صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

کناره گیری زودهنگام سفیر امریکا؛ چشم انداز تغییر در دیپلماسی امریکا در کابل

-

کناره گیری زودهنگام سفیر امریکا؛ چشم انداز تغییر در دیپلماسی امریکا در کابل

منبع: کریستین ساینس مانیتور / برگردان: عبدالاحد بهرامی

در ماه جولای آینده، زمانی که قرار است رایان کراکر، دیپلمات کارکشته امریکا و سفیر این کشور در کابل، به خاطر وضعیت صحی خود یکسال زودتر از موعد مقرر از وظیفه اش کناره گیری کند، سفیر جدیدی در این ماموریت دیپلماتیک در کابل گماشته خواهد شد و این دیپلمات جدید در کابل ماموریتی را بر عهده خواهد گرفت که احتمالا از دشواری ترین ماموریت کاری در دستگاه دیپلماسی ایالات متحده خواهد بود.

سفیر جدیدی که جای رایان کراکر را خواهد گرفت باید روابط دوگانه شخصی خود و رسمی ایالات متحده با افغانستان را بتواند اداره کند. این در شرایطی خواهد بود که ایالات متحده در حال خروج ده ها هزار نیروی این کشور از افغانستان خواهد بود و دولت افغانستان به سرعت ناگزیر خواهد بود تا مسئولیت های امنیتی، حکومت داری و توسعه را خود بر عهده گیرد.

دوره کاری رایان کراکر، به عنوان سفیر ایالات متحده در کابل، در یکسال گذشته، دوره دشواری بود: سربازان افغان بیش از گذشته دست به کشتن سربازان امریکایی، فرانسوی و بریتانیایی می زنند که توسط آنها آموزش داده می شوند. کشته شدن غیرنظامیان، سوزاندن نسخه هایی از قرآن، و قرآن سوزی عمدی کشیش امریکایی در ایالت فلوریدا، هر کدام به سهم خود روابط کابل و واشنگتن را تیره کرده؛ اعتراضات گسترده افغان ها را برانگیخته و گفتگوهای پرتنش میان مقامات را به دنبال داشته است.
رایان کراکر، به عنوان سفیری به کار آغاز کرد که با فرهنگ یک کشور اسلامی آشنا بود.

وی عربی صحبت می کند و به عنوان سفیر در عراق، کویت، سوریه، لبنان، پاکستان و همچنان برای دوره ای کوتاهی در اوایل سال 2002 در افغانستان کار کرده است. از دلایل عمده گماشتن کراکر در کابل، نقش وی در ثبات بخشیدن به وضعیت در عراق بود و این موفقیت چالش هایی را نیز برای وی داشته است. وی همانند بسیاری دیگر از دیپلمات های وزارت خارجه امریکا، در رابطه با رویکرد دیپلماسی امریکا در افغانستان رویکردی را داشت که متاثر از یک رویداد بسیار هم بود: حملات یازدهم سپتمبر 2001. و به تبع آن دغدغه امنیت.

رویکرد مبتنی بر حملات یازدهم سپتمبر
رویدادهای تکان دهنده در سطح جهانی، می تواند تاثیرات گسترده ای بر دیدگاه و نگرش دیپلمات ها داشته باشد. رایان کراکر، در نیمه های سال گذشته با آغاز کار در کابل به این نکته اذعان کرد که وی در مقطع خاصی این مسئولیت را بر عهده می گیرد و در زمانی که باید اطمینان حاصل شود که افغانستان دیگر به مرکز تروریست ها تبدیل نخواهد شد. کراکر گفت: "ما در حال تغییر افغانستان هستیم.

در حالی که افغان ها به تدریج مسئولیت ها را به دوش می گیرند، حالا زمان آن است که ما باید از امور افغانستان دست بکشیم و مسئولیت ها را به دوش خود افغان ها بسپاریم. واقعیت اینست که ما در سالهای 1990 راه درستی را نرفتیم و نتیجه اش را هم دیدیم: جنگ های داخلی درافغانستان، ظهور طالبان، تبدیل شدن این کشور پناهگاه القاعده و بعدش هم حادثه 11 سپتامبر. اینکه ما اکنون بحیث متحدین در افغانستان چگونه عمل می کنیم، بسیار حیاتی است."

روزهای بعد از حادثه 11 سپتامبر روزهای خوبی برای سیاست خارجی آمریکا نبود؛ اما با آنهم افغانستان درمسیر درستی در حرکت بود. در سال 2002، شمار زیادی از متخصصین و نخبگان جامعه افغان را می شد در سفارت آمریکا در کابل دید. این مردان و زنان، کسانی بودند که بر اساس تعهدشان در برابر کشور خود برای کمک توسعه افغانستان آمده بودند.

بسیاری از آنها در دهه های 60 و 70 میلادی بحیث فعالان صلح، انجنیر و متخصصین زراعت با بنیاد انکشافی ایالات متحده آمریکا کار می کردند.

امریکا در حال ترغیب نسل جدیدی از نخبگان افغان برای نقش آفرینی بهتر در آینده کشور شان بود؛ تا این نسل جدید بتواند در سال ها و دهه ها آینده از نخبگان نسل جدید و ماموران باکفایت دستگاه های اداری این کشور باشند. این بخشی از دیپلماسی مبتنی بر رویکرد توسعه درازمدت افغانستان بود. اما، بصورت کلی این رویکرد و دیدگاه درازمدت در قبال افغانستان دوام چندانی نیافت و با آغاز جنگ عراق خیلی چیزها تغییر کرد و با تغییر دیدگاه مقامات کاخ سفید، اولویت های آنها نیز به طرف عراق معطوف شد.

با شروع جنگ عراق، جنبه های کلیدی دیپلماسی که باید در افغانستان دنبال می شد، به کناری گذاشته شد و جورج بوش، رییس جمهور وقت امریکا، این جایگاه را به وزارت دفاع امریکا داد تا سیاست خارجی این کشور را به پیش برد. در آن زمان اشتباهاتی فاحشی صورت گرفت که غیر قابل جبران بود و این اشتباه چیزی نبود جز ارجحیت دادن به رویکرد نظامی به جای دیپلماسی؛ یکجانبه گرایی و تک محوری بر اجماع سازی؛ رویکرد کوته نگرانه در توسعه بر توسعه پایدار و طولانی مدت.

ایالات متحده به خاطر اشتباهاتی که در سیاست گذاری های خود در یک دهه مرتکب شده است، حال تاوان سنگینی را می پردازد، هم از بی اعتمادی متحدان خود و هم از نارضایتی در میان مردم افغانستان از طولانی شدن جنگ. در دوره باراک اوباما، تلاش های بیشتری برای ایجاد اجماع نظر در میان متحدان ناتو با امریکا صورت گرفت اما هنوز هم امریکا در سیاست گذاری های خارجی خود با بی اعتمادی ها، تنش ها و چالش هایی روبروست.

زمان تغییر
رفتن کراکر از ریاست دستگاه دیپلماسی امریکا در کابل ممکن است فرصتی برای تغییر رویکرد دیپلماتیک امریکا از تمرکز محض متکی بر رویداد تروریستی یازدهم سپتمبر باشد. چه آنکه رایان کراکر از جمله نسلی از دیپلمات هایی بود که بعد از رویداد ترویستی با دید و نگرش امنیتی وارد دستگاه سیاست خارجی ایالات متحده شدند. یکی از واقعیت های عینی درباره دهه بعد از 11 سپتمبر 2001 اینست که این رویداد برای یک نسل از دیپلمات های امریکا آموخت که وظیفه آنها در کشوری دیگر چیست.

قبل از این رویداد تروریستی، همه حرف و سخن ها در امریکا از قدرت نرم امریکا در خارج از این کشور بود و درباره بسا راه هایی که از طریق آنها فرهنگ و قدرت اقتصادی امریکا مردم، جوامع و ملت ها را در راستای اهداف و آرمان های فراتر از مرزها متحد می کرد. اما با فرو ریختن برجهای تجارت جهانی، دیپلمات های امریکا شغل خود در پایتخت های کشورهای دیگر را از نو بازنگری کردند و بر اساس این سه محور استوار ساختند: گزارش دهی، اعمال نفوذ و دفاع از منافع امریکا.

اکنون در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما با آنکه وزارت خارجه بار دیگر تا حدی در راس سیاست خارجی ایالات متحده باز گشته است؛ اما رویکرد امنیتی بر سیاست خارجی امریکا نقش عمده ای دارد. هر کسی که به جای رایان کراکر در راس دیپلماسی امریکا در کابل قرار گیرد، ممکن است باز هم سایه سنگین امنیت را بر دیپلماسی که باید سکان آنرا هدایت کند، حس کند.

ولی اینکه آمدن جاگزینی دیگر به جای کراکر تا چه اندازه این رویکرد را دستخوش تغییر خواهد ساخت، به زودی قابل درک نخواهد بود.

دیدگاه شما