صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

چهارشنبه ۵ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

ضرورت تمرکز ایالات متحده بر انتقال آرام و مسئولانه قدرت در افغانستان

-

ضرورت تمرکز ایالات متحده بر  انتقال آرام و مسئولانه قدرت در افغانستان

منبع: کریستین ساینس مانیتور / برگردان: عبدالاحد بهرامی

موعد زمانی خروج از افغانستان گام به گام در حال نزدیک تر شدن است. تمرکز عمده ایالات متحده امریکا هم در گذشته و هم در شرایط حاضر، بیشتر بر حمایت امنیتی ازافغانستان استوار بوده است. اما سوال اساسی اکنون درباره "انتقال سیاسی در افغانستان" است. انتخابات ریاست جمهوری افغانستان، بر اساس قانون اساسی این کشور در سال 2014 پیشبینی شده است، اما اکنون این زنگ به صدا درآمده است که ممکن است انتخابات در سال 2013 برگزار شود تا از همزمان شدن با خروج نیروهای خارجی از این کشور جلوگیری شود.

در آستانه نزدیک شدن موعد انتخابات و برنامه خروج ناتو، برنامه عملی و ملموسی برای گذار سیاسی در این کشور در دست نیست. اکنون سیاستگذاران باید به این سوال پاسخ گویند که دولت امریکا و افغانستان برای انتقال آرام قدرت و جلوگیری از بوجود آمدن یک خلاء سیاسی و کشمکش های داخلی بعد از خروج نیروهای خارجی از این کشور، چه می توانند بکنند و چه راهکارهایی را می توانند روی دست گیرند.

در حالی که افغانستان بصورت بومی فاقد رهبری موثر و باکفایت است، واشنگتن و دولت افغانستان نیز در یک دهه گذشته نتوانسته طیفی از سیاستمداران باکفایت و شایسته را پرورش دهند تا افغان ها بتوانند بصورت دموکراتیک از میان آنها رهبری را برای آینده کشورشان برگزینند.

با تاسف، این ناکامی به نهادهای ملی نیز عمومیت می یابد که بصورت گسترده ای فاسد و بی کفایت اند و زیر چتر نفوذ شبکه ای وسیعی از پارتی بازی های سیاسی و تبارگرایی فعالیت می کنند. بیشتر از ده سال از تهاجم نظامی امریکا به افغانستان برای شکست طالبان و نابودی شبکه القاعده و حامیان آنها می گذرد، نهادهای خدمات عمومی در افغانستان هنوز هم عاجز از آنند که از عهده تامین خدمات بسیار اساسی و ابتدایی برای مردم افغانستان برآیند.

در این شرایط، نگرانی های روزافزونی وجود دارد مبنی بر اینکه ممکن است تلاش کند تا "نقش پوتین" را در سیاست آینده افغانستان ایفا کند. همانند ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه کهدر سال 2008 واجد شرایط نبود برای بار سوم در انتخابات شرکت کند، آقای کرزی بر اساس قانون اساسی افغانستان حق شرکت در انتخابات بعدی در این کشور را ندارد. اما اکنون این گمانه زنی ها وجود دارد که وی اکنون در صدد آنست تا جانشینی را برای خود دستچین کند و به مقام ریاست جمهوری برساند و خودش همچنان در پشت صحنه قدرت سیاسی اش را حفظ کند و کارگردان صحنه باشد تا اینکه در دوره های بعدی بار دیگر بتواند به عرصه سیاست بازگردد.

با اینکه پیامدهای چنین حرکتی بستگی تا حدودی بستگی به این دارد که کرزی می خواهد چه کسی را علم کند، اما این حامد کرزی، در افغانستان بسیاری ها و به خصوص جناح های ائتلاف شمال سابق را برخواهد انگیخت. در این میان از گزینه های متعددی مورد نظر رییس جمهور کرزی نام برده می شود. از جمله قیوم کرزی برادر بزرگتر رییس جمهور، میلیونری که در نهادهای امنیتی و سیاست در افغانستان نفوذ دارد. در عین حال، ممکن است رییس جمهور کرزی بخواهد چهره های دیگر پشتون را که در کابینه کنونی حضور دارند و به وی وفادار است، در انتخابات اینده علم کند تا هم از یکسو حمایت پشتون ها را به دست آورد و از سوی دیگر بتواند چتر نفوذ خود بر سیاست کشور در دوره بعدی را حفظ کند.

خواه این فرضیه درست باشد یا نادرست؛ بسیاری ها در افغانستان فکر می کنند که ایالات متحده تلاش دارد تا در تعیین رهبر آینده و در سیاست افغانستان نقش ایفا کند. ملاقات شماری از نمایندگان کنگره امریکا با تعدادی از چهره های سیاسی افغانستان این فرضیه را بیشتر تقویت کرده است. بعضی از این نمایندگان کنگره از جمله دانا روراباچر نماینده جمهوری خواه ایالت کالیفرنیا، بیشتر همسو با چهره های اپوزیسیون دولت افغانستان هستند که خواهان تغییرات بنیادین در دولت و دموکراتیزه شدن آن هستند. وی به عنوان یک چهره منتقد رییس جمهور کرزی شناخته شده و در ماه گذشته زمانی که یک هیئت کنگره امریکا از کابل بازدید کرد، هیلری کلینتن وزیر خارجه امریکا از وی خواست به افغانستان سفر نکند.

دولت باراک اوباما نیز از تمرکز زدایی در افغانستان حمایت نمی کند. چنین تمرکززدایی می تواند اقداماتی از قبیل دادن قدرت قانونگزاری به شوراهای ولایتی و انتخاب والی ها از سوی ساکنان محلی به جای انتصاب مستقیم از سوی رییس جمهور را شامل باشد. والی های منتخب در این صورت از قدرت قابل ملاحظه ای برخوردار خواهند بود از جمله خواهند توانست خودشان مالیات وضع کنند و عزل و نصب مناصب مهم ایالتی را خودشان بر عهده گیرند.

اما بسیاری ها و همچنان دولت افغانستان استدلال می کنند که چنین چیزی در افغانستان نمی تواندعملی باشد. بر اساس این استدلال، اختیار مطلق والی ها برای عزل و نصب و همچنین وضع و جمع آوری مالیات از ولایت های مربوطه، مقامات محلی را بیشتر بسوی فساد، تبارگماری و پارتی بازی سوق خواهد داد و منجر به بی ثباتی و تضعیف دولت مرکزی می شود. از سوی دیگر، تشدید شکاف های قومی و تشکیل زون های محلی بر اساس معیارهای قومی از دلایل عمده دیگری برای این نگرانی ها است.

ایالات متحده در جریان یک دهه گذشته نقش برجسته و بلامنازع را هم در بخش های امنیتی و هم سیاست در این کشور ایفا کرده است و این کشور می تواند به نقش حمایتی خود از افغانستان همچنان ادامه دهد. چیزی که دولت امریکا و همچنان نمایندگان کنگره می توانند و باید انجام دهند اینست که از تمرکز بر مسائل امنیتی بسوی تمرکز بر سیاست این کشور و تقویت ظرفیت های سیاسی در گروه های سیاسی، دولت و حکومت داری در افغانستان بچرخند. ایالات متحده امریکا بدون اینکه در جانبداری با هیچ جریان سیاسی در افغانستان قرار گیرد، باید تلاش کند تا در راستای زایش و پرورش رهبران معتدل و خردمند در میان همه جناح های موجود در این کشور کمک کند.

در این راستا، واشنگتن می تواند با شیوه هایی چون آموزش رهبری در میان نسل جوان و اعطای تسهیلات بازدید از نهادهای مدنی و سیاسی در کشورهای غربی، در پرورش نسل جدید و پویا از رهبران جوان افغان سهم به سزایی داشته باشد. اکنون ایالات متحده و افغانستان این فرصت استثنایی را دارند تا از رهبران جوان آرمانگرا، تکنوکرات ها و مدیران باکفایت امور اجرایی که می توانند کشور را به سوی آینده روشن به پیش ببرند، حمایت به عمل آورند.
انتخابات سال 2014 ا زاهمیت حیاتی برخوردار است و باید در راستای انتقال آرام، مسئولانه و مسالمت آمیز قدرت گام های عملی و ملموسی برداشته شود و گرنه فرصت ها از دست برون خواهد شد.

دیدگاه شما