صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۸ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

جایگاه طالبان در افکار عمومی منطقه و جهان

-

جایگاه طالبان در افکار عمومی منطقه و جهان

طولانی شدن جنگ در افغانستان به رغم حضور پرقدرت نیروهای بین المللی در جبهه جنگ علیه تروریزم نشان از آن دارد که طالبان توسط جریان ها و حلقاتی در داخل و بیرون از افغانستان حمایت می شود. زیرا منطقی به نظر نمی رسد یک گروهی که کاملا شکست خورده بودند بتوانند در مدت طولانی در برابر ارتش افغانستان و قوای بین المللی مقاومت کند. اما پرسش اساسی این است که حمایت از گروه های تروریستی و افراط گرا در منطقه تا چه میزان می تواند نتایج مثبت و مطلوبی برای حامیان آنان داشته باشد.

واقعیت این است که حضور قدرتمند غرب در افغانستان ممکن است برای کشورهای منطقه حساسیت برانگیز باشد اما اینکه قدرت ها و کشور های منطقه بازگشت افراط گرایی و تروریزم در افغانستان را بر حضور قوای بین المللی در مبارزه علیه تروریزم در این کشور ترجیح دهند نیز منطقی به نظر نمی رسد.

زیرا شواهد و قرائن کافی مبنی بر مخالفت کشور های منطقه با بازگشت طالبان و القاعده در افغانستان وجود دارد و همراهی تمامی همسایگان افغانستان و قدرت های منطقه ای با جامعه جهانی در جنگ علیه تروریزم در افغانستان یکی از این قرائن و شواهد است.

در سالهای پایانی حاکمیت طالبان بر بخش های از افغانستان، جریان های اسلام گرای افراطی در مناطق مرزی چین در میان مسلمانان اویغور قدرت گرفته بودند. در آن زمان چین به صراحت از تحرکات این گروه های افراطی در مرز های خودش نگران بود و به همین دلیل چین با جامعه جهانی در جنگ علیه تروریزم همراهی کرد.

علاوه بر چین قدرت های خورد و بزرگ دیگری نیز در منطقه هستند که از رشد افراط گرایی در افغانستان و منطقه به هیچ عنوان استقبال نمی کنند. بنا براین حامیان طالبان در افغانستان یا بیرون از آن باید بدانند که طالبان نه مقبولیت و پذیرش بین المللی دارند و در منطقه نیز هیچ کشوری از بازگشت و تقویت بنیاد گرایی در افغانستان استقبال خواهند کرد ازاین رو امیدبستن به چنین گروه های و تقویت آنان برای رسیدن به اهدافی در منطقه آب در هاون کوفتن است.

ممکن است برخی به شمول خود گروه طالبان چنین پندارند که کشورهای منطقه بدلیل مخالفت با حضور غرب در افغانستان از آنان حمایت خواهند کرد. اما این در حالیست که رشد افراط گرایی و اکستریمیزم در افغانستان تهدید بالقوه جدی برای امنیت و ثبات همسایگان افغانستان در شمال و آسیای مرکزی که بصورت سنتی حیات خلوت روسیه بوده است می باشد.

دوره حاکمیت طالبان بر بخش های از افغانستان تجارب تلخی را برای کشورهای منطقه بویژه ایران، هند و روسیه در پی داشت. کشتار بی رحمانه دیپلومات های رسمی ایران در مزار شریف و حتی احتمال درگیری های جدی میان طالبان و ارتش ایران در آن زمان برای این کشور فهماند که طالبان و القاعده با توجه به تفاوت های بنیادی در باور ها و عقاید این گروه با ایران دوست نمی تواند باشد.

هند هیچگاهی روی خوشی به این گروه نشان نداده و اکنون نیز این کشور به هیچ عنوان بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان برایش قابل پذیرش نخواهد بود. روسیه همانگونه که همواره اعلام کرده است رشد افراط گرایی در آسیای میانه و نواحی مرزی خود را به هیچ عنوان نمی پذیرد بنا بر این می توان چنین نتیجه گرفت که افراط گرایی و بنیاد گرایی به هیچ عنوان توسط دولت ها و ملت های منطقه مورد پذیرش قرار نخواهد گرفت بنا بر این طالبان در افکار عمومی منطقه جایگاهی ندارند که بتوانند برای آینده ای جنگ در افغانستان امیدوار باشند.

اما حضور سربازان ناتو و قوای ائتلاف در جنگ علیه طالبان در افغانستان برای ده سال در این کشور نشان از آن دارد که این گروه و افکار و اندیشه های آنان به هیچ عنوان مورد پذیرش افکار عمومی در سطح بین الملل هم نیست. ولی از جانب دیگر وضعیت و شرائط در افغانستان بگونه ای است که افغانستان خود دچار مشکلات و گرفتاری های است که به هیچ عنوان رها کردن این کشور در چنین وضعیتی به سود غرب و منطقه نیست.

به باور نگارنده در این چند سال نیز جنگ در افغانستان تا کنون نتوانسته است دست آورد قابل توجهی داشته باشد. تجربه روزانه و اخبار حوادث و رخداد های که در گوشه و کنار افغانستان رخ می دهد بیانگر این واقعیت است که جنگ در افغانستان همچنان قربانی می گیرد و سربازان خارجی نیز بصورت روزانه جانهای خود را در اثر حملات مخالفان از دست می دهند.

در شرائط کنونی نیروهای افغان هم توانایی لازم را برای کنترل اوضاع در افغانستان ندارند. بنا براین اگر وضعیت به همین صورت ادامه داشته باشد و حملات مخالفین با شدت بیشتر ادامه پیداکند در حالیکه توانایی نیروهای ارتش افغانستان هم به اندازه کافی نیست مسلما خروج از افغانستان امنیت منطقه جهان را دوباره تهدید خواهد کرد آیا عاقلانه است که جامعه جهانی یک بار دیگر خود را در معرض تهدیدات مستقیم تروریستی قرار دهد؟

در پایان یاد آوری این نکته لازم است که با وجود آنکه طالبان در افکار عمومی داخل نیز مقبولیتی ندارند اما یکی از عواملی که می تواند در برخی موارد احساسات مردمی را علیه نیروهای بین المللی تحریک کند اشبتاهاتی است که این نیرو ها در عملیات های شان مرتکب می شوند.

از مشکلات اصلی نیروهای غربی درافغانستان نا آشنایی با فرهنگ و سنت بومی ساکنان افغانستان است به نظر می رسد همین مسئله با عث شده است مشکلات زیادی بر سر راه مبارزه با تروریزم در افغانستان بوجود بیاید.

در سالهای آغازین نظام جدید درا فغانستان طالبان ومخالفان مسلح دولت محبوبیت و مقبولیت اجتماعی شان را کاملا از دست داده بودند و اکثریت مطلق مردم افغانستان با حضور در انتخابات اول ریاست جمهوری حمایت کامل شانرا از روند جدید درافغانستان اعلام داشتند.

اما دیری نگذشت که مخالفان توانستند در محلات و قریه های افغانستان در خانه های مردم نفوذ نموده و جای پا باز نمایند. بنا بر این اصلاح روش ها در جنگ افغانستان می تواند به موفقیت مبارزه با تروریزم به شدت کمک نماید در غیر این صورت بالا بردن هزینه های جنگ کمکی به موفقیت آن نخواهد کرد.

اما دولت افغانستان باید از این ظرفیت های بین المللی و داخلی برای شکست مخالفان مسلح استفاده کند نه اینکه در برابر تهدیدات و حملات مخالفان کم آورده و بر طبل خالی صلح بکوبد. از جانب دیگر دولت افغانستان باید به حامیان داخلی و بین المللی این گروه های مخالف نیز بفهماند که بنیاد گرایی در منطقه جایگاهی ندارد و شهروندان کشورهای منطقه تحت هیچ شرائطی از افراطی گری و ترور و خشونت استقبال نخواهند کرد. بنا براین بایسته است که همگان برای شکست کامل جبهه ترور و خشونت دست به دست هم داده و زمینه های توسعه و ثبات پایدار در منطقه را در نبود گروه های بنیاد گرا و افراطی فراهم گردانند.

دیدگاه شما