صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

مشکل مسکن و تراکم بی رویه جمعیت در کابل

-

مشکل مسکن و تراکم بی رویه جمعیت در کابل

کمبود مسکن و جای مناسب برای زندگی یکی از چالش هایی است که فرا راه بسیاری از کشورها، مخصوصا کشورهای توسعه نیافته جهان وجود دارد. افزایش روز افزون جمعیت و رجوع بی رویه روستا نشینان به شهر از یک سو و فقدان ظرفیت های لازم و توانمندی های مالی از سوی دیگر بسیاری از دولت ها را در خصوص سیاست های تامین مسکن و کنترول جمعیت در هماهنگی با برنامه های کلی اقتصادی و اجتماعی دچار نوعی سردرگمی کرده و مشکلات زیادی را برای آنان به وجود آورده است.

این مشکل در کنار سلسله مشکلات دیگر در افغانستان بیشتر و جدی تر است. کمبود مسکن و جای زندگی در شهرها مخصوصا در کابل بیشتر دامن شهرنشینان را گرفته و خیال زندگی مرفه در شهر را از ذهن و ضمیر این مجموعه ربوده است.

تراکم بی رویه جمعیت درکابل و برخی از شهرهای دیگر ریشه در وضعیت نابسامان سیاسی، امنیتی، اجتماعی و اقتصادی مردم داشته و بدین اساس است که ما شاهد برهم خوردن موازنه مهاجرت روستا نشینان به شهرها وجابه جایی آنان در این چند مکان محدود هستیم.

وضعیت بد امنیتی که سلب زمینه های اشتغال و کار را به دنبال دارد، باعث شده تا چند شهر محدود به محل نسبتا امن زندگی واشتغال مردم تبدیل گردد. این روند کابل و چند شهر محدود دیگر در کشور را به مراکز تراکم گسترده روستا نشینان مبدل کرده که تهیه مسکن و ارائه خدمات شهری برای چنین جمعیت انبوه با توجه به ظرفیت پائین و فقدان توانمندی های مالی و مدیریتی دولت، چالش های زیادی را به وجود آورده است.

کابل؛ پایتخت کشور با وضعیت نا بسامان خود میزبان نزدیک به پنج ملیون نفر است که این رقم خیلی بیشتراز ظرفیت و گنجایش این شهر بهم خورده و نامنظم می باشد. این شهر با ماستر پلان قدیمی اش تنها ظرفیت حد اکثر یک ملیون نفر را دارا می باشد، اما اکنون رقم موجود چهار برابر بیشتراز ظرفیت استندارد این شهر می باشد.

هر چند درین اواخر تلاش هایی برای بهبود وضعیت نا مطلوب صورت گرفته است، اما در خصوص رفع مشکل مسکن و کاهش قیمت های آن توجهی چندانی از طرف دولت و ارگان های مسئول صورت نگرفته است.

مردم فقیر و ناتوان که اکثرا از برزخ جنگ و نا مرادی های زندگی به کابل رجوع کرده اند، هم اکنون با این چالش با جدیت تمام مواجه بوده و دست یابی به محل مناسب زندگی با محنت و سختی های زیاد به همراه می باشد. این وضعیت زمانی بسیار شکننده و چالش ساز می باشد که مافیای زمین کنترول معاملات مسکن وزمین را درانحصار بگیرند و دولت هم نظارت و کنترول لازم را بر آنها اعمال نکند.

معاملات زمین و تجارت مسکن امروز در کابل به گونۀ در معرض دست برد و تک تازی ها و تک روی های مافیای زمین قرار گرفته است که هم اکنون هیچ مرجعی براین وضعیت کنترول لازم را ندارند و آنها هر چه که خواست، طبق میل و خواهشات شخصی شان بدون هیچ حد و مرزی چنین معاملاتی را سر وسامان بخشند.

این روند با توجه به نظارت ضعیف دولت و دست اندازی های بی قید و مرز مافیای زمین و تجارت پیشگان آن هر روز رو به افزایش بوده و آنچه که سهم مردم ناتوان و فقیر است، فشارهای سخت زندگی و و خامت بیشتر اوضاع شهر نشینی و به وجود آمدن چالش فرا راه ارائه خدمات و برنامه های رفاهی که برای مردم در نظر گرفته می شوند.

علاوه بر این؛ محدودیت توان مالی و اجرائی دولت برای ایجاد شهرک های مسکونی و فقدان هماهنگی و انسجام میان سیاست های تامین مسکن و همراهی آن با برنامه ها و سیاست های کلی اقتصادی و اجتماعی بر حجم این مشکلات افزوده است. دولت تا کنون برنامه مشخصی برای کنترول و توزیع جمعیت در نقاط مختلف کشور روی دست ندارد و برنامه های سکونتی نیز جایگاه چندانی در چشم انداز آینده برنامه ریزی های مدیران و سیاست گذاران اجتماعی ندارد.

مشکلات سیاسی، امنیتی و اقتصادی ظاهرا ما را از موجودیت و گسترش مشکلات اجتماعی غافل کرده است، اما این غفلت و بی توجهی در دراز مدت تمام توانمندی های ما را زمین گیر کرده و وضعیت را رقت بار تر از این خواهد ساخت.

بی گمان زمین کابل و مساحت ارضی این شهر ظرفیت پذیرش جمعیت کنونی را به شکل بالقوه دارا می باشد، اما از آنجایکه دولت برنامه های مشخص و جدی برای انکشاف شهر و ایجاد شهرک ها و منظم سازی وضعیت بهم ریخته شهر مطابق به ماسترپلان عمومی را ندارد، ما شاهد افزایش بی رویه قیمت های مسکن و سرپناه زندگی هستیم.

شهر کابل در حال حاضر گنجایش انکشاف عمودی و افقی را دارا می باشد که با تمرکز روی هر بخش آن می توان تا حدودی مشکل مسکن و افزایش بی رویه قیمت مسکن را تاحدودی کنترول نمود. کم توجهی دولت درین خصوص از یکسو و نا توانی مردم درایجاد توسعه شهرک های مسکونی از سوی دیگر باعث شده که ما شاهد به وجود آمدن مناطق فقیر نشین یا حاشیه نشین در گوشه و کنار شهر باشیم.

هر چند به وجود آمدن و شکل گیری حاشیه نشینی در گوشه و کنار شهرها تقریبا امر ناممکنی است و در اکثر شهرهای کمتر توسعه یافته چنین چیزی به وضوح قابل مشاهده می باشد، اما در کابل و سایر شهرهای افغانستان به دلیل کم توجهی دولت و ناتوانی مردم این مسئله نمود بیشتری پیدا کرده و تقریبا اکثر نقاط حیثیت مناطق حاشیه نشین را دارا می باشد.

گسترش این روند نه تنها که باعث خلق مشکلات در ارائه خدمات شهری و درهم ریختگی و نا بسامانی شهر می گردد، بل به لحاظ روحی و روانی نیز تاثیرات نا گواری را به جا می گذارد.

جامعه شناسان معتقد اند که رشد حاشیه نشینی در شهر به گونه بسیار جدی بر کنش اجتماعی و رفتارهای مردم اثر گذار بوده و موجب می شود که اجتماعاتی در جامعه رخ عیان کند که در مضرات این نابسامانی آداب شهرنشینی و کنش شهروندی را به فراموشی سپرده و خصایص زندگی روستائی را به شاکله عقیدتی و رفتاری زیست شهری تبدیل کند.

دیدگاه شما