صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

افغان ها؛ تداوم آوارگی

-

افغان ها؛ تداوم آوارگی

(به مناسبت روز جهانی مهاجر)

مهاجرت انسانها به سرزمین های دیگر، قدمتی به بلندای حیات بشری دارد. هنگامی که انسان های گذشته، شرایط زندگی را در محیط خود نامساعد می یافتند، جهت دست یابی به منافع جدید زندگی به مهاجرت اقدام می کردند. مهاجرت بهترین راه برای انطباق با شرایط بی ثبات اجتماعی و طبیعی و کسب فرصت های جدید برای زندگی آسانتر بوده است. مهاجرت در طول تاریخ بشر روند های مختلف را تجربه کرده است.

روند مهاجرت تا قبل از دوران مدرن و صنعتی شدن کشورها، غالبا شکل یکسانی داشته است. گسترش صنعت و رشد فعالیت های اقتصادی، تحولات ارضی و غیر ارضی در مناطق و لزوم تامین نیروی کار کارخانه ها و کارگاهها، سبب شد انسان های مصمم به مهاجرت، مناطق شهری را مقصد مهاجرت خود قرار دهند. بدینسان شکل جدیدی از مهاجرت یعنی مهارجرت از مناطق روستایی به شهر ها پدیدار شد.

این مهاجرت ها به افزایش جمعیت شهر ها دامن زد و سر آغاز مسائل و مشکلاتی خاصه در امر برنامه ریزی برای مناطق شهری گردید. این شکل مهاجرت بیشتر داخلی بوده است و دلیل اصلی آن امرار معاش و یافتن محل بهتر و با امکانات بیشتر برای زندگی آرام بوده است.

مهاجرت های خارج از کشور به خاطر اوضاع نابسامان تمام جغرافیایی کشور مبدا به لحاظ امنیتی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بوده است. اگر مهاجرت را پدیده ای به قدمت تاریخ بشر بدانیم شاید آنرا به یک امر یا پدیده ای عادی و روزمره فرو کاسته باشیم اما مهاجرت ها گاهی به خاطر بلایای طبیعی و انسانی رخ می دهد که این مسئله قابل تمامل است. به همین خاطر در تعریف مفهوم مهاجرت عنصر ارادی یا اجباری بودن را لحاظ کرده است.

مهاجرت فرایند حرکت ارادی یا اجباری یک فرد یا گروهی از انسان ها از مکانی به مکان دیگر به قصد سکونت موقت یا دائم در آن مکان است. این فرایند با خود تحولاتی را در نگرش ها، فعالیت ها و رفتار های اجتماعی و اقتصادی افراد ایجاد می کند i.عنصر اساسی در مهاجرت های جدید، اختیار و اراده انسان ها در انتخاب مقصد و زمان مهاجرت بوده است. در کنار این نوع مهاجرت که شکل غالب تحرک مکانی انسان ها بود، گونه ای دیگر از مهاجرت ها، نه بر مبنای اراده افراد، که به الزام و اجبار توام با آسیب های متعدد صورت گرفته است. این مهاجرت ها عمدتا ناشی از وقوع بلایای طبیعی نظیر سیل، زلزله و گاهی بلایای انسان ساز مانند جنگ و ... بوده اند.

این نوع مهاجرت ها را می توان مهاجرت های اظطراری یا اجباری ناسالم نامید، زیرا عاملی تخریبی دلیل شکل گیری آنها بوده است. در این نوع جابجایی، فرایند مهاجرت سالم و بدون مشقت نبوده بلکه نوعی حرکت و مکانی ناخواسته بدون برنامه ریزی توام با تخریب جسمی و روحی روانی بوده است ii.

مهاجرت ها از حیث فردی یا جمعی بودن می تواند به سه دسته فردی، خانوادگی و جمعی (توده ای) تقسیم کرد. مهاجرت فردی بیشتر جنبه شغلی و اقتصادی دارد اما مهاجرت خانوادگی و جمعی ناشی از حوادث طبیعی و انسانی (جنگ) است که انسان دست به مهاجرت های دسته جمعی و خانوادگی می زند.

بررسی پدیده ای مهاجرت در افغانستان از آنجا مهم می نماید که ما بیشترین مهاجر را به خاطر بلایایی انسانی داریم. یعنی مهاجرت های که صورت گرفته ناشی از جنگ ها و شورش ها بوده است.

نخستین مهاجرت های خارجی مردم افغانستان در اواخر قرن نوزده در دوران امیر عبدالرحمن خان و در پی بر هم خوردن اوضاع سیاسی و آشوب سراسری در افغانستان رخ داد.حکومت وقت جهت سرکوب شورشیان، اختیارات فراوانی به نظامیان خود داد. آنان نیز به غارت و کشتار عده زیادی از مردم پرداختند. بی ثباتی و ناامنی حاصل از این شرایط سبب شد تعدادی از مردم افغانستان به کشور های دیگر مهاجرت کنند.

دوره جدید مهاجرت در دهه های 1970 و 1980 خاصه با شروع جنگ داخلی در 1978 و نیز اشغال افغانستان توسط نیرو های شوروی بوده است. با روی کار آمدن دولت کمونیستی در افغانستان مشکلات زیادی برای مردم این کشور ایجاد شد. نیرو های انقلابی طرفدار کمونیسم، تلاش وافر داشتند اصول کمونیستی را در این کشور عملی سازند اما با مقاومت های متعدد مردم روبرو شدند. بسیاری از مخالفین دستگیر و زندانی شدند. با شدت گرفتن درگیریها، بسیاری از مناطق تجاری و کشاورزی، کم رونق شدند و سپس از میان رفتند iii.

با وخیم شدن وضعیت جنگ انسان ها دیگر توانایی مانور اراده و محاسبات هزینه و فایده را ندارند. مهاجرت صورت گرفته اساسا اجباری و اظطراری است. پیامد های این مهاجرت های اضطراری متفاوت از مهاجرت های دیگر است چون این مهاجرت تحمیلی، ناخواسته است. مهاجرت برای فرار از خطر و برای حفظ حیات است. مهاجران بر نحوه و شکل مهاجرت هیچ گونه کنترل ندارد زیرا این مهاجرت بدون برنامه زیری قبلی صورت گرفته است.

مهاجرت مردم افغانستان نیز تا اندازه ای خارج از اراده و قصد قبلی آنها بوده است. نگاهی به تاریخ مهاجرت مردم افغانستان در اواخر قرن نوزده و نیز شروع مجدد آن در دهه های 70 و 80 تا به حال نشان می دهد که هر زمان که بحران داخلی تشدید شده است، مهاجرت رو به افزایش نهاده است. بنابراین مهاجرت با اختیار وبه قصد بهبود وضعیت اقتصادی و پیشرفت خانواده و یا مسائل دیگر صورت نگرفته است بلکه شرایط ناامنی به حدی بوده است که امر مهاجرت را اجتناب ناپذیر ساخته است.

افغانستان تا سال 2001 یعنی زمان شکست رژیم طالبان به دست نیرو های بین المللی همچنان کشوری مهاجر فرست به شمار می آمدند اما با شکل گیری دولت جدید امیدواری برای بازگشت مهاجرین بیشتر شد. مردم افغانستان به آینده کمی امیدوار شدند و خیلی از هموطنان ما از کشور های همسایه و دیگر کشور ها بازگشتند. مهاجرین افغانستان با این امید به افغانستان برگشتند که بتواند یک زندگی آرام، صلح آمیز داشته باشند تا بتواند مانند شهروندان دیگر کشور ها از مزایایی که آنها برخوردارند، در کشور خود برخوردار شوند اما خیلی زود امید آنها به یأس تبدیل شد. زیرا دولت افغانستان و جامعه جهانی نتوانستند برای مردم افغانستان یک وضعیت امن به وجود بیارود.

برگشتن مهاجرین افغانستان از کشور های دیگر مبتنی بر این پیش فرض بود که در افغانستان امکانات بهتر و شرایط برای رشد زندگی فراهم است. اما با آمدن به افغانستان و دیدن وضعیت اقتصادی مردم و اوضاع و احوال امنیتی دیگر ذهنیت شان تغییر کردند و این بار دوباره به کشور های دیگر برای زندگی بهتر روی آورده است.

سال 2014 و خارج شدن نیرو های بین المللی در این سال مردم افغانستان را نگران کرده است. زیرا مردم فکر می کند که نیرو های داخلی تا هنوز به اندازه کافی مجهز و نیرومند نشده اند که بتواند امنیت افغانستان را حفظ و تامین نماید. این نگرانی ها باعث شده است که افغان ها دوباره دست به مهاجرت بزند. این بار اما مهاجرت بیشتر در کشور های اروپایی و استرالیا صورت می گیرد. این مهاجرت با اراده به قصد ماندن طولانی مدت است. نسل جدید مهاجران افغان تنها مهاجری افغانی است که با اراده و برنامه ریزی دست به مهاجرت می زند. با ادامه نا امنی، افغان ها "آواره های مدام" خواهد بود که همیشه جابجا می شود.

i تعلقات اجتماعی و اثرات آن بر بازگشت مهاجرین افغانی؛ غلامرضا جمشیدیا و موسی عنبری؛ نامه علوم اجتماعی؛ شماره 23، 1383 ص 48
ii نظریات مهاجرت؛ عبدالعلی لهسایی زاده، شیراز: نشر نوید، 1380، ص 85
iii جنگ افغانستان؛ اولیور روا و بریگو اندره، ترجمه ابوالحسن سرو قد مقدم، مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی، انتشارات آسان قدس رضوی، 1376، ص 71

 

دیدگاه شما