگاهی مردم را بالا ببرد تا از این طریق مشارکت سیاسی تامین گشته و دموکراسی تحکیم گردد. اولین کاری که دولت می کند این است که انتخابات را برگذار نماید. مردم با شرکت در انتخابات تجربه عملی رأی دادن را تجربه نموده و با این کار بر اگاهی سیاسی خود می افزاید.

دوم دولت باید از دوره مکتب آگاهی دهی را شروع نماید. دوره لیسه بهترین دوران جهت آگاهی دهی سیاسی می باشد. دولت می تواند با گنجاندن مسائلی از قبیل دموکراسی، انتخابات و مشارکت سیاسی در کتاب های درسی آگاهی جوانان را بالا برده و جوانان را برای مشارکت در آینده آماده نماید. دولت در کنار آن می تواند از طریق رسانه های چاپی و تصویری مردم را از انتخابات و مشارکت سیاسی آگاه سازد.

دیدگاه شما