صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

آیا در قاموس ایثار، تبعیض راه دارد؟‌

-

آیا در قاموس ایثار، تبعیض  راه دارد؟‌

درپی وقوع حمله تروریستی طالبان در مرکز شهرکابل و به شهادت رسیدن و زخمی شدن تعدادی از هم وطنان، رئیس جمهور از فداکاری و ایثار یکی از سربازان پولیس ملی تقدیر و ستایش بعمل آورده و برای او مدال قهرمانی اهدا نموده است. رئیس جمهور در این ارتباط اظهار داشته است: مردم افغانستان هرگز قهرمانانی را که با شجاعت و فداکاری از وطن و مردم خویش حراست می‌کنند، فراموش نخواهند کرد.

حادثه خونین هفته گذشته در کابل که طی آن طالبان تروریست به مرکز پایتخت و چند نقطه آن یورش بردند، از تلخ ترین و شدیدترین رویداد های سال جاری در کابل به شمار می رود. در مقابله با این هجوم تروریست ها علاوه بر فداکاری و رشادت پولیس ملی، دوتن از افسران پولیس ملی با ایثار و از خود گذری سبب گردیدند که تروریست های طالب به اهداف شوم و ضدانسانی خود دست پیدا نکنند. بر اساس گزارش ها یکی از این افسران پلیس یک عامل انتحاری را در میان مردم شناسایی کرده و برای جلوگیری از هر گونه اقدام، وی را در بغل گرفت که در نتیجه تروریست مورد نظر مجبور شد خود را منفجر سازد؛ دراثراین انفجار افسریاد شده، سمونيار عبدالسميع جان خود را از دست داد.

در موردی دیگر و مشابه آن یکی از افسران فداکار باعث گردید که از تلفات و خسارات ناشی از یک عمل تروریستی توسط یک طالب انتحاری، ‌جلوگیری بعمل آورد. طبق گزارش خبرگزاری ها در این حادثه مشابه که در مقابل زون 202 شمشاد بوقوع پیوست، افسر پولیس ملی بنام جان علی زمانی که طالب انتحاری مورد شناسایی واقع شد، وی به سوی او شتافت تا مانع از رسیدن او به هدفش که انتحار در میان سربازان و قتل تعداد زیادی از سربازان پولیس ملی بود، گردد. به گفته شاهدان عینی هنگامی که شهید جان علی به سوی انتحار کننده شتافت، فرد انتحار کننده به ناچار بمب همراه خود را منفجر ساخت و خود و افسر جان علی را به قتل رسانید.

در ارتباط با این قضیه نکته تاثر انگیزی وجود دارد که می تواند تبعات بسیار منفی و ناگواری را بدنبال داشته باشد.
در توضیح این نکته شایان ذکر است که تاریخ کشور از ایثار و فداکاری، رشادت و حماسه آفرینی هم وطنان ، بدور از تعلقات قومی، زبانی، منطقه ای و مذهبی مشحون می باشد. اگر تاریخ ذرین حماسه های پرشکوه وطن را ورق زنیم و به زندگینامه و رشادت های فرزندان راستین این مرز و بوم توجه نماییم این همدلی و اخلاص را بوضوح شاهد خواهیم بود.

از مبارزه و فداکاری مردم ما در برابر سپاهیان متجاوز اسکندر تا هجوم استعمار انگلیس، از تجاوز آشکار روسها تا دوران مبارزه با طالبان مزدور و هم اینک مقابله با تروریست های جنایتکار،‌ در همه این عرصه ها و زمین ها و معرکه ها خون فرزندان این وطن در یک سنگر و در کنارهم ریخته شده است؛ پیروزی ها و شکست ها، شیرینی ها و تلخی ها و.... همه و همه با هم شریک بوده اند. هیچکدام خود را عضو و پیکری جدا از هم نمی دانستند.

به همین دلیل نیز چنین رشادت و فداکاری و شجاعت مردان و زنان کشور کامیابی های درخشان و خیره کننده به همراه داشته است و ذلت و خواری را نصیب دشمنان ساخته است. اما مصیبت و سیاه روزی از آن لحظه ای آغاز گردیده است که عده ای بنام سردار و شاه و زعیم و... دست آورد های این پیروزی ها را غصب نموده و به غارت بردند.

آنان به این مسئله هم بسنده ننمودند بلکه با ترفند و نیرنگ تاریخ رشادت ها و فداکاری های مردم را کمرنگ و آلوده به عصبیت ها و غرض ورزی های تفرقه افگنانه نمودند. بطور مثال امیرعبدالرحمن خان جابر با سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن، رشادت های مردم ما را تحت الشعاع سیاست های تبعیض و حذف قومی و زبانی قرار داد. همینگونه آل یحیا با سیاست های مرموز همواره سعی داشت که افتخارات آفریده شده مردم ما را در جهت و اغراض خاص خود بازتاب بدهند.

حتا در دوران معاصر نیز کوشش های بکار رفته است که بخشی های از جامعه در ارتباط به حماسه آفرینی ها و مقاومت های ضداشغالگری در برابر روس و لشکر مزدور خارجی، منزوی و در حاشیه قرار داده شود. در شرایط کنونی نیز با اینکه از تمام طیف های اجتماعی و قومی و زبانی و مذهبی در ارود و پولیس ملی حضور دارند و در تمام افتخار آفرینی ها با وحدت و همدلی شریک می باشند؛‌ ولی متاسفانه دست ها غرض آلود برخی از تصمیم گیرندگان سعی دارد که چنان فضای تفاهم و همدلی را مکدر سازند.

مورد دیگری که در این راستا قابل طرح می باشد اینست که مسئولیت انسانی و ملی همگان است که فداکاری ها و ایثارگری های فرزندان این وطن و جامعه بدون ملاحظات خاص مورد تقدیر و ستایش قرار گیرد. در این مورد بخصوص و مصداقی می توان به انجام وظایف پولیس و اردوی ملی اشاره داشت. پولیس و اردوی جوان کشور، بخاطر رشادت ها و فداکاری های دلاورانه در برابر تروریست ها شایسته تقدیر هستند.

آنان نه تنها از جامعه و مردم در برابر طالبان جنایتکار حمایت نموده و برای مردم امنیت و اطمینان خاطر را به ارمغان می آورند؛ بلکه در تامین امنیت شهرها و قصبات نیز سهم ارزنده و قابل قدری را بعهده دارند. البته این تقدیر و ستایش هرگز به معنای نادیده انگاشتن کمی ها و کاستی های موجود در پولیس و اردوی ملی نیست. ولی نباید انصاف را از دست داد که و همه خوبی ها و فداکاری های‌ آنان را به پای کمی ها و کاستی های موجود نادیده انگاشت. نقد و انتقاد ساختار و یا سیاست و یا کار کردهای نیروهای امنیتی بحثی جدا گانه است که باید در جای خود بصورت دقیق و مستند و اثر گذار بحث شود.

بدون شک بخش عمده مسئولیت این کاستی ها و چالش ها بر می گردد به چگونگی انجام وظایف مسئولان نیروهای امنیتی کشور. اما افراد پولیس باتوجه به آموزش های که دیده اند، ذهنیت و باورها و مسئولیت های که برای آنان گوشزد شده است اغلب بصورت جدی کوشیده اند و هرگز کوتاهی نکرده اند. بنابر این از همه نیروهای پولیس و اردوی ملی در مبارزه با تروریزم و عناصر اخلالگر اجتماعی که هرکدام به نحوی امنیت اجتماعی و روانی جامعه را تخریب می نمایند، تقدیر و ستایش بعمل می‌آید. از مسئولان این ارگان های امنیتی انتظار می رود که در جهت ارتقاء توانمندی همه جانبه شان کوشش و عزم جدی را بکار بندند.

اما در باب تقدیرها و ستایش های که از نیروهای امنیتی صورت میگیرد؛ همانطور که گفته شد متاسفانه مسئولان سیاسی و امنیتی کشور هنوز به این درجه از رشد و سعه صدر دست نیافته اند که تمام اعضای پولیس و اردوی ملی را در راستای فداکاری و ایثار گری های شان بدون تبعیض و تفاوت مورد تقدیر قرار دهد.

بطور مثال و مصداقی، در همین جریان حادثه اخیر که مجموع نیروهای امنیتی شجاعانه و فداکارانه نقش ایفا نموده اند، و دو تن از افسران پولیس با از خود گذشتگی پنجه در پنجه مرگ انداخته و طرح شوم طالبان تروریست را خنثی ساختند، با تاسف که سیاست مداران کشور برخورد تبعیض آمیزداشته اند.

شاید تقدیری که از آن ایثارگران گردیده است تاثیری به حال آنان نداشته باشد. آنان بر اساس وجدان انسانی و ملی قدم درمیدان مبارزه نهاده و صادقانه و شجاعانه از مرگ استقبال نمودند. اما این برماست که از مرگ سرخ و عزت بخش شان چه درسهایی می آموزیم: ‌آیا درس عدالت،‌ برادری و وحدت را؛ یا با روشها و عمل های تبعیض آمیز مرگ سرخ و با عزت آنان را زیر سوال برده و کم رنگ می گردانیم؟

تبعات چنین برخورد های تبعیض آمیز در جامعه و درمیان نیروهای امنیتی چگونه خواهد بود؟ آیا گمان نمی رود وقتی فرزندان و جوانان وطن و اعضای پولیس و اردوی ملی ببینند که نسبت به فداکاری ها و ایثارگری های شان اینگونه تعبیض روا داشته می شود؛ انگیزه و اراده شان برای انجام خدمات صادقانه و مقابله با دشمنان صلح و امنیت کشور سست گردد؟

شاید گفته شود که برای مقامات اطلاع رسانی دقیق صورت نگرفته است؛ در صورتی که چنین باشد، چرا مقامات نسبت به سیستم و افرادی که در عرصه اطلاع رسانی مسئولیت دارند برخورد جدی نمی نمایند؟ چرا وقتی از موضوع آگاهی حاصل نمودند، درپی رفع عمل تبعیض آمیز بر نمی آیند؟

به هر صورت با آنکه پیام و تقدیر رئیس جمهور از پولیس فداکار عبدالسمیع امری بجا و درست می باشد؛ ولی تبعیض و تمایز قایل شدن نسبت به سرباز و افسر فداکار دیگر پولیس ملی، یعنی جان علی غیر قابل توجیه بوده و رئیس جمهور بعنوان نماینده رسمی و شخص اول مملکت و به حیث سرقوماندان اعلی قوای مسلح کشور وظیفه دارد که به هرشکل ممکن از این سرباز فداکار (‌جان علی) و خانواده او دل جویی نماید. اگر کوتاهی و غفلت در این ارتباط صورت گرفته باید جبران گردد.

اعتراف به اشتباه و بیان اخلال در اطلاع رسانی آسانتر از آنست که موضع متمایز و بی تفاوتی اتخاذ گردد. زیرا که عرصه فداکاری و ایثار هرگز تبعیض و تمایز را بر نمی تابد .

دیدگاه شما