صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

هواپیماهای بدون سرنشین: مبهم، توقف ناپذیر و جنجال برانگیز

-

هواپیماهای بدون سرنشین: مبهم، توقف ناپذیر  و جنجال برانگیز

یکی از جنجالی ترین جنبه های بحث ها بر سر حملات هواپیماهای بدون سرنشین در پاکستان اینست که این حملات بر فرض ها و دلایلی استوار است که هیچ کدام از طرف های واشنگتن یا اسلام آباد بر سر آنها توافق نظر ندارند. این حملات اکنون، مجادلات فرسایشی را میان طرفین به وجود آورده که مشروعیت اقدامات ضد تروریستی امریکا را آسیب می رساند و به پاکستانی ها فرصت تمرکز بیشتر بر احساسات ضدآمریکایی را داده است که همه مسائل دیگر را از جمله اینکه چگونه با گروه های تروریستی مبارزه شود و جنگ افغانستان چگونه به پایان برسد، تحت الشعاع قرار داده است.

در این اواخر، مقامات ایالات متحده امریکا و پاکستان بار دیگر علنا در رابطه با حملات هواپیماهای بدون سرنشین همدیگر را به چالش گرفتند. در حالی که مقامات ارشد کاخ سفید این حملات را قانونی، اخلاقی و عاقلانه توصیف کرده اند، پاکستان رسما در مورد حمله اخیر هوایی هواپیماهای بدون سرنشین در مناطق قبایلی آن کشور اعتراض کرده است و وزارت خارجه آن کشور، این حملات را "نقض کامل قوانین بین المللی" خوانده و آنرا محکوم کرده است.

پاکستان در جریان ماه های اخیر علنا با این حملات ابراز مخالفت کرده است، در حالی که قبلا بصورت ضمنی به انجام چنین حملاتی از سوی ایالات متحده توافق داشت. موضع پاکستان در رابطه با حملات هواپیماهای بدون سرنشین در حالی سخت تر شده است که خودداری واشنگتن از عذرخواهی رسمی از این کشور در رابطه با حمله هوایی نیروهای ناتو و کشته شدن 24 سرباز پاکستانی در سال گذشته، به تنش های موجود در روابط دو کشور افزوده است. پاکستان، تاکید داشته است که واشنگتن باید رسما در این رابطه عذرخواهی کند و فقط در این صورت این کشور مسیر تدارکاتی نیروهای خارجی در افغانستان را که از سال گذشته بدین سو مسدود شده، باز خواهد کرد.

هیچ یکی از این مسائل تنش برانگیز در روابط پرسابقه دو کشور به زودی قابل حل نیست. به نظر نمی رسد که باراک اوباما، رییس جمهوری امریکا حاضر به عذرخواهی از پاکستان باشد؛ چه آنکه چنین اقدامی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، به وجهه وی به عنوان رییس جمهوری که در برابر تروریزم موضع قاطع داشته است، ضربه خواهد زد. اکنون، نیروهای خارجی مستقر در افغانستان، بدون مسیر تدارکاتی پاکستان نیز دوام آورده اند؛ حال چه از طریق وارد کردن تدارکات از طریق هوایی و یا هم از مسیر تدارکاتی کشورهای آسیای میانه؛ مسیری که واشنگتن در یک سال گذشته به شدت تلاش کرده تا برای رستن از وابستگی به پاکستان، آنرا توسعه دهد.

با آنکه آمریکا استفاده از حملات هواپیماهای بدون سرنشین را کاهش داده است، اما کاملا تصریح کرده که این حملات متوقف نخواهد شد. در پاکستان، کشوری که احساسات ضد آمریکایی در آن به اوج رسیده است، حزب حاکم مردم پاکستان به نظر نمی رسد که بتواند موضع اعلام شده توسط پارلمان این کشور را مبنی بر اینکه باید حملات هواپیماهای بدون سرنشین متوقف شود و امریکا رسما از پاکستان به دلیل کشته شدن 24 سرباز پاکستانی عذرخواهی کند، تغییر دهد.

با توجه به اینکه دولت پاکستان نیز در ماه های اخیر با بحران هایی روبرو بوده و یوسف رضا گیلانی نخست وزیر این کشور نیز از سوی دادگاه عالی به اتهام اهانت به دادگاه محکوم شناخته شد، احتمال این وجود دارد که این کشور در سال جاری به سوی انتخابات رود و نتایج انتخابات هم در پاکستان و هم در ایالات متحده امریکا به نظر نمی رسد طوری باشد که گشایش قابل توجهی را در روابط دو کشور ایجاد کند.

با توجه به این عوامل، روابط دو کشور احتمالا با سردی ادامه خواهد یافت و اسلام آباد و واشنگتن نه تنها نمی توانند گام مهمی را در راستای پل زدن به شکاف موجود بردارند، بلکه واکنش های توام با خشم و عصبانیت که اکنون عمدتا بر حملات هواپیماهای بدون سرنشین متمرکز شده، ادامه خواهد یافت.

پاسخ های سوالات مرتبط با این حملات آسان نیست. آنهایی که اخلاقی بودن حملات هواپیماهای بدون سرنشین را زیر سوال می برند و می گویند که این حملات، در واقع، اجرای اعدام با مجوز رسمی قضایی ایالات متحده است، نمی توانند گزینه بدیل موثری را برای سرکوب تروریست ها و پایان دادن به کشتار غیرنظامیان در نقاط مختلف جهان توسط گروه های ترویستی، ارائه دهند؛ گروه هایی که خود خارج از محدوده قانون فعالیت می کنند.

آنهایی که از حملات هواپیماهای بدون سرنشین دفاع و حمایت می کنند، بسیاری از ابهامات مرتبط با این حملات در رابطه با مسائلی چون حاکمیت ارضی کشورها، میزان کاربرد توانایی نظامی و قوانین بین المللی را نادیده می گیرند که همه اینها می تواند سابقه خطرناکی را از خود به جا می گذارد که در آینده ممکن است پیامدهای سنگینی داشته باشد.

حملات هواپیماهای بدون سرنشین می تواند در سه حوزه مختلف اما مرتبط با همدیگر مورد بررسی قرار گیرد تا انگیزه های آن مورد کاوش قرار گیرد. واشنگتن معتقد است که پاکستان یا بصورت مستقیم و فعالانه از جنگجویان حمایت می کند و یا اینکه بصورت غیرمستقیم آنها را در آن کشور پناه داده است و این در گام نخست، تهدیدهای مستقیم و عینی را متوجه ایالات متحده می سازد و در گام بعدی، مبارزه امریکا علیه شورشیان را در افغانستان را تضعیف می سازد.

واشنگتن استدلال می کند که این روند، امنیت خود پاکستان را نیز آسیب می زند. انجام حملات هواپیماهای بدون سرنشین هنوز به عنوان ابزار موثری برای جلوگیری از فعالیت تروریست ها در غرب، کاهش حملات پیکارجویان در افغانستان و مهار جنگجویان طالبان پاکستانی، که حملات مرگباری را در داخل شهرهای پاکستان اجرا کرده، قلمداد می گردد.

در رابطه با تهدیدهای تروریستی در کشورهای غربی، تحلیلگران مسایل امنیت جهانی نمی توانند میزان این تهدید را و امکان بروز بالقوه آن را ارزیابی کنند و بر این اساس، این برای آنها غیر ممکن است که در مورد تناسب و میزان لازم این حملات با تهدید های احتمالی ناشی از فعالیت تروریست ها داوری کنند.

علاوه بر آن، کشته شدن غیرنظامیان پاکستانی در این حملات برای رفع تهدیدهای تروریستی علیه کشورهای غربی، بدون توجه به اینکه مقامات کاخ سفید چه استدلال و توجیهی را برای افکار عمومی دارند، هرگز در پاکستان قابل قبول نخواهد بود و پاکستانی ها آنرا هیچگاهی به عنوان یک اقدام اخلاقی نخواهند پذیرفت.

اما طرف دیگر قضیه اینست که همکاری اطلاعاتی نظامیان پاکستانی برای کشورهای غربی بسیار بیشتر حایز اهمیت است و کاهش در همکاری اطلاعاتی از سوی پاکستان در میانه جنجالهای مرتبط با فعالیت هواپیماهای بدون سرنشین، کشورهای غربی را بیشتر در معرض تهدید حملات گروه های تروریستی مستقر در دو سوی مرز افغانستان و پاکستان قرار خواهد داد.

مسلما، هیچ رییس جمهور امریکایی توقف حملات هوایی درمناطق قبایلی پاکستان را ریسک نخواهد کرد؛ چه آنکه این طور پنداشته می شود که توقف این حملات، امریکا را بیشتر در معرض تهدید گروه های تروریستی قرار خواهد داد. اما از دیدگاه پاکستان، همکاری های اطلاعاتی این کشور و رضایت ضمنی این حملات در گذشته، دارای این انگیزه بوده که تا در حملات تروریستی که در غرب و احتمالا امریکا صورت می گیرد ردپای تروریست ها در پاکستان کشیده نشود و اسلام آباد به دلیل فعالیت جهانی این شبکه مورد توبیخ جهانی قرار نگیرد.

یکی از جنجالی ترین جنبه های بحث ها بر سر حملات هواپیماهای بدون سرنشین در پاکستان اینست که این حملات بر فرض ها و دلایلی استوار است که هیچ کدام از طرف های واشنگتن یا اسلام آباد بر سر آنها توافق توافق نظر ندارند. این حملات اکنون، مجادلات فرسایشی را میان طرفین به وجود آورده که مشروعیت اقدامات ضد تروریستی امریکا را آسیب می رساند و به پاکستانی ها فرصت تمرکز بیشتر بر احساسات ضدآمریکایی را داده است که همه مسائل دیگر را از جمله اینکه چگونه با گروه های تروریستی مبارزه شود و جنگ افغانستان چگونه به پایان برسد، تحت الشعاع قرار داده است.

در رابطه به جنگ جاری در افغانستان، بحث و جدل ها در رابطه با ضرورت و نحوه اجرای عملیات هواپیماهای بدون سرنشین در مناطق شمالغربی پاکستان، وضوح بیشتری می یابند. ایالات متحده امریکا که رهبری ائتلاف بین المللی در جنگ افغانستان را بر عهده دارد، معتقد است که موجودیت گروه های ترویستی برای سربازانشان تهدید جدی و فوری است و این کشور خود اهداف مورد نظر برای هواپیماهای بدون سرنشین را تعیین می کند. اما این استدلال برای پاکستانی ها که حضور امریکا در افغانستان را زیر سوال می برند، از وزنه ای زیادی برخوردار نیست.

در هر حال، واقعیت اینست که صرف نظر از اینکه در یک دهه گذشته چه اشتباهاتی صورت گرفته، امریکا و ناتو اکنون در افغانستان حضور دارند و خروج این کشور از افغانستان، هم از لحاظ سیاسی و هم لوجستیکی تا کمتر از دو سال دیگر یعنی تا اواخر سال 2014 عملی نیست. از سوی دیگر، افغان ها نیز از بیم قدرت گرفتن طالبان و گسترش خشونت ها، خواهان خروج تدریجی و منظم نیروهای خارجی هستند. بسیاری از افغان ها از انجام عملیات های هوایی توسط هواپیماهای بدون سرنشین امریکایی در شمالغرب پاکستان استقبال می کنند.

بر این اساس، بر خلاف تصور عمومی در پاکستان، حملات هواپیماهای بدون سرنشین در افغانستان به عنوان ابزاری در مسیر اهداف استعماری ایالات متحده نگریسته نمی شود.

در عمل، پاکستان گزینه و ابزار قابل اطمینانی برای متوقف کردن حملات هواپیماهای بدون سرنشین ندارد؛ چه آنکه این کشور نمی تواند بدون ریسک کردن اقدام تلافی جویانه امریکا، این هواپیماها را سرنگون کند. همچنان پاکستان تمایلی ندارد آنطوری که ایالات متحده می خواهد با این کشور در آوردن گروه های شورشی بر سر میز مذاکره همکاری کند. مذاکره با طالبان تاکنون پیشرفت های اندکی داشته و طالبان به عوض یک رویکرد استراتژیک، بیشتر رویکرد فرصت طلبانه برای رسیدن به اهداف خود از قبیل آزادی زندانیان خود را دنبال کرده اند.

در عین حال، واشنگتن و متحدان آن برای اینکه افغانستان بعد از 2014 بتواند از خود دفاع کند، در حال ایجاد ارتشی در افغانستان هستند که قرار است نیروهای آن تا 352 نفر بالا برود. و پاکستان که نگرانی های امنیتی خود را در منطقه دارد، این روند رو به افزایش نیروهای مسلح افغانستان را به نفع خود نمی بیند. چه اینکه از یکطرف اختلاف ارضی و مرزی هنوز بر روابط دو کشور سایه انداخته و از سوی دیگر، هند به عنوان رقیب دیرینه پاکستان، همچنان در حال گسترش حضور در افغانستان است.
تمرکز ایالات متحده بر حملات هواپیماهای بدون سرنشین، برای پاکستان محل اندکی برای تمایل به مذاکره و همکاری بر سر مسائل امنیتی عمده تر منطقه ای باقی می گذارد. و در عوض، پاکستان این ظرفیت را دارد تا از گروه های بنیادگرا به عنوان ابزاری برای مداخله در افغانستان استفاده کند.

ایالات متحده برای متقاعد ساختن پاکستان در همکاری با جنگ افغانستان و مبارزه با گروه های شورشی، تاکنون از اقدامات جدی تری از قبیل اعلام کردن پاکستان به عنوان کشور حامی تروریزم، اعمال تحریم علیه نهادهای نظامی و اطلاعاتی این کشور و یا محدود ساختن کمک های خارجی به اسلام آباد خودداری ورزیده است. این به دلیل آنست که ایالات متحده از یکسو به کمک و همکاری پاکستان در مباررزه با شورشیان و شبکه القاعده نیاز دارد و از سوی دیگر بیم از آن دارد که این اقدام می تواند پاکستان را بصورت جدی ضربه بزند؛ چیزی که ایالات متحده خواهان نیست. به عبارت دیگر، عمده ترین ابزاری که دولت پاکستان در دست دارد، خود تهدید جدی علیه این کشور می تواند باشد.

از جانب دیگر، حملات هواپیماهای بدون سرنشین ابزار موثری در حمایت امنیتی از خود پاکستان و سرکوب طالبان پاکستانی نیز بوده است. با درخواست قاطع پارلمان پاکستان مبنی بر توقف این حملات، اکنون توجیه این حملات برای امریکایی ها دشوارتر شده است.

شواهد نشان می دهد که حملات هوایی هواپیماهای بدون سرنشین، فعالیت و حملات گروهای شورشی علیه دولت پاکستان را بصورت قابل ملاحظه ای کاهش داده است. به گفته خبرنگارانی که در مناطق نیمه خودمختار پاکستان فعالیت می کنند، مردم این مناطق نیز حملات هواپیماهای بدون سرنشین را بیشتر ترجیح می دهند تا اینکه خواهان عملیات گسترده ارتش پاکستان در منطقه و تلفات و خسارات گسترده آن باشند و یا هم تحت حاکمیت طالبان پاکستانی قرار گیرند. پایان دادن به حملات هوایپماهای بدون سرنشین، در غیاب توافق صلح با شورشیان و یا متلاشی کردن کامل آنها، می تواند خشونت های بیشتری به بار آورد و قربانی های بیشتری هم از غیرنظامیان و هم از سربازان ارتش پاکستان که عملیات زمینی خود را در سال های اخیر در این منطقه توسعه داده، بگیرد.

پاکستان برای داشتن دست برتر بر شورشیان، نیاز به حملات هواپیماهای بدون سرنشین دارد خواه این هواپیماها از ایالات متحده باشد و یا اینکه خود پاکستان، طوری که بارها از ایالات متحده درخواست کرده، به این هواپیماها دست یابد. بر این اساس، موضوع اصلی جنجال برانگیز، خود حملات هواپیماهای بدون سرنشین نیست، بلکه انحصار ایالات متحده بر آن و انتخاب هدف حمله توسط این کشور است.

در عین حال، تضمینی وجود ندارد که هیچ نوعی از مصالحه، که معمولا بدیلی برای حملات هوایی دانسته می شود، بتواند با شورشیان پاکستانی به جلو برود و عملا امنیت را تامین کند. در درازمدت، تامین صلح در مناطق قبایلی ضروری است و شاید ایجاب کند که گروه های شورشی در چارچوب نظام سیاسی پاکستان ادغام شوند. همچنان این بسیار مهم است که تا در درازمدت مناقشات مرزی افغانستان و پاکستان حل شود. اما این نیاز به زمان طولانی دارد ولی بسیار مهمتر از ادامه حملات هواپیماهای بدون سرنشین است.
حملات هواپیماهای بدون سرنشین، رویکردی مقطعی در راستای اهداف نظامی است. بر این اساس، این حملات، نمی تواند بدون در نظر گرفتن همه جوانب و مسائل عمده تر منطقه ای و جهانی، صرفا بر اساس اخلاقی و یا عدم اخلاقی بودن آن مورد ارزیابی قرار گیرد.
یکی از جنجالی ترین جنبه های بحث ها بر سر حملات هواپیماهای بدون سرنشین در پاکستان اینست که این حملات بر فرض ها و دلایلی استوار است که هیچ کدام از طرف های واشنگتن یا اسلام آباد بر سر آنها توافق توافق نظر ندارند. این حملات اکنون، مجادلات فرسایشی را میان طرفین به وجود آورده که مشروعیت اقدامات ضد تروریستی امریکا را آسیب می رساند و به پاکستانی ها فرصت تمرکز بیشتر بر احساسات ضدآمریکایی را داده است که همه مسائل دیگر را از جمله اینکه چگونه با گروه های تروریستی مبارزه شود و جنگ افغانستان چگونه به پایان برسد، تحت الشعاع قرار داده است.

در رابطه به جنگ جاری در افغانستان، بحث و جدل ها در رابطه با ضرورت و نحوه اجرای عملیات هواپیماهای بدون سرنشین در مناطق شمالغربی پاکستان، وضوح بیشتری می یابند. ایالات متحده امریکا که رهبری ائتلاف بین المللی در جنگ افغانستان را بر عهده دارد، معتقد است که موجودیت گروه های ترویستی برای سربازانشان تهدید جدی و فوری است و این کشور خود اهداف مورد نظر برای هواپیماهای بدون سرنشین را تعیین می کند. اما این استدلال برای پاکستانی ها که حضور امریکا در افغانستان را زیر سوال می برند، از وزنه ای زیادی برخوردار نیست.

در هر حال، واقعیت اینست که صرف نظر از اینکه در یک دهه گذشته چه اشتباهاتی صورت گرفته، امریکا و ناتو اکنون در افغانستان حضور دارند و خروج این کشور از افغانستان، هم از لحاظ سیاسی و هم لوجستیکی تا کمتر از دو سال دیگر یعنی تا اواخر سال 2014 عملی نیست. از سوی دیگر، افغان ها نیز از بیم قدرت گرفتن طالبان و گسترش خشونت ها، خواهان خروج تدریجی و منظم نیروهای خارجی هستند. بسیاری از افغان ها از انجام عملیات های هوایی توسط هواپیماهای بدون سرنشین امریکایی در شمالغرب پاکستان استقبال می کنند.

بر این اساس، بر خلاف تصور عمومی در پاکستان، حملات هواپیماهای بدون سرنشین در افغانستان به عنوان ابزاری در مسیر اهداف استعماری ایالات متحده نگریسته نمی شود.
در عمل، پاکستان گزینه و ابزار قابل اطمینانی برای متوقف کردن حملات هواپیماهای بدون سرنشین ندارد؛ چه آنکه این کشور نمی تواند بدون ریسک کردن اقدام تلافی جویانه امریکا، این هواپیماها را سرنگون کند. همچنان پاکستان تمایلی ندارد آنطوری که ایالات متحده می خواهد با این کشور در آوردن گروه های شورشی بر سر میز مذاکره همکاری کند. مذاکره با طالبان تاکنون پیشرفت های اندکی داشته و طالبان به عوض یک رویکرد استراتژیک، بیشتر رویکرد فرصت طلبانه برای رسیدن به اهداف خود از قبیل آزادی زندانیان خود را دنبال کرده اند.

در عین حال، واشنگتن و متحدان آن برای اینکه افغانستان بعد از 2014 بتواند از خود دفاع کند، در حال ایجاد ارتشی در افغانستان هستند که قرار است نیروهای آن تا 352 نفر بالا برود. و پاکستان که نگرانی های امنیتی خود را در منطقه دارد، این روند رو به افزایش نیروهای مسلح افغانستان را به نفع خود نمی بیند. چه اینکه از یکطرف اختلاف ارضی و مرزی هنوز بر روابط دو کشور سایه انداخته و از سوی دیگر، هند به عنوان رقیب دیرینه پاکستان، همچنان در حال گسترش حضور در افغانستان است.
تمرکز ایالات متحده بر حملات هواپیماهای بدون سرنشین، برای پاکستان محل اندکی برای تمایل به مذاکره و همکاری بر سر مسائل امنیتی عمده تر منطقه ای باقی می گذارد. و در عوض، پاکستان این ظرفیت را دارد تا از گروه های بنیادگرا به عنوان ابزاری برای مداخله در افغانستان استفاده کند.

ایالات متحده برای متقاعد ساختن پاکستان در همکاری با جنگ افغانستان و مبارزه با گروه های شورشی، تاکنون از اقدامات جدی تری از قبیل اعلام کردن پاکستان به عنوان کشور حامی تروریزم، اعمال تحریم علیه نهادهای نظامی و اطلاعاتی این کشور و یا محدود ساختن کمک های خارجی به اسلام آباد خودداری ورزیده است. این به دلیل آنست که ایالات متحده از یکسو به کمک و همکاری پاکستان در مباررزه با شورشیان و شبکه القاعده نیاز دارد و از سوی دیگر بیم از آن دارد که این اقدام می تواند پاکستان را بصورت جدی ضربه بزند؛ چیزی که ایالات متحده خواهان نیست. به عبارت دیگر، عمده ترین ابزاری که دولت پاکستان در دست دارد، خود تهدید جدی علیه این کشور می تواند باشد.

از جانب دیگر، حملات هواپیماهای بدون سرنشین ابزار موثری در حمایت امنیتی از خود پاکستان و سرکوب طالبان پاکستانی نیز بوده است. با درخواست قاطع پارلمان پاکستان مبنی بر توقف این حملات، اکنون توجیه این حملات برای امریکایی ها دشوارتر شده است.

شواهد نشان می دهد که حملات هوایی هواپیماهای بدون سرنشین، فعالیت و حملات گروهای شورشی علیه دولت پاکستان را بصورت قابل ملاحظه ای کاهش داده است. به گفته خبرنگارانی که در مناطق نیمه خودمختار پاکستان فعالیت می کنند، مردم این مناطق نیز حملات هواپیماهای بدون سرنشین را بیشتر ترجیح می دهند تا اینکه خواهان عملیات گسترده ارتش پاکستان در منطقه و تلفات و خسارات گسترده آن باشند و یا هم تحت حاکمیت طالبان پاکستانی قرار گیرند.

پایان دادن به حملات هوایپماهای بدون سرنشین، در غیاب توافق صلح با شورشیان و یا متلاشی کردن کامل آنها، می تواند خشونت های بیشتری به بار آورد و قربانی های بیشتری هم از غیرنظامیان و هم از سربازان ارتش پاکستان که عملیات زمینی خود را در سال های اخیر در این منطقه توسعه داده، بگیرد. پاکستان برای داشتن دست برتر بر شورشیان، نیاز به حملات هواپیماهای بدون سرنشین دارد خواه این هواپیماها از ایالات متحده باشد و یا اینکه خود پاکستان، طوری که بارها از ایالات متحده درخواست کرده، به این هواپیماها دست یابد. بر این اساس، موضوع اصلی جنجال برانگیز، خود حملات هواپیماهای بدون سرنشین نیست، بلکه انحصار ایالات متحده بر آن و انتخاب هدف حمله توسط این کشور است.

در عین حال، تضمینی وجود ندارد که هیچ نوعی از مصالحه، که معمولا بدیلی برای حملات هوایی دانسته می شود، بتواند با شورشیان پاکستانی به جلو برود و عملا امنیت را تامین کند. در درازمدت، تامین صلح در مناطق قبایلی ضروری است و شاید ایجاب کند که گروه های شورشی در چارچوب نظام سیاسی پاکستان ادغام شوند. همچنان این بسیار مهم است که تا در درازمدت مناقشات مرزی افغانستان و پاکستان حل شود. اما این نیاز به زمان طولانی دارد ولی بسیار مهمتر از ادامه حملات هواپیماهای بدون سرنشین است.

حملات هواپیماهای بدون سرنشین، رویکردی مقطعی در راستای اهداف نظامی است. بر این اساس، این حملات، نمی تواند بدون در نظر گرفتن همه جوانب و مسائل عمده تر منطقه ای و جهانی، صرفا بر اساس اخلاقی و یا عدم اخلاقی بودن آن مورد ارزیابی قرار گیرد.

غرب باید راهی برای مبارزه با تروریزم بدون استفاده از حملات هواپیماهای بدون سرنشین در کشوری دیگر بیابد؛ افغانستان باید به توافق صلحی که بعد از سی سال جنگ و خشونت، سزاوار آنست دست یابد. به عنوان عمده ترین ابزار در مبارزه با تروریزم، ایالات متحده به استفاده از حملات هوایی توسط هواپیماهای بدون سرنشین ادامه خواهد داد و پاکستان در صورتی که مسیر برخورد و مخالفت با این حملات را همچنان ادامه دهد، احتمالا در رابطه با مسائل عمده تر استراتژیک موضع آسیب پذیرتری خواهد داشت. و نهایتا اینکه حرف و سخن ها، انتقادها و مشاجره ها بر سر حملات هواپیماهای بدون سرنشین همچنان ادامه خواهد یافت.

غرب باید راهی برای مبارزه با تروریزم بدون استفاده از حملات هواپیماهای بدون سرنشین در کشوری دیگر بیابد؛ افغانستان باید به توافق صلحی که بعد از سی سال جنگ و خشونت، سزاوار آنست دست یابد. به عنوان عمده ترین ابزار در مبارزه با تروریزم، ایالات متحده به استفاده از حملات هوایی توسط هواپیماهای بدون سرنشین ادامه خواهد داد و پاکستان در صورتی که مسیر برخورد و مخالفت با این حملات را همچنان ادامه دهد، احتمالا در رابطه با مسائل عمده تر استراتژیک موضع آسیب پذیرتری خواهد داشت. و نهایتا اینکه حرف و سخن ها، انتقادها و مشاجره ها بر سر حملات هواپیماهای بدون سرنشین همچنان ادامه خواهد یافت.

دیدگاه شما