صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

جهانی شدن و پدیده تروریسم

-

جهانی شدن و پدیده تروریسم

از اواخر قرن بیست و یک کمتر مقوله ای وجود داشته است که به گونه ای با مقوله جهانی شدن ارتباط نداشته باشد. در حوزه اقتصاد و تجارت که همه مباحث به نوعی با فرایند های جهانی شدن مربوط می شود، در حوزه سیاست که از رژیمهای جهانی امنیتی و بسط جهانی حقوق بشر و دموکراسی یا چالشهای جهانی مانند بنیاد گرایی، تروریسم و محیط زیست صحبت می شود و در حوزه فرهنگ که سخن از درهم آمیختگی هویت های محلی و جهانی است و همچنین با گسترش روزافزون فناوری اطلاعات و ارتباطات و نیز بسط جهانی هنر ها و الگو های فرهنگی خاص، درک و فهم پدیده های فرهنگی پیوند عمیقی با جهانی شدن داشته است i.

در مورد جهانی شدن دیدگاهها و نظرات مختلف وجود دارد. خیلی ها جهانی شدن را به معنی فراگیر شدن و جهانی شدن الگو های خاص در عرصه های خاص می داند. مثلا در عرصه سیاسی دولت-ملت را به عنوان یک الگویی مدیریتی می داند که جهانی می شود. دموکراسی را به عنوان نظام سیاسی می داند که همه گیر می شود، حقوق بشر را به عنوان رژیم حقوقی می داند که امروزه قریب به اکثریت کشورها مشروعیت خود وابسته به رعایت قواعد حقوق بشر می داند. در عرصه اقتصادی جهانی شدن نظام سرمایه داری را مطرح می کند. در عرصه فرهنگی جهانی شدن فرهنگ غرب به طور عام و ایالات متحده آمریکا به طور خاص مطرح می شود.

دید دیگر و فهم دیگر از جهانی شدن تاکید بر خاص گرایی دارد. این دیدگاه در حقیقت اشاره به این دارد که مسائل و موضوعات پیشا مدرن دوباره در عرصه جهانی شدن مطرح می گردد. موضوعات مانند قوم گرایی، بنیاد گرایی و مسائل از این قبیل.
اما نظریه های مختلف لیبرالیسم، رئالیسم، مارکسیسم و جامعه شناختی در مورد جهانی شدن به وجود آمده است که هیچ کدام نمی تواند به وجود آمدن پدیده تروریسم را توضیح دهد. اساسا هیچ کدام از نظریات مختلف به پدیده ای تروریسم به صورت جدی نپرداخته است. اما تروریسم را می شود در چارچوب منطق دیالکتیک هگل، و نظریه گفتمان میشل فوکو یا لاکلا و موفه توضیح داد.

منطق دیالکتیک هگل دارای سه جزء می باشد. "تز"، "آنتی تز" و سنتز. آنتی تز واکنشی است که درون تز پرورده می شود و در نهایت در برابر تز قرار گرفته و با امتراج تز و انتی تز به شکل تکامل یافته خود یعنی سنتز تبدیل می شود. اگر ما پدیده های چون حقوق بشر، دموکراسی، دولت مدرن و ... را "تز" در نظر بگیریم که امروزه عام و فراگیر می شود.

بنیاد گرایی، قوم گرایی و ناسیونالیسم را می توان "آنتی تز" در نظر گرفت که از درون پدیده های چون دموکراسی، حقوق بشر و نظام سرمایه داری متولد می شود و در برابر "تز" قرار می گیرد. اما در عرصه جهانی شدن دیگر سنتز وجود ندارد. تا هنوز پایان یا مقصدی برای جهانی شدن ذکر نکرده اند.

اینکه جهانی شدن به کدام سمت روان است هیچ اندیشمندی اظهار نظر نکرده است. اگر چه فوکویاما نظریه "پایان تاریخ" خود را در تا حدودی در همین راستا مطرح کرد یعنی اینکه در عرصه جهانی شدن دیگر تاریخ به پایان می رسد. به پایان رسیدن تاریخ به این معنی است که دیگر جدال های ایدئولوژیک و زمینه های که ایدئولوژی ها برای درگیری و دشمنی به وجود آورد پایان می یابد.

در نظریه فوکویاما اگر چه لیبرالیسم بر دیگر ایدئولوژی ها پیروز می شود اما جهان از حرکت باز نمی ماند. جهان با همان یک ایدئولوژی به سمتی در حرکت است. اما جهت و مقصد این حرکت مشخص نمی باشد.بنابراین نمی توانیم برای آینده جهانی شدن مقصد و نهایت در نظر گرفت. از طرفی خیلی از اندیشمندان گفته اند که در عرصه جهانی شدن خود منطق دیالکتیک نیز از سه جزء به دو جزء می رسد.

با توجه به منطق دیالکتیک هگل تروریسم را می توان آنتی تز در نظر گرفت که در برابر تز چون دموکراسی و حقوق بشر و نظام سرمایه داری به وجود امده است. واکنشی است در برابر گسترش رو به رشد دموکراسی، حقوق بشر و نظام سرمایه داری. تروریسم به عنوان آنتی تز به این معنی است که تروریسم در درون خود رژیم های دموکراسی، حقوق بشر و نظام سرمایه داری به وجود آمده است.

پدیده تروریسم را می توان در چارچوبه و نظریه گفتمان نیز مورد بررسی قرار داد. گفتمان ها از نظر میشل فوکو دارای چهار عناصر ذیل می باشد.
1- نظام دانایی: نظام دانایی یک مفهوم اساسی و بنیادی در گفتمان است. نظام دانایی ماهیت ربطی دارد. در هردوره یک نظام دانایی از طریق ارتباط میان عناصر مختلف، یک گفتار را به وجود می آورد. نظام دانایی عنصر وحدت بخش بوده و در واقع همان دال مرکزی یا ابرنشانه در آرای دریدا می باشد. نظام دانایی در هر فرهنگ، شیوه ای است برای اندیشیدن و الگویی است برای فکر کردن. نظام دانایی در واقع بنیادی است برای فکر کردن و درعین زمان، نظام دانایی ملاک داوری است.

2- گزاره: یکی از عناصر و مفردات تشکیل دهنده گفتمان هاست و کارکردی را که فوکو برای گزاره تعریف می کند، از جهاتی شبیه مفهوم دال مرکزی در اندیشه دریداست. گزاره قضیه نیست. هر گزاره در ساده ترین حالت مرکب از موضوع، محمول و حکم یا نسبت است. به همین سان، گزاره پاره گفتار نیست زیرا، این امکان وجود دارد که چندین پاره گفتار یک گزاره را بسازد. پس گزاره عبارت است از "کنش های کلامی جدی (Serious Speech Acts)" در برابر گفتارهای که در زندگی روز مره جریان دارد.

3- آرشیو:آرشیو یکی از عناصر تشکیل دهنده گفتمان ها است. در واقع، آرشیو مکمل گزاره ها در یک گفتمان است. آرشیو در برگیرنده سازوکار های است که تعیین می کند چه چیزی باید نگهدای شود، مرزهای حافظه جمعی را مشخص می کند، ترتیبات و سازوکار های به یاد آوردن را معلوم می کند و در نهایت مرزها و صورت های بیان پذیری را در یک گفتمان مشخص می کند(چه سخنی و چگونه باید گفته شود).

4- طرد (دور انداختن) و کنارگذاری:طرد و کنارگذاری به مسئله غیریت سازی در گفتمان راجع است. در هر جامعه ای به طور همزمان ممکن است چندین گفتمان وجود داشته باشد. این مسئله سبب تضادها و نزاع های گفتمانی می شود. هر گفتمانی باید مرزها و محدوده های خود را با گفتمان های دیگر تعیین کند. این مسئله در تحلیل گفتمان به "غیریت سازی" مشهور است. گفتمان مسلط از طریق طرد و کنارگذاری گفتمان های رقیب فضای حرکت و جولان آنها را محدود می سازد ii.

طرد و کنار گذاری یکی از عناصری می باشد که برای بقایی گفتمان ها ضروری و حیاتی میباشد. وجود و ادامه حیات یک گفتمان وابسته به غیری است که از طریق عنصر طرد و کنار گذاری مشخص می شود و اگر غیری در کار نباشد گفتمان نمی تواند به حیات خود ادامه دهد.

حال می توان پدیده تروریسم را غیری دانست که از طریق گفتمان مدرنیته یا به وجود آمده است و یا اینکه گفتمان مدرنیته تروریسم و بنیادگرایی را به عنوان یک گفتمان غیر برجسته کرده است. اگر ما دموکراسی، حقوق بشر و نظام سرمایه داری رژیم های حقیقت بدانیم که به وسیله گفتمان مدرنیته ترویج و حمایت می شود می توان گفت که این گفتمان غیر خود را که همان تروریسم، بنیادگرایی، قوم گرایی و ... می باشد را نیز تقویت می کند. غیریت سازی در گفتمان ها یک اصل است و اصل بودن آن به این خاطر است که حفظ وجود و ادامه حیات برای گفتمان ها یک اصل تلقی می شود.

به عنوان نتیجه نهایی می توان گفت که تروریسم در عرصه جهانی شدن را با این دو رویکرد یعنی منطق دیالکتیک که تروریسم آنتی تزی می شود در برابر تز مانند دموکراسی، حقوق بشر و نظام سرمایه داری. و طبق نظریه گفتمان غیری می شود در برابر گفتمان مدرنیته.

i حسین سلیمی؛ نظریه های گوناگون در باره جهانی شدن؛ سمت، 1384، ص 2
ii چهار عنصر گفتمان از درس گفتار های جواد سلطانی استاد جامعه شناسی ابن سینا در مورد میشل فوکو گرفته شده است.

دیدگاه شما