صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

ابهامات پیمان مشترک آمریکا و افغانستان و دورنمای ناروشن جنگ

-

ابهامات پیمان مشترک آمریکا و افغانستان و دورنمای ناروشن جنگ

اعلامیه استراتژیك میان آمریكا و افغانستان که در زمان ریاست جمهوری رئیس جمهور سابق آمریکا جورج دبلیوبوش به امضاء رسید بیشتر جنبه ارشادی داشت، اما اکنون مقامات افغانستان و آمریكا بر آن هستند تا این اعلامیه را به توافقنامه و پیمان استراتیژیک ارتقا دهند.

در این مورد اخیرا رنگین دادفر اسپنتا، مشاور امنیت ملی افغانستان در راس یک هیات دیپلوماتیک، مذاکرات دو روزه ای را در مورد یک پیمان دو جانبه میان امریکا و افغانستان انجام داده است. آقای اسپنتا پس از گفتگو با هیلاری کلینتون، وزیر خارجه، لئون پانیتا، وزیر دفاع، مایک مولن، رییس ستاد مشترک ارتش امریکا و مقامات پایین رتبه کاخ سفید گفته است من کاملا با رضایت اینجا را ترک می کنم.

مشاور امنیت ملی افغانستان همچنان افزود افغانستان قصد دارد تا موافقتنامه را به پارلمان کشور و یا احتمالا به لویه جرگه ارجاع دهد. به هر ترتیب پس از پایان مذاکرات دو روزه در واشنگتن آقای اسپنتا در پاسخ به نگرانی ها و اظهارات برخی مقامات همسایه افغانستان گفته است افغانستان هرگز اجازه نخواهد داد که از خاک افغانستان علیه همسایگان افغانستان و یا کشور سومی استفاده شود.

آقای اسپنتا پیش بینی کرد که ایالات متحده آمریکا و افغانستان به زودی یک توافقنامه همه جانبه امضا خواهند کرد که بر اساس آن آمریکا حمایت خود را از دموکراسی نوپای افغانستان ادامه خواهد داد. مشاور امنیت ملی اظهار داشت مذاکرات دو روزه برخی از خالیگاه ها را در مورد بعضی نکات پر کرد؛ نکاتی مانند رهبری عملیات های علیه تروریسم و این که چه کسی مظنونان به تروریسم را بازداشت کند.

به گفته وی، اهداف فراگیر این موافقتنامه، تمامیت ارضی افغانستان و امنیت ملی و مسائل خارجی و همچنان یک موقعیت بالقوه را برای برنامه احتمالی امریکا در تعقیب تروریستان و جنگجویانی که ایالات متحده را تهدید می کنند، تامین می کند.

اگرچه تاكنون این توافقنامه تدوین نشده اما خبرها حكایت از مذاكرات جدی هیات‌های كاری دو كشور در این زمینه دارد. اما آنچه در این میان اهمیت فوق العاده برای هردو کشور دارد این است که یكی از بندهای مهم این توافقنامه تاسیس پایگاه‌های امنیتی آمریكا در افغانستان است.

سخنان سناتوران آمریكایی مانند لیندسی گراهام، سناتور جمهوریخواه كه قبلا به افغانستان سفر كرده بود، حكایت از آن دارد كه آمریكا به این موضوع به دیده یك امر حیاتی می‌نگرد. سخنان اخیر مقامات افغانستان مبنی بر نیاز افغانستان به حضور آمریكا پس از 2014، حاکی از تمایل بالقوه این مقامات بر همکاری های دراز مدت با ایالات متحده آمریکا است.

روشن است که در این زمینه در نهایت باید نمایندگان پارلمان و مردم افغانستان تصمیم بگیرند و موافقت نهایی با عقد پیمان استراتژیك میان دو كشور، به عهده پارلمان افغانستان خواهد بود. تا كنون نمایندگان پارلمان افغانستان در این مورد بحث و تبادل نظر نکرده اند.

از جانب دیگر به نظر می رسد رئیس جمهور افغانستان با تاسیس پایگاه نظامی دائمی آمریكا در خاك افغانستان موافق است، اما وی پیش‌شرطهایی را برای كار بیان كرده است. از جمله این شروط صلح دائمی، اطمینان همسایه‌های افغانستان و قطع مداخلات خارجی در امور داخلی افغانستان را پیش‌شرط‌ های ایجاد پایگاه‌های نظامی دائمی آمریكا در افغانستان بیان كرد.

در همین حال، یک مقام نظامی امریکا گفته است شکاف های بزرگی در مورد قابل اجرا بودن این پیمان احتمالی وجود دارد؛ این در حالی است که ایالات متحده اصرار می ورزد که برای این پیمان چارچوب قانونی یک معاهده را اعمال نخواهد کرد بلکه در عوض این پیمان یک بیانیه خواهد بود که احتمالا توسط باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا و حامد کرزی، رئیس جمهور افغانستان امضا می شود.

از جانب دیگر افغانستان همچنان خواستار کمک تضمینی ایالات متحده در بخش نظامی و توسعه می باشد اما این مسئله در زمانی که کسری بودجه بزرگی در امریکا وجود دارد، غیر ممکن می باشد. برای ایالات متحده هدف اصلی از موافقتنامه این است که به افغانستان اطمینان بدهد که امریکا پس از بیرون کشیدن نیروهای جنگی اش به افغانستان پشت نمی کند.

در مورد تداوم همکاری های نظامی آمریکا با افغانستان باید گفت تا هنگامی که دشمن مشترک دوکشور و جامعه جهانی بویژه همسایگان افغانستان به قوت خود باقی است طبیعی است که ضرورت این همکاری ها برای هردو کشور قطعی است. در این تردیدی نیست که هم طالبان و هم القاعده همچنان تهدید های جدی علیه ثبات و امنیت منطقه و جهان به شمارمی رود و روزانه در دو کشور افغانستان و پاکستان تعداد زیاد از انسانهای بی گناه قربانی حملات وحشیانه آنان می شود.

در چنین وضعیتی هم پاکستان و هم افغانستان به شدت نیازمند همکاری های گسترده جامعه جهانی و غرب برای ریشه کن سازی تهدیدات و از بین بردن کامل تروریزم در منطقه است. همسایه غربی افغانستان ایران نیز همواره از تهدید های گروه های افراطی مرتبط با القاعده و تروریستی در امان نبوده اند و سال گذشته تعداد زیاد از شهروندان این کشور در عملیات های انتحاری که از جانب گروه های افراطی و تند رو سازمان دهی و اجرا شده بود جانهای خود را از دست دادند.

شاید به همین دلایل بوده است که این کشور در سالهای اخیر در مسائل افغانستان از سیاست همراهی با جامعه جهانی در افغانستان پیروی کرده است و بنا بر این تا زمانیکه تهدیدات مشترک امنیتی برای منطقه و جهان و جود داشته باشد تداوم همکاری های جامعه جهانی با افغانستان یک ضرورت اساسی خواهد بود.

اما اینکه آیا تدوین یک پیمان استراتیژیک و امضای آن میان مقامات افغان و ایالات متحده می تواند به شکست جبهه ترور و خشونت در منطقه و جهان بیانجامد یا نه، مسئله ی است که قابل بحث و تامل جدی است. به نظر می رسد این مسئله بستگی به نوع همکاری ها و همراهی های جامعه جهانی با افغانستان دارد.

به نظر می رسد تا زمانیکه دولت های دو کشور پاکستان و افغانستان نتواند مانع روند روبه رشد افراط گرایی و تروریزم شوند شکست کامل جبهه ترور حتا با وجود پیمان های استراتیژیک آمریکا و افغانستان و پایگاه دائمی آن کشور در افغانستان نیز بدست نخواهد آمد.

یکی از راهکار های مهمی که می تواند روند پیروزی را در جنگ افغانستان تسریع نماید توسعه شبکه های ارتباطی و افزایش حضور رسانه های جمعی در میان مردم است. مثلا در شهر های افغانستان اکنون کمتر افرادی را می توان یافت که از خشونت و ترور و جنگ پشتیبانی کند و لی این وضعیت در دهات های دور افتاده کشور بگونه دیگر است.

به نظر میرسد اهمیت دادن به بخش اطلاع رسانی و تقویت رسانه های دیداری و شنیداری می تواند دورنمای شکست ترور و افراط گرایی را روشن تر سازد. این همه در صورتی ممکن است که ابهامات موجود در موافقتنامه دو کشور کاملا بر طرف شده و شفاف سازی های لازم صورت بگیرد. در غیر این صورت اینده جنگ در افغانستان همچنان مبهم و ناروشن خواهد ماند.

دیدگاه شما