صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

جوانان و معضل بیکاری

-

جوانان و معضل بیکاری

جوانان بخش عمده جمعیت فعال و اثرگذار جامعه ما را تشکیل میدهند. بر اساس نشریافته گفته می شود که چهل درصد جمعیت جوان کشور از بیکاری رنج می برند. البته طی سالهای اخیر موضوع بیکاری یکی از چالش های اساسی برای حکومت و جامعه بوده است. شدت و وسعت این بیکاری به اندازه ای بوده است که نگرانی های جدی را موجب گردیده و حتا تبعات بسیار منفی را نیز به بار آورده است. هرچند مقام های رسمی همواره از تلاش و برنامه ریزی برای مقابله و کاهش بیکاری در جامعه سخن گفته اند ولی واقعیت اینست که تاکنون این تلاش ها و اقدامات دست آورد چشم گیر و اثر گذار در کاهش و کمرنگ ساختن وضعیت بیکاری در جامعه و در میان جوانان به همراه نداشته است.

انتظار عمومی بر این بود که وقوع تحولات اخیر، بویژه در راستای تحقق روند بازسازی کشور، مشکلی بنام بیکاری و یا عدم استفاده از توان و انرژی نیروی جوان کشور وجود نداشته باشد. بخصوص که ویرانی های بازمانده از سه دهه جنگ و نیز نوسازی های که بر اساس شرایط جدید بایستی صورت گیرد این انتظار را تقویت می نمود. ولی با تاسف چنین آرزویی تا حال تحقق نیافته است و موضوع بیکاری بخصوص در میان نسل جوان به یک بحران ملی و تهدید بالفعل و بالقوه بدل شده است .

وجود صدها شهروند جوان در چهار راهی های پایتخت و شهرهای عمده کشور، حاکی از وجود بیکاری شدید در جامعه می باشد. افراد یاد شده با ساعت ها انتظار کشیدن ، در پایان روز با دست خالی و روحیه شکسته و افسرده به آغوش خانواده های خود بر می گردند که تکرار این وضعیت و مبهم بودن آینده آن تبعات ناگواری را از جنبه فردی و خانوادگی و اجتماعی به همراه داشته است. البته نمی توان انکار ورزید که پدیده بیکاری، یک پدیده جهانی می باشد.

یعنی همه کشورها بگونه هایی مختلف با مشکل بیکاری دست بگریبان بوده و با آن دست و پنجه نرم می نمایند.

اما تفاوت اساسی در اینست که متاسفانه مسئولین کشور ما هیچگونه توجه جدی و برنامه روشن برای مقابله با بیکاری روی دست ندارند. اصلا احساس مسئولیت و وجدان انسانی که دغدغه رفع بیکاری را در جامعه داشته باشند در وجود مسئولان مشاهده نمی شود. به همین جهت با وجود فشار های وسیع اجتماعی و هشدار های پیاپی تاکنون حکومت برای حل بحران بیکاری بخصوص برای جوانان تاکنون گام اثر گذاری بر نداشته است.

البته باید یاد آور شد که مسئله بیکاری درمیان جوانان کشور فقط به آن مجموعه کارگران عادی محدود نمی گردد؛ امروزه خیل عظیمی از جوانان تحصیل کرده که یا دوره صنف دوازدهم را به پایان رسانیده اند و قادر نشده اند که به مراکز عالی تحصیلی راه بیابند، هم چنان در بلا تکلیفی و سرگردانی بسر می برند؛ یا آن عده از جوانانی که از مراکز تحصیلی عالی با مدارک بلند فارغ التحصیل شده اند اما حکومت قادر نیست که برای آنان زمینه اشتغال و استخدامی را فراهم نماید.

زیرا علاوه بر عامل ناتوانی و ضعف مدیریت و برنامه ریزی، وجود واسطه گرایی ها و روابط قوم و خویش خوری و... در استخدام افراد نیز سبب گردیده است که افراد تحصیل کرده بیکارمانده و بجای آنها افراد واسطه دار به کار گمارده شوند، از سوی دیگر یک نفر ممکن است بخاطر داشتن واسطه در اداره و مقامات بالا چند پست و موقعیت کاری را اشغال و غصب کرده باشد.

از جانب دیگر عدم توجه لازم از سوی مقامات مسئول نسبت به آموزش جوانان در حرفه های مختلف باعث آن شده است که هزاران کارگر خارجی در بخش های مختلف وارد بازار کار کشور شوند. کاملا روشن است که از این بابت نیز کشور با آسیب و زیان های فراوان مالی و به هدر رفتن نیروی کار و از جمله نگرانی ها و تهدید های امنیتی روبروی گردد.

چنانچه هم اکنون با یک مراجعه سطحی به بازار کار شاهد خواهیم بود که کارگران خارجی در بخش های مختلف ساختمانی، چاپخانه ها و شغل های دیگر مصروف کار هستند . هرچند عوامل متعددی در افزایش بیکاری در جامعه، بخصوص در میان جوانان دخیل می باشد، اما از زمره مهم ترین عوامل را می توان فقدان برنامه و اقدام جدی از سوی حکومت، نبود کارگران ماهر، مهاجرت های داخلی و خارج از کشور و ادامه جنگ و ناامنی بر شمرد.

اما در مورد تبعات و پیامدهای چالش بیکاری در کشور، علاوه بر اینکه از نیرو و انرژی فوق العاده جوانان برای رشد و ترقی کشور استفاده مناسب صورت نمی گیرد،‌ چه بسا که بیکاری زمینه ای شده است در پیوستن جوانان به گروه های مخالف دولت، که این خود در وضعیت امنیتی تاثیر گذار است. چنان چه بسیاری از آگاهان امور بدین باور اند که یکی از دلایل مهم ناامنی در کشور بیکاری و نبود اشتغال برای جوانان می باشد.

تردید نمی توان داشت که بيكاري علاوه بر جنبه هاي اقتصادي، بطور قطع پيامدهاي ناگوار اجتماعي و سياسي را به همراه دارد، بگونه اي كه عدم رفع این زمینه و بهانه یا عامل مي تواند منجر به ايجاد و گسترش روز افزون بحران هاي ديگري از جمله خود كشي، اعتياد به مواد مخدر و...گردد. ادامه چنین وضعیتی حتا ممکن است موجب سقوط مقبولیت و مشروعیت حکومت نیز گردد.

بنابر این برای مقابله با پدیده بیکاری و پیشگیری از آن باید تدابیر جدی و قاطعی را روی دست گرفت. شک نباید داشت که برای مبارزه با بحران بیکاری در کشور به اراده ی ملی نیاز است. دولت افغانستان و نهاد های اقتصادی که با استفاده از نام بازار آزاد صرف به منافع شخصی شان می اندیشند برای حل این بحران باید گام های جدی را برداشته و حتا نسبت به بسیاری از سیاست ها و روشهای خود با در نظر داشتن واقعیت های جامعه تجدید نظر نمایند.

برای مهار و کنترل بیکاری در جامعه و گام نهادن در مسیر ریشه کن ساختن آن حکومت بایست در قدم نخست باید قوانین و مقرره های کار را باز نگری نماید و بر اساس نیاز جامعه و واقعیت های موجود در آن تغییرات لازم را وارد نماید. مبارزه با فساد و روی آوردن به اصل شایسته شایسته سالاری و ارج نهادن به دانش و تخصص را در سرلوحه مدیریتی خود از صدر تا ذیل قرار دهد. به شیوه ناپسند و غیراصولی خویش خوری و واسطه بازی ها پایان دهد.

بدون شک وزارت کار و امور اجتماعی در این راستا نسبت به سایر وزارت خانه ها به لحاظ وظیفه قانونی مسئولیت سنگین تری بعهده دارند. این وزارت خانه هم باید در راستای برنامه ریزی و هم در جهت تطبیق آن در نهاد های مربوطه با جدیت و قاطعیت و شفافیت عمل نماید.

تا هنگامی که موضوع و مشکل بیکاری در جامعه و بخصوص برای جوانان بیکار و سرگردان این کشور برنامه ریزی و اقدام مسئولانه صورت نگیرد نمی توان چشم انداز روشن و قابل اعتمادی را برای ثبات سیاسی و اجتماعی انتظار داشت.

دیدگاه شما