صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

طالبان، دشمنان قسم خورده صلح!

-

طالبان، دشمنان قسم خورده صلح!

از چندی بدین سوی است که موضوع مذاکره و مصالحه با مخالفین استقرار صلح و ثبات در کشور به جریان افتاده است. برای دست یابی به این هدف حکومت تشکیلاتی را تحت عنوان "شورای عالی صلح" ایجاد نمود که برهان الدین ربانی در راس آن قرار داشت. هرچند که بحث مذاکره با طالبان هر روز داغ تر می گردید و حتا مقامات رسمی از نام بردن طالبان بعنوان دشمنان صلح و جنایتکاران جنگی که مردم بی گناه را بخاک و خون می کشند، به شدت خود داری می ورزیدند؛ ولی با آن هم تاکنون هیچ گونه پیشرفتی برای موفقیت روند مذاکره و مصالحه میان حکومت و طالبان مشاهده نشده است.

به موازات آنچه که روند صلح نام گرفته می شد، فعالیت مخالفین که طالبان در راس آن قرار دارند نیز شدت یافت. هر روز گوشه ای از کشور شاهد ارتکاب جنایات ضدانسانی و ضداسلامی طالبان بود. انسان های بسیاری بخاک و خون کشیده شدند، بخش های عظیمی از مناطق به ویرانی بدل شدند.

نگرانی و اضطراب فوق العاده بر جامعه حاکم گردید. چشم انداز آینده هر روز به اثر وقوع جنایات تکان دهنده و هول انگیز تیره تر می گردید. تواضع و التماس های عاجزانه حکومت هیچگاهی نتوانست دل طالبان را نرم نموده تا در مواضع خویش تجدید نظر نموده و نرمش نشان دهند.

برخلاف این تصور بسیاری از نیروهای سیاسی همسوی دولت از سوی مقامات بخاطر رضایت و خوش بینی طالبان از کنار حکومت کنار زده شدند و حتا به انزوا محکوم شدند. ولی بازهم طالبان تمایلی به حکومت نشان نداده بلکه هم چنان بر مواضع انعطاف ناپذیر خود یعنی وابسته بودن حکومت به نیروهای خارجی و دست نشانده بودن مقامات تاکید ورزیدند.

همینگونه انفعال و سکوت معنادار جامعه بین المللی یا بازی چندگانه آنان در مواجهه با طالبان موجب گردید که آنان روز بروز جسورتر گردیده و بر پای فشاری خویش بر مواضع تمامیت خواهانه تاکید ورزند. جای تردید نیست که مردم ما به تأمین صلح هم چون آب برای حیات و زندگی، آن را یک ضرورت قطعی تلقی می نمایند.

شاید هیچ گروه و فردی را نتوان یافت که به این ضرورت حیاتی مخالف باشد. اما پر واضح است که دست یابی به این هدف یا رفع این ضرورت بدون تمهیدات و در نظر گرفتن شرایط آن میسر نمی شود. به معنای دیگر بدون به کارگیری یک راهکار ممکن و منطقی نمی توان هرتلاش بی برنامه را بنام صلح به اجرا گذاشت و به آن دل خوش داشت. همانطور که یاد آوری شد از چند سال به اين سو حکومت سازوکاری را روی دست گرفته است که گویا می خواهد با طالبان از در آشتی و مصالحه روبرو شود.

یا اینکه با ترتیب برخی اقدامات بذر تردید را در صفوف مخالفین بپاشاند. تشکیل شورای صلح ، عفو تروریست های جنایتکار، مسامحه سیاسی با طالبان، تاکید بر مناسبات قومی و منطقه ای برای برخورد مسامحه کارانه با مخالفین، دادن امتیازهای کلان به برخی مناطق و افراد جهت نرم ساختن قلوب آنان، ناراضی ساختن مردم و نیروهای سیاسی همسوی با حکومت بخاطر دل خوشی مخالفین و...همه تدابیر و اقداماتی بود که حکومت و حلقه های وابسته به آن برای روندی که از آن بعنوان روند صلح یاد می شود اتخاذ نمودند. اما واقعیت موجود نشان داد که همه این تلاش ها و کوشش ها نتیجه و دست آورد لازم را به همراه نداشته است. به معنای دیگر دست یابی به صلح و مذاکره با مخالفین با دیوار بن بست مواجه شده است.

یکی از دلایل اساسی که مسئله مذاکره یا مصالحه با طالبان به بن مواجه گردیده است اینست که تعریف روشنی از جنگ و صلح برای دولت مردان کشور وجود نداشت. در واقع آنان نگاه و تصوری از مخالفت طالبان داشتند و دارند که با واقعیت طالبان سازگاری ندارد.

حداقل می توان در ظاهر امر و نگاهی به سیاست ها و روشهای حکومت این مسئله را می توان دریافت که حکومت تعریف روشنی از صلح و جنگ، یا به تعبیری دیگر شناخت دقیق از دشمن نداشته است. چنین وضعیتی بطور طبیعی به بن بست مواجه خواهد شد. تصور رسیدن به تفاهم و هم دیگر پذیری گروه های متخاصم یک امری کاملا بدیهی بوده و عدم کارایی منطق و مذاکره در حل قضایای مورد نظر مسئله ای کاملا روشن می باشد.

در چنین شرایطی این دشمن است که با تشدید تقابل ها و استفاده از فرصت ها و بهره بردن از زمان به تقویت مواضع و روحیه افراد خود دست می یازد. بدیهی ترین شرط برای دست یابی به صلح اینست که حداقل هر دو طرف حاضربه یک گفتگوی مقدماتی باشند.

و قبل از آن هر دو طرف دارای صلاحیت و اختیارات کامل باشند. حال آنکه واقعیت غیر این است. هم از جانب حکومت این مشکل وجود داشت و هم از جانب طالبان. گرچه حکومت شورای عالی صلح را برای دست یابی به صلح ماموریت داده بود اما واقعیت آنست که از صلاحیت های لازم برخوردار نساخته بود.

حلقه ها و افرادی در حکومت هستند که مخالف این بودند که فردی مثل آقای ربانی بتواند پروسه صلح و گفتگو با مخالفین را پیش ببرد. به همین جهت کارشکنی های نامرئی و آشکار در این راستا صورت می گرفت. از جانب طالبان نیز، هیچ گاهی انعطاف و آمادگی لازم برای گفتگومشاهده نشده است.

مهم تر از همه اینکه طالبان فاقد اختیارات لازم برای تصمیم گیری می باشند. افسار کامل طالبان در اختیار پاکستان می باشد. هم اکنون این گمانه وجود دارد که اساسا ملاعمری در کار نیست. بلکه این استخبارات خارجی هستند که دستورات و خواسته های خود را بنام ملاعمر بر افراد تحمیل می نمایند.

اگر برخی از عناصر طالبان از خود اندک تمایلی به مذاکره نشان دادند فورا از سوی آنان دستگیر و زندانی شده اند. به هر صورت پیشنهاد یا طرح یک جانبه برای صلح و اصرار جانب دیگربه جنگ تبارزدهنده ضعف و برتری یا شکست یک طرف و پیروزی طرف دیگر را نشان میدهد و چون مشتی است که در هوا رها مي شود.

بنابر این شیوه غیر متعارف در دست یابی به صلح و پایان بخشیدن به جنگ و کشمکش در قضایای کشور کاملا روشن است. در حـالي که طالبان پیوسته از ناممکنات سخن گفته اند و از خروج قوای ائتلاف تا عدم پذیرش قانون اساسی، حقوق بشر، حقوق زن، دموکراسی و مفاهیم جامعه مدنی سخن گفته اند، اما حکومت در جهت معکوس در جاده یک طرفه به سوی صلح رخت سفر بربسته است.

با آمادگی های بیشتر حکومت چون احتراز از تبلیغات علیه دشمن، دلجویی از زندانیان و مرتکبین جرایم جنگی و تروریستان، آزاد سازی این افراد تا سطح پیشنهاد حذف نام های رهبران آنها از فهرست سیاه شورای امنیت ملل متحد، و به خشونت متوسل گردیدن طالبان همه و همه از ناموزونی و کم دقتی حکومت در این خصوص و شکست روند صلح حکایت مي کنند.

وقایع روزهای اخیر در کابل از جمله حادثه چهارراهی عبدالحق و ترور برهان الدین ربانی رئیس شورای عالی صلح همه و همه بوضوح نشان داد که راه یک طرفه صلح با بن بست کامل مواجه می باشد. طالبان با تشدید اقدامات تروریستی و نظامی گری به تمامی درخواست های صلح خواهانه جواب رد داده اند.

این از ضعف و خوش بینی های حکومت و طرف های مقابل است که هنوز طالبان را برادران ناراضی می دانند. اینک اینان عزم را جزم کرده اند که تا آخرین فرد و عنصری که گمان آزاد اندیشی و مقاومت در برابر روحیه تمامیت خواهی آنان را دارد از بین ببرند. راه مذاکره و مصالحه با چنین عناصری کاملا مسدود بوده و پا فشاری بر آن یک امر مغایر با عقل و درایت سیاسی دانسته می شود.

دیدگاه شما