صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

طالبان و القاعده در انتظار خروج امریکا از افغانستان

-

طالبان و القاعده در انتظار خروج امریکا  از افغانستان

جفری گولدبرگ / برگردان:‌ عبدالاحد بهرامی

حملات گسترده گروه طالبان بر مناطق مختلف در شهر کابل به شمول پارلمان و منطقه ای که سفارت خانه های خارجی در آن قرار دارد، طوری که نیویورک تایمز نوشت، به هدف تضعیف اعتمادها بر دستاوردهای نظامی ناتو و نیروهای مسلح افغانستان انجام شده است.

مقامات غربی در آستانه خروج از افغانستان، اکنون بطور معمول این طور القا می کنند که "ماموریت به پایان رسیده است." با آنکه در حمله روز یکشنبه بر شهر کابل، نیروهای امنیتی افغان به یاری نیروهای ناتو توانستند با مهاجمان به خوبی مقابله کنند و این تهاجم را با تلفات اندکی پایان دهند. اما توانایی طالبان در نفوذ به شهر کابل، که از آن به عنوان امن ترین شهر در افغانستان یاد می شود،‌ نشاندهنده وجود ضعف کلی در وضعیت امنیتی افغانستان است.

این یورش طالبان بر پایتخت افغانستان،‌ نگرانی اساسی دیگری را دامن می زند اینکه دولت باراک اوباما،‌ که بطور روزافزونی بر خروج از افغانستان تمرکز کرده است،‌ اکنون بیش از همیشه با تکیه برجدول زمانی عجولانه خروج عمل می کند تا واقعیت های عینی در صحنه جنگ افغانستان. چنین رویکردی به معنای بی اعتنایی به سرنوشت جنگ و این نکته است که آیا طالبان واقعا در حال شکست اند یا خیر.

اما دولت امریکا با این رویکردی که در پیش گرفته،‌ از جواب دادن به "جدی ترین سوال ها" طفره می رود.
در ماه سپتمبر سال جاری،‌ امریکا قصد دارد 23000 سربازی را که در چارچوب افزایش نیروها در افغانستان در سال 2009 اعزام کرده بود،‌ از این کشور خارج سازد و خروج کامل نیروها برای سال 2014 برنامه ریزی شده است. مقامات امریکایی استدلال می کنند که مردم این کشور از هزینه کردن میلیاردها دالر برای جنگی که تاکنون "جنگ خوب" خوانده می شد، خسته شده اند.

سوالات جدی:‌
یکی از سوالاتی که مقامات امریکایی ناگذیر به پاسخ آن هستند اینست که آیا آنها هرگز تصور این را کرده اند که در سال 2015 بخش وسیعی از مناطق جنوب و شرق افغانستان بار دیگر تحت کنترول طالبان قرار گیرد. در مقایسه با 11 سپتمبر سال 2011،‌ توانایی نظامی و استخباراتی امریکا در این مناطق آسیب پذیر، مسلما تقویت شده است و از سال 2014 به بعد نیز دولت امریکا برای مبارزه با تروریزم به حملات هواپیماهای بدون سرنشین و عملیات گروه کوچکی از نیروهای ویژه تداوم خواهد بخشید.

اما در صورتی که این عملیات محدود نتواند جلو نفوذ القاعده و گروه های شورشی را -که با آنکه از هم فروپاشیده اما بطور کامل نابود نشده- بگیرد و نتواند از تبدیل شدن این مناطق به منطقه تحت نفوذ گروه های تروریستی جلوگیری کند، در آنصورت همه این هزینه های نظامی و مالی که در افغانستان شده چه می شود.

وقتی که مردم امریکا بار دیگر شاهد وضعیتی باشند که زنان افغانستان وادار به پوشیدن برقع شوند و دختران از مکاتبی که با کمک های مالی کشورهای کمک کننده غربی ساخته شده، اخراج شوند، آنگاه امریکایی ها چه فکر خواهند کرد. در آنصورت ممکن است آنها از خود بپرسند که چرا ما این همه هزینه هنگفت نظامی و مالی در جنگی صرف کردیم که برنده آن نیستیم؟‌ چرا نیروهایی امریکایی برای چنین مدت طولانی، بدون استراتژی موثر در افغانستان حضور داشتند؟‌

در رابطه به اینکه چگونه امریکا به این نقطه رسیده است،در حالی که از آغاز جنگ یک دهه گذشته است و اکنون همچنان این خطر به طور بالقوه وجود دارد که طالبان روزی بعد از خروج امریکایی ها دوباره به مناطقی برگردند که در یک دهه گذشته تحت کنترول کامل نیروهای ناتو و افغان بوده است،یکی از مقامات ارشد نظامی امریکا به صورت ضمنی از استراتژی فعلی امریکا در افغانستان انتقاد کرد.

این مقام نظامی به سادگی جواب داد:‌ تصور کنید،‌ در صورتی که رهبران غربی در دسمبر 2009 اعلام می کردند که افزایش نیرو در افغانستان بر اساس جدول از قبل تعیین شده نه بلکه فقط در زمانی به پایان خواهد رسید که طالبان به طور کامل شکست خورده باشد. در صورتی که ائتلاف کشورهای غربی در افغانستان چنین استراتژی را در افغانستان عملی می کردند،‌ بدون تردید توانایی طالبان در مدت کوتاهی به تحلیل می رفت و این گروه به فروپاشی کشانده می شد.

اما اکنون امریکا در شرایطی قرار گرفته،‌ که راه مذاکره را با گروهی که زمانی در صدد نابودی کامل آن بود، جستجو می کند. هدف دولت اوباما در جنگ افغانستان اکنون حتی برای کسانی که این جنگ را تمویل می کنند،‌ مشتبه و گیج کننده شده است. مایک راگرز، نماینده جمهوریخواه میشیگان در مجلس نمایندگان امریکا و رییس کمیته اطلاعاتی مجلس هفته گذشته گفت: "پالیسی دولت امریکا در افغانستان برای من گیج کننده است و زمانی که این برای من گیج کننده باشد،‌ برای کسانی که دغدغه اصلی شان کار و امرار معاش خانواده شان باشد بیشتر گیج کننده خواهد بود."

زمانی که از این عضو مجلس نمایندگان امریکا پرسیده شد که چه چیزی در استراتژی امریکا در افغانستان برای وی گیج کننده است، وی جواب داد: "دولت باراک اوباما در حال مذاکره با گروه هایی است که در یک دهه گذشته برای نابودی آنها تلاش کرده ایم. در جریان ده سال گذشته ما برای جلب حمایت مردمی تلاش کردیم که طالبان برای آنها به منزله یک کابوس بود،‌ و اکنون مذاکرات ما با این گروه ها و برگشت احتمالی این گروه تبدیل به کابوسی برای این مردم شده است."‌

ما می توانیم برنده باشیم
مایک راگر که یک افسر نظامی سابق است، معتقد است که هنوز هم برای وارد کردن شکست استراتژیک بر گروه های شورشی دیر نشده است. اما وی تاکید می کند که دولت باراک اوباما به چنین چیزی باور ندارد. "ما در صحنه جنگ برنده بودیم. من یکی ازتعداد اندک کسانی بودم که از برنامه افزایش نیرو توسط دولت باراک اوباما حمایت کردند.

بلی،‌ مردم خسته شده اند و می گویند ما برای ده سال در افغانستان حضور داشته ایم اما من می گویم واقعا ماموریت جدی ما با افزایش نیروها از سال 2009 شروع شده است. این تاریخ،‌ شروع واقعی برای ماموریت ما بود. بر اساس اطلاعات ما فرماندهان طالبان در حال از دستدادن کنترول خود بر جبهه جنگ بودند. ما این افزایش نیرو و نتیجه آن را به خوبی می دیدیم. اما با اعلام اینکه نیروهای خود را از افغانستان خارج می کنیم،‌ طالبان را دوباره تقویت کردیم. در جنگی که از ابتدا باور داشته باشیم که برنده نمی شویم، مسلما پیروزی در پی نخواهد بود."‌

در این اواخر، دولت امریکا رویکردی را در برابر جنگ افغانستان در پیش گرفته و به نحوی از ادامه این ماموریت سخن می گویند که گویا دیگر منافع امریکا در افغانستان در خطر نیست. در شرایطی که رهبران القاعده بصورت عمده در پاکستان مستقر اند، این ادعا تا اندازه ای قابل توجیه می نماید.

اما مایک راگرز استدلال می کند که خروج زودهنگام از افغانستان به این معنی خواهد که سرانجام بخش هایی از این کشور دوباره به محل امنی برای گروه های پیکارجو از جمله القاعده تبدیل خواهد شد. این عضو مجلس نمایندگان امریکا همچنان به تندی تذکر می دهد که امریکا تعهدی را که به زنان افغانستان داده است، در حال زیرپا کردن است.

وی گفت:‌ "ما به زنان افغان گفتیم که ما با آنها خواهیم بود و از آنها حمایت خواهیم کرد. اما اکنون برای آنها چه چیزی برای گفتن داریم؟ من از این ناراحتم که ما اکنون آنها را تنها می گذاریم و به حال خودشان رها می کنیم. ما اکنون گروهی را و کسانی را دوباره دعوت می کنیم که با خشونت آدم های بی دفاع را در میدان فوتبال تیرباران می کردند؛‌ سر می بریدند.این مذاکرات و معامله با طالبان چه پیامی برای زنان دارد؟ اینکه دوباره برقع بپوشند و به جبر تقدیر تن در دهند؟‌"

دیدگاه شما