صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

مخالفان مسلح پایان جنگ را چگونه می‏خواهند؟!

-

مخالفان  مسلح پایان جنگ را چگونه  می‏خواهند؟!

به رغم در خواست های مکرر دولت افغانستان از مخالفان مسلح برای پیوستن به روند صلح آنان صرفا تلاش می کنند با ناامن ساختن بیشتر افغانستان دولت را تحت فشار قرار دهند. خشونت های اخیر در نقاط مختلف کشور از سوی مخالفان مسلح دولت که بیشترین قربانیان آن غیر نظامیان اند این پرسش را در افکار عمومی مطرح می سازد که براستی مخالفان مسلح پایان جنگ را چگونه می خواهند؟

متاسفانه اکثر ولایات کشور اعم از ننگرهار، هرات، قندهار، خوست، ارزگان، هلمند، زابل ، کنر، کابل و ... طی روزهای اخیر شاهد انفجارها و حملات مرگبار گروه طالبان بوده است و در این میان شمار زیادی از هموطنان جان هایشان را از دست داده اند. در هفته گذشته، خشونتها با حمله 5 انتحار کننده به ساختمان ولایت پروان آغاز شد که 16 کشته و30 زخمی بر جای گذاشت.

پس از آن ارزگان شاهد انفجاری بمبی بود که بر اثر آن 9 تن کشته و زخمی شدند. کاخ ریاست جمهوری نیز این روزها درامان نبود و هدف حمله موشکی در نزدیکی اش قرار گرفت.پس از آن نیز چندین ولایت دیگر شاهد انفجارهای ماین و بمبهای گروه طالبان بودند. ادامه خشونتها در کشور تا انجا ادامه یافت که روز جمعه شاهد حمله گروهی از انتحارکنندگان بر ساختمان شورای فرهنگی بریتانیا در کابل بودیم که در این رویداد 8 تن از مأموران پولیس، یک مامور امنیتی خارجی و 4 فرد مهاجم کشته شده‌اند. در چنین وضعیتی طبیعی است که دورنمای صلح مبهم و نا روشن خواهد بود.

آيا با وجود اين همه تلاشهاي تخريبي مخالفان مسلح مي توان همچنان از آنان انتظار پيوستن به روند صلح را داشت؟! به نظر مي رسد پاسخ طالبان به فراخوان صلح بسيار روشن است آنان پایان جنگ را با صلح نمی خواهند و اگر بيش از اين به طالبان فرصت و يا امتياز داده شود بي اعتمادي ملي و شكاف هاي قومي با توجه به رويداد هاي ديگري كه در کشور بویژه میان پارلمان و درحکومت رخ داده است در كشور عميق تر خواهد شد.

در شرائط کنونی یکی از پرسش ها و نگرانی های جدی شهروندان کشور این است که چرا دولت افغانستان نه تنها اقدام به برخورد جدي با طالبان در اين زمينه نمي كنند بلكه به تداوم تلاش هاي صلح و فراخوان عمومي براي تمامي مخالفين مبني بر پيوستن به روند صلح همچنان پافشاري مي كند؟ بسیار روشن است که در صورت افزایش تنش ها در کشور تلاش های صلح دست آورد ی نخواهد داشت.

در واقع تشدید حملات اخیر طالبان در افغانستان نشان می دهد که این گروه به فراخوان صلح یا به تهدیدهای ناتو و مقامات غربی توجه چندانی نداشته وبه آن اهمیت نمی دهند. اما پرسش اساسي تر اين است كه چرا چنين شده است طالباني كه در سالهاي نخست دهه كنوني كاملا از صحنه حذف شدند، اينك پس از حدود يك دهه دوباره اقتدار شان را برخ ملت ، دولت و جامعه جهاني مي كشند؟ اشتباه از كجا و از كي بوده است؟ كه يك گروه كوچك رانده شده از صحنه توانسته اند از خلا ها استفاه نموده و دوباره وارد صحنه شوند.

براستي مي توان تمام تقصيرات را به گردن دیگران نهاد؟ يا ميتوان فقط جامعه جهاني و غربي ها را متهم به كم كاري در اين زمينه نمود؟ و يا اينكه مي توان بخش عمده تقصير ها را به گردن دولت و حكومت افغانستان انداخت؟

مسلما نمي توان يك جريان و يا يك نهاد مشخص را در اين خصوص هدف قرار داد بلكه به نحوي تمامي قدرت ها وطرف هاي درگير در قضاياي افغانستان مي تواند در اين خصوص مقصر باشند. جدي نگرفتن تذكرات و هشدار هاي مقامات افغانستان در خصوص نحوه برخورد با ساكنان مناطق جنوبي كشور كه بيشترين بازرسي ها و حملات در اين مناطق عليه مخالفان مسلح راه اندازي مي شد مي تواند در جريحه دار ساختن احساسات برخي از مردم كاملا موثر باشد و اين به اين معنا مي تواند باشد كه اگر در گذشته ها سطح مخالفت با دولت يا نيروهاي غربي پائين تر بوده است حالا مي تواند كاملا تقويت شده باشد.اما حكومت افغانستان نيز در اين زمينه بي تفصير نمي تواند باشد. به باور نگارنده اتخاذ موضع نرم وسازش كارانه با مخالفان مسلح آنانرا جري تر ساخت. زيرا هرگاه با مخالف از موضع نرم صحبت شود اين گونه موضع گيري دليل ضعف تلقي مي شود.

بنا براين بايسته است تا دير نشده دولت مواضع و برنامه هاي بهتري را در هماهنگي با جامعه جهاني روي دست بگيرد. بايد هم نيرو هاي بين المللي به نگراني هاي مقامات افغان توجه نمايد و هم روند كوتاه آمدن ها در برابر مخالفان مسلح متوقف گردد.

وگرنه بحران افغانستان حل شدني نخواهد بود. به نظر مي رسد افزايش ميزان خشونت ها در افغانستان به خوبي نشان مي دهد كه مخالفان هرگزي آماده گفتگو و مذاكرات صلح نيستند و اين يعني بن بست روند صلح. بنا بر اين اگر بيش از اين به مصالحه با مخالفان مصالحه ناپذير تاكيد شود امكان شكل گيري بي اعتمادي ها و بحران هاي تازه تر در كشور هيچ دور از انتظار نمي تواند باشد. بايسته است با برخورد جدي و قاطع با آن دسته از مخالفاني كه نمي خواهند افغانستان روي آرامش و ثبات را ببييند پاسخ محكم به دشمنان ثبات و امنيت افغانستان داده شود تا مايه عبرتي براي همه ي آناني كه خيال برهم زدن دوباره ثبات و امنيت كشور را دارد باشد.

امتياز دهي هاي فراوان به طالبان و تداوم این سیاست ها در دولت باعث شده است طالبان احساس قدرت نموده و دست به خشونت هاي تازه تر و بيشتر بزنند. واقعيت اين است كه اين اقدامات عملا به تقويت طالبان و بزرگ كردن آنان منجر شده است بي آنكه كوچك ترين نشانه و گامي از جانب آنان به سمت صلح ديده شده باشد.

آيا تداوم چنين سياست هاي بسود دولت و ملت خواهد بود؟! دولت بايد استراتيژي روشن وشفاف را در مبارزه باطالبان در همكاري و همراهي با جامعه جهاني روي دست بگيرد. صلح با التماس و پرداخت پول بدست نمي آيد وگرنه سالهاي واپسين فرصت كافي براي اين كار بود. بايد با آن بخش از طالباني كه نمي خواهند به قانون اساسي كشور وخواسته هاي مردم و دولت احترام بگذارد برخورد سخت، قاطع و جدي صورت بگيرد و گرنه شرائط بگونه ي رقم خواهد خودر كه همگان متضرر شود.

حرف آخر اینکه تجربه نشان مي دهد كه در سالهاي اخير همواره زمانيكه تلاش هاي صلح دولت شدت گرفته است خشونت ها و حملات مخالفين مسلح نيز افزايش يافته است و درواقع طالبان به روشني تمام پيام شان در مورد صلح با دولت را اعلام نموده اند.

اگر به تجربه هاي گذشته باشد بدون ترديد بايد آماده تشديد حملات تازه مخالفان مسلح نيز باشيم. ضرب المثل معروف دري مي گويد از يك دست صدا بر نمي آيد بايد دو دست با هم حركت كند. به نظر مي رسد حكايت دولت افغانستان و طالبان مسلح خلاف اين است يعني دولت افغانستان به شدت اميدوار است كه تلاش هاي يكجانبه دولت نتيجه بخش باشد.

اما مخالفان مسلح نيز دقيقا به همين شدت اميدوار اند اما تفاوت در نحوه اميدواري ها است. مخالفان با شدت بخشيدن به ميزان حملات شان و كشتار بيشتر كاملا اميدوار اند كه آنان به زودي عروس پيروزي را به آغوش خواهند فشرد. بنا براين مخالفان هم به پايان جنگ مي انديشند اما با بردن جنگ نه سازش و مصالحه با دولت و قواي بين المللي.

دیدگاه شما