صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۴ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

خود سوزي؛ چرا؟

-

خود سوزي؛ چرا؟

يكي از پديده هاي منفي و تاثر انگيزي كه در اين سالها جامعه ما را فرا گرفته است، پديده خود سوزي بويژه در ميان زنان و دختران جوان مي باشد. اين پديده از جهات مختلف موجب نگراني در سطح خانواده و جامعه گرديده است. متاسفانه تاكنون توجه و اقدام جدي از سوي مسئولان كشور جهت تحقيق و ارزيابي و اتخاذ شيوه هاي پيشگيري هاي لازم درباره موضوع صورت نگرفته است.

فقط در اين ميان برخي نهادهاي اجتماعي و مدني كوشش هاي را بخرج داده و ميدهند كه بازهم متاسفانه به دليل وجود كاستي ها و موانع اساسي ره بجايي نبرده است. وقوع اين پديده در ولايات مختلف، بخصوص در ولايت هرات بيش از هرجاي ديگر قابل مشاهده است. طبق گزارش هاي نشرشده ميزان خود سوزي زنان و دختران در ولايات، خصوصا در ولايت هرات روز بروز در حال افزايش است. افزايش اين پديده تاثرآور موجب نگراني در جامعه شده است.

نبايد از ياد برد كه اين پديده در سال هاي قبل نيز وجود داشته است، حال يا بدين شدت نبوده است و يا اينكه اطلاع رساني در اين باره وجود نداشته است. اما به هرحال يك نكته روشن است و آن اينكه جوامع پس از جنگ و بحران و هم چنين جوامع در حال گذار، معمولا دچار چنين پس لرزه هاي شديد و گوناگون مي شوند.

بسياري از اين پس لرزه ها يك امر طبيعي بوده و از ويژگي هاي آن مراحل ياد مي شود. اما اين هرگز بدان مفهوم نيست كه قابل پيشگيري نبوده و يا نمي توان ميزان آن را كاهش داد. بنابر اين جامعه ما نيز كه يك جامعه پس از جنگ و بحران مي باشد؛ و درمرحله پوست انداختن و گذار به دوران جديد مي باشد، طبيعي خواهد بود كه شاهد چنين پس لرزه ها و حوادثي باشد ولي نكته مهم در اينست كه اين موضوع موجب توجيه بي تفاوتي و سهل انگاري مقامات در انجام وظايف و مسئوليت هاي شان بخصوص در زمينه سلامتي جامعه از لحاظ جسمي و رواني نمي گردد.

اما در باب بررسي پديده خود سوزي در جامعه و ريشه يابي علت و زمينه هاي آن؛ همانطوركه اشاره شد مطالعه و بررسي اين موضوع غرض پيشگيري از آن و يا دريافت علت و زمينه هاي آن، ضرورت به يك كار جدي و هدفمند و روشمند دارد. حال كه جامعه و حكومت ما از داشتن چنين شرايطي محروم مي باشد، بازهم نمي توان از كنار چنين وقايعي و موضوعاتي بي تفاوت گذشت. هركس به ميزان توان خود و در خور امكانات و شرايطي كه دارد مي تواند نسبت به هرمسئله مربوط به زندگي جمعي و شخصي اقدام و كار مثبتي را روي دست گيرد.

تا شايد از اين طريق بتوان اندك اندك به يك تفاهم و اقدام جمعي دست يافت و فضايي را بوجودآورد كه مسئولان حكومتي را وادار به توجه نسبت به حل مسايل جامعه نمود. حقيقت آنست كه پديده تاثر انگيز خود سوزي درميان زنان و دختران كشور علت و زمينه هاي متفاوت دارد.

قبل از همه مي توان اظهار داشت كه اين پديده بگونه اي در روان انسان قرار دارد. يعني روان انسان بگونه اي است در مواردي كه احساس نمايد وضعيت و شرايط مطابق به ميل او نبوده و از آن ناراضی مي باشد، انسان سعي مي ورزد كه وضعيت و شرايط را به نفع خود تغيير دهد. با توجه به چنين انگيزه اي در روان انسان، گاهي ممكن است كه انتخاب چنين گزينه اي يعني تغيير وضعيت و شرايط از طرق و ابزارهاي استفاده گردد كه بازهم به نتيجه مطلوب منجر نگردد. بهترين مثال در اين باره مي توان همين موضوع خود سوزي زنان و دختران را ياد نمود.

بر همگان روشن است كه وضعيت زنان و دختران در جامعه هاي سنتي، از جمله در جامعه افغاني، بسيار وخيم و ناگوار مي باشد. بگونه اي كه ذهنيت اكثريت مردم ما اينست كه زن را در زمره انسان هاي همانند خود محسوب نمي نمايند. نگاه شان به زنان نگاه تحقيرآميز و غيرانساني است. صد تاسف كه اين نگرش غير انساني خود را در مواردي لعاب ديني و مذهبي هم داده اند.

حال آنكه واقعيت دين و مذهب چنين تصوري را نسبت به زن نمي پذيرد. به هر صورت چنين ذهنيت منفي و غيرانساني نسبت به زن موجب شده است كه در رفتار و سطح جامعه هم تمايزها و تبعيض هاي بسيار وحشتناك وغير قابل توجيه نسبت به زنان وجود داشته باشد. بنابراين وقتي يك زن در اثر آگاهي و درك انساني به اين موقعيت و موقف نازل و تحقيرآميز خويش پي ببرد قطعا درپي آن خواهد بود كه خود را از اين وضعيت برهاند و نجات بخشد و بر آن اعتراض نمايد.

در صورتي خلاء ساختاري و قانوني وجود داشته باشد و يا تحليل برتري براي پاسخ دادن به اين اعتراض و رهايي وجود نداشته باشد در آن صورت خودسوزي يكي از گزينه هايي است كه زن يا دخترمعترض از طريق حضور، موجوديت واعتراض خود را از شرايط حاكم نشان ميدهد.

علت و زمينه اي ديگر كه موجب افزايش و يا گسترش خود سوزي در جامعه مي گردد فقدان آگاهي زنان و مردان جامعه نسبت به حقوق انساني شان است. شايد اين مورد با نكته اي كه در بالا تذكر داده شد شباهت هايي داشته باشد. اما توضيحا بايد گفت كه فقدان آگاهي انساني موجب مي گردد كه برخورد و طرز تلقي ها نسبت به زن و دختر در جامعه كاملا دگرگونه و غير انساني باشد. حتي اين تصور غيرانساني ممكن است كه در ذهن خود زنان و دختران نيز جاي گيرد. اين رسيدن به آگاهي است كه موجب اعتراض و انتقاد نسبت به چنان ذهنيت غيرانساني و واقعيت نامطلوب مي گردد.

با تاسف كه جامعه ما در پايان قرن بيست ويك، كه جهان پاي را از كره زمين بيرون نهاده و براي زيستن بهتر منظومه هاي ديگر را درمي نوردد، ولي فكر و ذهنيت جامعه ما آن چنان بسته و عقب مانده است كه گويا هنوز وارد تاريخ نشده است. و تاسف بارتر اينكه به اين ذهنيت و عقب ماندگي خود نيز دل خوش بوده و حتي توجيهات ديني و مذهبي براي درستي آن تراشيده مي شود. تا زماني كه جامعه به مرحله بلند آگاهي دست نيابد ما هماره شاهد چنين فجايع تكان دهنده خواهيم بود. ستم بر زنان و تصور و رفتار غيرانساني با آنان يك امر طبيعي و روزمره تلقي خواهد شد.

زمينه ديگري كه براي خود سوزي زنان وجود دارد فقدان دستگاههاي قانونگذاري و عدلي و قضايي سالم است. متاسفانه بسياري از قوانين كشور، از جمله قوانيني كه در رابطه با خانواده و مناسبات زن و شوهر وجود دارد مطابق با شرايط نمي باشد. نادرستي و عدم واقع بيني اين قوانين كه هماره با توجيهاتي از اين قبيل كه مطابق با شريعت مي باشد، بطور مداوم راه را بر دسترسي زنان و دختران از حقوق انساني شان مسدود ساخته است.

در حقيقت بسياري از اين قوانين مربوط به دوران خان خاني و عصرهاي گذشته است كه در شرايط جديد نمي تواند پاسخگو باشد. هم چنين دستگاههاي عدالي و قضايي كشور نيز فاقد كارآيي لازم و شايسته دررسيدگي به داد خواهي زنان و دختران ستم ديده مي باشد. برخورد دستگاههاي يادشده، بخصوص در ولايات و نقاط دور افتاده بگونه اي است كه هميشه به نفع مردها و به زيان زنان داوري مي نمايد. كمتر زن و دختري توانسته است كه به حق مسلم خود از اين دادگاه رسيده بتواند؛ هم چنين فضاي موجود بر اين دستگاهها بگونه اي است كه هرگز براي فرد ستم ديده و دادخواه، بويژه براي زنان و دختران احساس اعتماد بوجود نمي آورد.

نكته اي ديگر كه در گسترش خود سوزي زنان نقش دارد، مناسبات عقب مانده اجتماعي مي باشد. همانطور كه گفته شدعقب ماندگي جامعه يك امر عمومي و در همه زمينه ها مي باشد. مناسبات اجتماعي نيز بخشي از اين پيكره كلي نظام و ساختار فاسد و عقب مانده جامعه است كه دچار رخوت و عقب ماندگي مفرط گرديده است. پويايي خود را كاملا از دست داده است. دستگاه ساختار اجتماعي آن چنان دچار ركود و عقب ماندگي گرديده است كه هيچ تغيير و تحول تازه، ورود پديده هاي تازه را هرگز برنمي تابد كه هيچ، بلكه آن را بگونه اي موجب تباهي و سقوط خود فرض مي كند.

اين در حالي است كه مناسبات اجتماعي جهان و بشر امروز بسرعت در حال تغيير بوده و حالت ايستا بودن خود را كاملا از دست داده است. دست آوردها و فراورده هاي جهان تازه در همه عرصه ها از جمله ساختار اجتماعي و فرهنگ جامعه، دربسته ترين جوامع نيز نفوذ نموده است. حال در تضاد و درگيري ميان اين دو وضعيت متضاد، كه يكي در حال ميرايي است و ديگري در حال رشد و جوان شدن، تلفات و زيان هايي را ببار مي آورد.

فقر و بيكاري دركنار گسترش روز افزون اعتياد به مواد مخدر از مصيبت هاي ديگري است كه جامعه ما را به شدت تهديد مي نمايد و از جمله بر پديده خود سوزي زنان و دختران اثرات منفي برجاي مي گذارد. همانطور كه در سخن بزرگان آمده است فقر بدترين و خطرناكترين مصيبتي است كه ممكن يك جامعه و يا خانواده را در كام خود فرو ببرد.

فقر دريچه اي است كه همه مصيبت ها از آن وارد مي گردد. فقر سبب مي گردد كه جامعه از نعمت تحصيل و يك زندگي انساني و دست يابي به فراورده هاي تازه جامعه بشري در زمينه هاي مختلف محروم گردد.

وقتي فقر آمد براي گريز از آن بيراهه هاي بسياري نيز بوجود مي آيد. از جمله بيكاري و اعتياد. وقتي يك جوان و عضو يك خانواده به اين مصيبت ها دچار شوند، وضعيت آن چنان تنگ و خفقان آور و غيرتحمل مي گردد كه مرگ تنها راه نجات از آن وضعيت تصور مي گردد؛ بدين لحاظ خود سوزي يكي از مفرهاي تصور شده از فقر و بيكاري و اعتياد تلقي مي گردد.

حال با بر شماري موارد كوتاهي از دلايل و زمينه هاي خود سوزي كه يك پديده فراگير جامعه شده است، ولي بنا به دلايلي در ميان زنان و دختران بيشتر راه يافته است؛ گردانندگان امور وظيفه و مسئوليت دارند كه در اين باره تدبير و چاره سنجي نمايند.
آنان با گردآوري ديدگاهها و نظرگاههاي اهل خبره براي مقابله با پديده خود سوزي، راهكار هاي واقع بينانه و جدي را نيز روي دست گيرند.

در غير اين صورت اوضاع اجتماعي روز بروز به وخامت بيشتري خواهد نهاد.به بيان ديگر، مقابله با اين موضوع در واقع يك آزمون برا ي سنجش كفايت و تواناني مديران كشور و جامعه مي باشد.

دیدگاه شما