صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

زمینه ها و تبیین های علمی جرم

-

زمینه ها و تبیین های علمی جرم

چند روز پیش شانزده تن از مجرمین به حکم و امضای رئیس جمهور به اعدام محکوم شده و به دار آویخته شد. این از معدود مواردی است که تعدادی زیادی از مجرمین حکم اعدامشان اجرا می شود. اعدام مجرمین از سوی دولت واکنش های مثبت و منفی را در پی داشت. شهروندان داخل کشور اکثرا از این کار رئیس جمهور استقبال کردند و حتی بعضی شهروندان بیان داشتند که رئیس جمهور در کل دوران ریاست جمهوری خود کاری بهتر از این نکرده بود.

تعدادی از شهروندان اما با این کار دولت را به دلیل نبود دستگاه قضایی قدرتمند و عادلانه نادرست خواندند و استدلال می کردند که دولت و دستگاه قضایی به فساد آلوده است و توانایی تحقیق و بررسی عادلانه ای دوسیه های مجرمین را ندارد. در خارج از کشور اما، کشور های اروپایی خواهان متوقف کردن اعدام ها شدند.

با وجود اینکه در قانون اساسی افغانستان ماده بیست و سوم آمده است که "زندگی موهبت الهی و حق طبیعی انسان است. هیچ شخص بدون مجوز قانونی از این حق محروم نمی گردد." این ماده قانون اساسی به دولت حق داده است که در مواردی می تواند حق حیات را از دیگران بگیرد.

گرفتن حق حیات از دیگری به آسانی صورت نمی گیرد باید بررسی کرد که آیا فرد مجرم عمل خلاف قانون انجام داده است یا خیر. طبق ماده ای بیست و هفتم قانون اساسی "هیچ عملی جرم شمرده نمی شود مگر به حکم قانونی که قبل از ارتکاب ان نافذ گردیده باشد. در ادامه همین قانون آمده است که "هیچ شخص را نمی توان مجازات نمود مگر به حکم محکمه با صلاحیت و مطابق به احکام قانونی که قبل از ارتکاب فعل مورد اتهام نافذ گردیده باشد." بنابراین محکمه ای باید بررسی کند که عمل که انجام شده جرم به حساب می آید یا نه.

گرچه جرم هایی که این افراد مرتکب شده بودند و در دوسیه آنها درج شده است، جرم هایی بزرگی است که امنیت فزیکی و روانی شهروندان را به خطر انداخته و سبب شده تا از طرفی شماری از شهروندان بی گناه کشور کشته شوند و یا مورد تجاوز واقع شوند و در هیچ کشوری و قانونی چنین جرایمی قابل بخشش و گذشت نیست، اما اجرای حکم اعدام در عصر حاضر معمولا با انتقادهای جهانی و مجامع حقوق بشری مواجه می شود. بدین لحاظ فرصتی فراهم شده تا در مورد زمینه های علمی و نظریات علملی ارتکاب جرایم صحبتی داشته باشیم.

بررسی نظریات علمی از آنجا مهم است که مهم است بدانیم که کجروی چیست؟ چه کسانی اساسا به رفتار های دست می زند که جرم شناخته می شود و چرا این افراد دست به چنین کاری می زند. تبیین های علمی کجروی در حقیقت تلاش می نماید به این سه سوال پاسخ گوید. سه نظریه بیولوژیکی، روان شناختی و جامعه شناختی وجود دارد.

که بررسی هر کدام از آنها به طور خلاصه در پی می آید. جامعه شناسان کجروی را ناهمنوایی با هنجار یا مجموعه ای هنجار های معینی تعریف کرده است که توسط تعداد قابل توجهی از مردم در اجتماع یا جامعه ای پذیرفته شده است. هنجار ها مجموعه اصول و قواعد معین است که مردم باید آنها را رعایت نماید و بیشتر نشاندهنده باید ها و نباید ها در یک جامعه می باشد. قوانین خود هنجار های هست که در جامعه باید ها و نباید ها را مشخص می کند. طبق قوانین، کجروی رفتار ها و اعمال خلاف قانون است و کسانی که از قانون پیروی نمی کند مجرم شناخته می شود. بنابرابن هر جا قانون است جرم نیز وجود دارد.

اما اینکه چه کسانی دست به اعمال خلاف قانون می زند نظریات مختلف ارائه شده است. نظریه زیست شناختی در اوائل تاکید می کرد؛ افرادی که دست به کار های خلاف می زند ویژگیهای در مغز خود دارد که افراد عادی ندارد. نظریه های دیگر زیست شناسی تاکید می کند که افراد با تمایلات جنایتکارانه متولد می شود. این نظریه این احتمال را به وجود می آورد که افراد ممکن تمایلات جنایتکارانه را از والدین خود به ارث ببرد.

بعضی مطالعات دیگری که صورت گرفته بیان می دارد که افراد دارای ماهیچه های قوی و فعال بیش از افرادی دارای اندام لاغر و یا خیلی چاق دست به کار های بزهکارانه دارد. رفتار های کجروانه در حقیقت فرصت های نمایش ورزشکارانه است. زیست شناسان حتی بیان داشتند که افراد مجرم یک کروموزوم Y بیشتر دارد یعنی افرادی که دارای کروموزوم XYY و یا XXY باشد بیشتر به رفتار های کجروانه دست می زند.

به طور کلی نظریات زیست شناسی تاکید بیشتر بر ساختمان بدنی انسان ها دارد و افرادی که رفتار های کجروانه از خود نشان می دهد دارای یک سری ویژگیهای بدنی است که دیگر افراد آن ویژگی ها را ندارد. روان شناسان اما کجروی و تبهکاری را با نوعی خاصی از شخصیت مربوط می دانند. تعدادی از افرادی که شخصیتی غیر اخلاقی یا روان-رنجور دارند تبهکاری می کند.

از نظر روان شناسان حس اخلاقی انسان ها ناشی از خودداریهای است که در دوران کودکی یاد می گیرند. بعضی از کودکان، به علت ماهیت روابط شان با والدین خود هرگز این خودداریها را یاد نمی گیرند، بنابراین فاقد حس اخلاقی اند. روان-رنجوران افرادی بی احساس هستند که از خشونت به خاطر خود آن لذت می برند. روان-رنجوران ممکن آدم های منزوی باشند و اگر تحت مراقبت نباشد دست به کارهای خشن بزند.

نظریه های جامعه شناختی اما ماهیت جرم را به نهاد ها اجتماعی و زمینه های اجتماعی جامعه مربوط می داند. در جوامع که دارای خرده فرهنگ های گوناگون می باشد برخی محیط های اجتماعی معمولا مشوق فعالیت های غیر قانونی می باشد. افراد از طریق ارتباط با دیگران که حامل هنجار های تبهکارانه است تبهکار می شوند.

بنابراین فعالیت های تبهکارانه در فرایند اجتماعی شدن درونی می شود. نظریه برچسب زنی یکی از نظریه های است که در حوزه جامعه شناختی به وجود آمد. طبق این نظریه نخستین عمل خطا را کجروی نخستین می نامد. کجروی دومین هنگامی رخ می دهد که فرد برچسبی را که به او زده شده می پذیرد، و خود را به عنوان کجرو می بیند.

برچسب بیشتر از طرف افرادی که قانون اعمال می کند و نظم را به وجود می آورد برچسب را فراهم می کند. این نظریه ها هر کدام رفتار های زیادی از مجرمان را تبیین می نماید. خطاست اگر بپنداریم این نظریه ها به طور عموم اشتباه می باشد. این نظریه ها از آنجا که علمی است طبق تجربه شکل گرفته است و معطوف به تجربه های عینی و ملموس می باشد.

لذا در کنار اعمال قانون، دولت موظف است تا تحقیقات بیشتری را در زمینه عوامل و زمینه های جرم در کشور اجرا نماید. بدین دلیل نهادهای تحقیقی و عدلی و قضایی و اجرایی باید با شناسایی عوامل و زمینه های جرم سعی در از بین بردن این عوامل و زمینه ها نمایند. در این صورت است که می توان انتظار داشت میزان جرایم و جنایات در کشور تقلیل پیدا کند. و گرنه تجربه کشورهای دیگری در منطقه و جهان نشان داده است که مجازات های شدید نقشی در کاهش جرایم نداشته اند، گرچه پاسخی موقتی به انتقادها و خشم مردم هستند.

دیدگاه شما