صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

با شعارهای تبلیغاتی نمی توان مدیریت نمود

-

با شعارهای تبلیغاتی نمی توان مدیریت نمود

یکی از ویژگی های دوران انتخابات، حالا چه انتخابات ریاست جمهوری باشد یا پارلمانی و یا شوراهای ولایتی، هر انتخاباتی که پیش روی باشد ویژگی آن اینست که نامزدها برای جلب آراء مردم تلاش می نمایند. این تلاش ها در قالب توزیع پول، مهمان دادن ها،‌انجام امور خیریه، و… که یک بخش مهم آن وعده و وعیدهای است که نامزدها یا کاندیداتورها به مردم می دهند.

مثلا میگویند اگر من رای بیاورم با تخلف و ارتشاء به شدت مبارزه می کنم! واسطه گری را گم می کنم! کاری می کنم که کشور و جامعه گل و گلزار شود! البته چنین وعده های گزاف و بیرون از توان و صلاحیت بیشتر در جامعه ما رایج است.

مثلا فردی که برای ریاست جمهوری کاندید است در شعارهای تبلیغاتی خود مدعی می شود که من اگر رئیس جمهور شدم فلان قانون را تصویب می کنم! حال آنکه تدوین و تصویب قانون کار رئیس قوه مجریه نیست، بلکه از مسئولیت های قوه مقننه بشمار می رود. یا در دوران انتخابات پارلمانی بسیاری از نامزدهای پارلمانی به مردم وعده می دادند که اگر من وکیل شما شوم سرک می کشم! در منطقه تان برق می ‌آورم! نرخ های موادغذایی را ارزان می سازیم !و…

به هر صورت این شعارها و تبلیغات های کمپاینی تا چه اندازه مطابق با واقعیت هست یا نیست؛ بحثی جداگانه می باشد. ولی مردم، بخصوص جامعه و مردمی که از لحاظ رشد فرهنگی و اقتصادی ضعیف باشند بر اساس همین شعارها به نامزدها رای میدهند.

مسئله ای دیگر که در این رابطه مطرح می باشد اینست که چنین تبلیغات هایی از لحاظ زمانی محدود می باشد. یعنی انجام چنین سخنرانی هایی فقط مربوط به دوران انتخابات می باشد. اگر بعد از انتخابات بازهم همان نامزد بیاید شعار تبلیغاتی بدهد ،‌این نشان دهنده آنست که آن فرد از لحاظ بهره هوشی دچار مشکل است یا اینکه کدام مشکل جدی دیگری وجود دارد.

ولی بازهم متاسفانه در جامعه ما بسیاری از سیاست مدارها از لحاظ فکر و برنامه بی تجربه می باشند، مسئله زمان شعارها و سخنرانی های انتخاباتی را درک نمی توانند. او همیشه در حال کمپاین است. از خود تصویری ارائه میدهد که گویا فناناپذیر است!سر رشته همه امور به او ختم میگردد!

او خود را دانایی مطلق و توانایی مطلق می پندارد! در جامعه هیچ فردی شایسته تر از او نیست، هیچ فردی به اندازه او مصلحت جامعه را درک نمی تواند! کارهای او هیچ تمامی ندارد،‌ با اینکه همیشه گرفتار است ولی هیچ پیشرفتی و موفقیتی ندارد! با درد و تاسف فراوان که وضعیت بسیاری از چهره های سیاسی و تصمیم گیرندگان جامعه ما اینگونه است. و تا هنگامی که این افراد و این وضعیت تغییر نیابد، نمی توان انتظار داشت که شرایط مناسب و مطلوب را درک نماییم.

چند روز قبل رئیس جمهور در مراسم جشن، اولین دور فارغان ممتاز انستیتیوت ملی اداره و مدیریت شرکت نموده و در آن محفل سخنرانی نمودند. بخش هایی از سخنان رئیس جمهور در این محفل با وجود تکراری بودن، قابل تامل به نظر می رسد. وی خطاب به فارغ التحصیلان گفت :‌ امروز باز هم در زندگی سخت و دشوار مردم افغانستان یک گام نهایت مهمی را به سوی آسودگی و بهبود و از همه مهمتر به پا ایستادن می گذاریم.

محفل امروزی ظاهراً" جشن فراغت است که در دیگر کشور های جهان همه روزه صورت می گیرد اما برای مردم افغانستان از تهداب گذاری های فردای با عزت و آبروی به پا ایستاده شدن به بازوی خود کشور ماست.

رئیس جمهور از حضور بیست و یک فیصد دختران در جمع فارغان دور اول انستیتوت ملی اداره و مدیریت استقبال نموده و آن را گام مهم خواند. وی در ادامه افزود که در مجالس کابینه و محافل دیگر بر ضرورت ایجاد اداره خدمات ملکی نیرومند در کشور تاکید داشته ام که غیر سیاسی باشد. مامورین آن که شامل تمام سطوح ادارات می گردد بر اساس لیاقت استخدام، کار و ترقی نمایند.

آنچه رئیس جمهور در این محفل بیان داشته است، ‌مشابه چنین اظهاراتی را در سالهای گذشته نیز بیان داشته اند. بخصوص در هنگام کمپاین ریاست جمهوری ایشان وعده دادند که کابینه آینده، کابینه غیرسیاسی و تخصصی خواهد بود. در کنار آن آرزوها و وعده های بسیار دیگر نیز به مردم داده شد.

شاید از یک لحاظ تکرار سخن نیک ، خوب باشد؛ ولی اگر این سخن خوب هیچگونه پشتوانه عملی و عینی نداشته باشد می تواند به همان اندازه پیامد های منفی در برداشته باشد. اتفاقا مشکلات امروز جامعه و حکومت همان مواردی است که رئیس جمهور بدان اشاره داشته اند.

یعنی فقدان فرهنگ و توانایی مدیریت و عدم تخصصی بودن متولیان و مسئولین دست اندرکار نسبت به موقف و وظایفی که دارند. همینطور وجود فساد گسترده اداری، بویژه در عرصه استخدام؛ ‌بی سرنوشت بودن هزاران جوان تحصیلکرده از مراکزعالی تحصیلی، آلوده شدن به سیاست آن هم از نوع ابتذال آن در همه عرصه ها و زمینه ها.

از مهم ترین و خطرناکترین عوارض آفت های یاد شده اینست که امروز امر کشورداری کاملا سقوط نموده است. بی اعتمادی بین مردم و دولت روز بروز وسیع تر می گردد. قانون و اصول بی اعتبار گشته و مصلحت گرایی های حقیر و شخصی و گروهی جای آن را گرفته است.

به راستی ریشه این آفت ها در کجاست؟ راه حل این مشکلات در چه چیزی نهفته است؟ چرا با وجود اینکه از بالاترین مقام تا پایین ترین مقام از این مشکلات شکایت دارند و در جستجوی راه حل آن برآمده اند تا هنوز به نتیجه ای دست نیافته اند؟‌ چرا این آرزوها و شعاری های تبلیغاتی را پایانی نیست؟

همانطور که گفته شد مواردی را که رئیس جمهور در جمع فارغ التحصیلان بیان داشته اند مورد اتفاق همه است. هیچ تردیدی در تحقق و بدست آوردن آن وجود ندارد. همینطور تلاش ها و کوشش های زیادی هم احتمالا برای دست یابی به آن هدف ها صورت گرفته و می گیرد؛ که تا هنوزبه نتیجه نرسیده است.

نکته مهم در اینست که راه چاره و مسیر دست یابی به این هدف را باید پیدا نماییم. زمان کمپاین و تبلیغات گذشته است. مگر اینکه از حالا برای چند سال بعد کمپاین نمود. که این کار هم غیرقانونی است و هم امری ضدتبلیغ محسوب می شود، که نتایج معکوس و منفی درپی دارد.

ضرب المثل ساده وطنی است که میگوید وقتی آب از سرچشمه گل آلود باشد تا آخر گل آلود است. مشکل و درد بی درمان کشور و جامعه ما اینست که گویندگان و مسئولان و متولیان امور خود به آنچه میگویند و امر می کنند و آرزو می نمایند هیچگونه تعلق خاطر و اهتمامی ندارند.

وقتی گفته می شود که دانشجویان نباید سیاست زده شوند،‌ این مسئله چطوری باید تحقق یابد. وقتی یک جوان تحصیلکرده و با استعداد سال های سال پشت دروازه بورسیه تحصیلی منتظر است و سرانجام هم برایش میسر نمی گردد؛‌ اما در همان حال یک انتحاری بخشوده شده بخاطر تعلقات خاص، ‌مورد الطاف مقامات قرار گرفته بدون در نظرداشت توانایی و استعداد او بورسیه خارجی داده می شود، بطور اجبار پای سیاست به میان کشیده می شود.

وقتی وزراء بر اساس مصلحت و بدور از موضوع تخصص تعیین شده و توسط توزیع پول درمیان نمایندگان مجلس برای شان رای خریداری می گردد، چگونه می توان انتظار داشت که محصل سیاسی نشود یا قانون در کشور حاکمیت پیدا کند؟ البته این موضوع تنها به حکومت و مسئولین محدود نمی گردد؛ دیگر بخش ها و حلقه های منتقد نیز متاسفانه به چنین آفت هایی متبلا هستند.

دیدگاه شما