صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

جنگ و توسعه نیافتگی

-

جنگ و توسعه نیافتگی

جنگ یکی از پدیده های است که در جوامع جمع آوری خوراک، کشاورزی و دنیایی صنعتی وجود داشته است. در جوامع گرداوری خوراک و کشاورزی از آنجا که هر فرد به طور عادی درگیر تولید روز به روز خوراک بود و امکان ذخیره آن به میزان زیاد وجود نداشت، هیچ گونه دسته های مردان آزاد که به نبرد های طولانی بپردازد وجود نداشت.

دست زدن به جنگ های طولانی از ویژگیهای تکامل اولیه دولت ها است. دولت های که دارای ارتش ثابت بودند و افراد به عنوان سرباز ایفای وظیفه می نمودند. ابزار اولیه جنگ ها فلز ها بودند. معمولا از فلز شمشیر، چاقو، زره و ... درست می کردند. کمان اولین ابزاری بوده است که انسان ها برای ضربه زدن و کشتن دشمن از راه دور از آن استفاده می کرده است. با صنعتی شدن تغییرات وسیع و گسترده در پدیده ای جنگ اتفاق افتاد.

جنگ ها طولانی شده و ابزار های جنگی جدید که توانایی تخریبی زیاد دارد به وجود آمد و ارتش های منظم تر و سازمان یافته تر شکل گرفت. آنچه جنگ های امروزی را از جنگ های گذشته متمایز می کند همین ابزار ها و پیامد های آن است. همین توانایی تخریبی ابزار های جنگی است که رابطه تنگاتنگ با توسعه نیافتگی پیدا می کند. توسعه اساسا به معنی بازسازی و ساختن و بهتر کردن جوامع است اما جنگ در نقطه مقابل توسعه قرار دارد. با رخ دادن جنگ همه چیز ویران می شود.

کشورهای جهان سوم از یک طرف تلاش می نماید تا به توسعه یافتگی دست یابد و از طرف دیگر توجه جدی به نقش نیرو های نظامی و جنگ دارد که این مسئله باعث می شود که این کشور ها در یک پارادوکس زندگی کرده و رابطه و چگونگی تاثیر گذاری جنگ و توسعه یافتگی را درک ننماید.

افغانستان که یکی از کشور های است که سال ها دچار جنگ های داخلی بوده است و از طرفی تمایل به توسعه یافتگی دارد بنابراین ضرور می نماید تا تاثیر جنگ بر توسعه یافتگی را مورد بررسی قرار دهیم. سوال اساسی این خواهد بود که جنگ چه تاثیری بر توسعه یافتگی دارد؟ به تبع آن این سوال نیز مطرح است که جنگ چه تاثیری بر فرهنگ، اجتماع، اقتصاد و دین دارد؟ پاسخ به این سوال است که فهم تاثیر جنگ بر توسعه یافتگی را روشن می نماید. قبل از پرداختن به این سوال باید توجه کرد که جنگ و نقش نیرو های نظامی در کشور ها متفاوت می باشد.

جنگ و نقش نیروی نظامی در روابط میان کشور های پیشرفته رو به کاهش است و آنها در روابط بین اقتصاد های سیاسی مبتنی بر بازار، به تدریج و به نحوی فزاینده وابستگی متقابل متقارنی می یابند، تقریبا همه این جوامع موفق امنیتی در سیستم، متشکل از دولت های قومی با انسجام و مشروعیت داخلی هستند که باعث امنیت داخلی و نیز بین المللی برای آنها می شود، در حالی که کشور های ضعیف جهان سوم روندی معکوس را طی می کنند و از داخل و خارج دچار کشمکش و منازعه و جنگ هستند.

آرمان ملت-دولت که در تئوری هماهنگی آرمانی را بین امنیت دولت و جامعه فراهم می کند، در عمل و در کشور های جهان سوم، دستگاه دولت اغلب بین اقشاری از جامعه تبعیض قائل می شود و افراد و گروه های اجتماعی نه تنها از سوی دولت تهدید می شوند، بلکه خود نیز آن را مورد تهدید قرار می دهند و تا مرز فروپاشی می برند .

طبق گزارش کمیسیون جنوب، تا سال 1980، میانگین هزینه های نظامی کشور های در حال توسعه 25 در صد کل هزینه های نظامی جهان بود و واردات تسلیحاتی آنها تنها در دهه 1980 سالانه به 22 میلیارد دلار می رسید . این مسئله به خوبی نمایانگر این مسئله است که کشور های جهان سوم تا هنوز به نقش و تاثیر جنگ و نیرو های نظامی در سیاست داخلی و خارجی خود باورمند است.

این سیاست بیش از آنکه نمایانگر دید و نگاه مردم این کشور ها به سیاست باشد فهم و دید نخبگان سیاسی این کشور ها می باشد.در بخش تاثیر جنگ بر فرهنگ باید گفت که در زمان جنگ ارزش های رشد و نمو می کند که بیشتر ستایشگر جنگ می باشد. تاثیر این به حدی عمیق است که زبان کودکان تغییر کرده و سازو کار های جنگی را بازتاب می دهد.

کودکان برای بازی با اسباب بازی های کودکانه بیشتر با قشنگ ها و کارتوز های مرمی ها بازی می کند. رسانه های چاپی و تصویری و شنیداری بیشتر به مسائل نظامی و جنگی می پردازد. از آنجایی که رسانه ها تاثیر زیادی بر فرایند جامعه پذیری و اجتماعی شدن کودکان دارد کودکان در زمان جنگ بیشتر به مسائل جنگی و ارزش های جنگی توجه می کند.

در بخش اقتصادی باید گفت که اولا صنایع مربوط به وسایل و ابزار های جنگی رشد می نماید. تولید بیش از آنکه برای صادرات انجام شود در زمان جنگ برای تامین نیاز های سربازان صورت می گیرد. اساسا شرکت ها ملزم می گردد که برای تامین نیاز های سربازان کار نموده و یا اینکه دولت با افزایش مالیات باعث بسته شدن شرکت ها و کارخانه ها می گردد.

جنگ مالکیت را از بین می برد. مالکیت معمولا در کشور ها اساسی ترین و مهمترین عنصری است که جامعه را به حرکت در می آورد اما در جوامع که جنگ وجود دارد سربازان ممکن به زور ملکیت یک شخص را تصاحب شود. ویرانی های جنگ خود نشان از بین بردن مالکیت در جامعه می باشد. تا زمانی که تولید برای صادرات صورت نگیرد کشورها و جوامع هیچ وقت به سمت توسعه یافتگی حرکت نخواهد کرد. تولید انبوه یکی از ویژگی های اساسی کشور های توسعه یافته است و کشور های که می خواهد به توسعه یافتگی دست یابد نیازمند افزایش تولیدات خود می باشد.

با میلیتاریزه شدن فرهنگ و اقتصاد دین نیز میلیتاریزه می شود به این معنی که دین بیش از آنکه پیوند دهنده انسان با خدا و تبیین رابطه انسان با خدا باشد بیشتر مشروعیت بخشی به جنگ و خشونت می کند. دین با مشورعیت بخشی خود به جنگ باعث می شود که هم انسان ها مشتاقانه بجنگد و هم تخریبات و خشونت بیشتر انجام شود. توجیه دینی خشونت و جنگ باعث می شود که انسان ها بدون کدام دغدغه ای اخلاقی و انسانی همنوع خود را بکشد.

در چنین جوامعی هم دولت و هم گروه های که عملا در جنگ شرکت دارد تلاش می نماید اقتصاد، فرهنگ و دین را بدست بگیرد چون کنترل بر اقتصاد، فرهنگ و دین باعث پیروزی آن گروه ها می شود. بدست گیری دین، اقتصاد و فرهنگ باعث می شود که بر تعداد لشکر افزده شده و افراد فداکارانه بجنگد. به این خاطر است که همه تلاش دارد ارزش های فرهنگ نظامی در جامعه مسلط شده و از دین به عنوان یک ابزار مشروعیت بخش استفاده کرده و از اقتصاد در جهت تولید نیازمندیهای نظامی استفاده نماید.

جنگ با تاثیر گذاری بر فرهنگ و اقتصاد و دین ارزش های را رشد می دهد که آن ارزش ها با توسعه در تضاد است. تساهل و تسامح از جامعه رخت بر می بندد و مطلق اندیشی به صورت تام بر همه ابعاد زندگی حاکم می گردد. این باعث می شود که ارزش های جدید که با توسعه سازگار است مطرح نشود.جنگ علاوه بر اینکه تاثیر زیادی بر فرهنگ، اقتصاد و دین دارد زیر بناهای اقتصادی جامعه را ویران می کند. با از بین بردن زیر بنا، دیگر امکان توسعه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ممکن نیست. بنابراین جنگ رابطه مستقیم با توسعه نیافتگی کشور ها دارد. کشور های جهان سوم برای اینکه به توسعه یافتگی دست یابد نیازمند کاهش نقش نیرو های نظامی و پیش گیری جنگ می باشد. تا زمانی که جنگ یکی از راه حل های حل اختلاف در نظر گرفته شود امکان توسعه یافتگی وجود ندارد.

دیدگاه شما