صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

پروانه هایی که در آتش کینه و نفرت سوختند

-

در حادثه تروریستی روز شنبه که در جاده شهید مزاری در نزدیکی شفاخانه محمد علی جناح رخ داد بر اساس آمارهای نهادهای رسمی هفت تن انسان بی گناه شهید شدند. کسانی که نه با کسی دشمنی داشتند و نه فکر می کردند که روزی در یک حادثه تروریستی و به صورت ناگهانی از بین بروند. در این میان پس از اعلان نتیجه طب عدلی مشخص گردید که دو تن از قربانیان فاطمه و طیبه از کارمندان تازه استخدام شده در اداره افغان فیلم بوده اند. دو جوانی که پس از فراغت با هزاران امید و آرزو و تنها بر اساس شایستگی خود در افغان فیلم استخدام شده بودند. اما در حادثه روز شنبه هر دو در آتش یک کینه کور و در فوران  قساوت گروه های افراطی سوختند و قربانی شدند.
نفس این رویداد آن قدر تلخ و جانسوز است که هیچ انسانی نمی تواند در برابر آن تاب بیاورد و از این همه کینه و عداوت گروه های تروریستی با انسانیت بر خود نپیچد. اما آنچه ماجرا را تلخ تر می سازد این است که رییس افغان فیلم پس از قربانی شدن این دو خانم جوان پرده از یک راز وحشتناک برداشته است و نوشته است که چگونه با استخدام آن دو کسانی در درون افغان فیلم در تکاپو افتادند تا به این قضیه رنگ قومی دهند و آنان را با مشکلات و چالش هایی که همه با آن ها آشنا هستیم مواجه سازند. رییس افغان فیلم به کنایه و طعنه به کسانی که تنها به دلیل تفاوت های قومی با حضور آن دو بانوی جوان در افغان فیلم مخالفت کرده بودند نوشته است که حالا جای شما باز شده است! زیرا دیگر فاطمه و طیبه تکه تکه شده اند و در آتش سوخته اند.
او آشکارا نوشته است که زمانی که این دو در هفته های اخیر استخدام شدند تعدادی از هنرمندان و کارمندان افغان فیلم به اداره امور ریاست جمهوری نامه نوشتند که چرا در اداره افغان فیلم دو هزاره استخدام شده اند و رییس این اداره احتمالا به دلیل مناسبات قومی آن دو را در این اداره استخدام کرده است. در حالی که به گفته او این دو بانوی جوان از طریق رقابت آزاد و پروسه های کمیسیون اصلاحات اداری به این اداره جذب شده بودند و تنها بر اساس ملاک شایستگی و لیاقت استخدام شده بودند.
باید اذعان کنیم که تنها تروریسم و افراطیت نیست که زندگی بسیاری از انسان ها را هر روزه در دود و آتش می سوزانند. زوایای دیگری از زندگی در این کشور جریان دارد که بسی تلخ تر و گزنده تر از انفجار و انتحار است. یکی از زوایای تاریک و تلخ زندگی در این سرزمین تبعیض و ستمی است که هر کدام در حق همدیگر به دلایل بسیار ناچیز روا می داریم. تنفر قومی، زبانی، مذهبی، سمتی و جناحی تنها بخشی از میکانیزم های تبعیض است.
نزدیک به پنج سال است که تلاش صورت می گیرد تا روند استخدام در کشور الکترونیکی شود. پنج سال پیش قانون خدمات ملکی بر همین اساس تعدیل گردید و تازه این قانون کم کم تطبیق می شد و هزاران جوان جویای کار و فارغ از دانشگاه های کشور در حال بازیابی اعتماد خود به سیستم استخدامی کشور بودند. درست است که فیصدی بسیار بالایی از داوطلبان در کانکور کمیسیون اصلاحات اداری ناکام می ماندند. اما هرگز این ناکامی ها بر اساس یک سیستم ناعادلانه و غیر شفاف نبود بلکه بر اساس یک میکانیزم شفاف و امتحان کمپیوتری بود. به همین خاطر حتی کسانی که ناکام می ماندند از روند راضی بودند و کمتر شکایت صورت می گرفت. در این اواخر ظاهرا تلاش های پیدا و پنهان بسیار از سوی اعضای کابینه و تعدادی از وکلای مجلس به خرج داده می شود تا میکانیزم استخدام را برخلاف قوانین موجود به گونه ای عیار بسازند که به راحتی بتوانند در امر استخدام مداخله کنند.
بنابراین فاطمه و طیبه که تازه در اداره افغان فیلم مطابق رشته و تجربه خویش کامیاب شده بودند غیر ممکن است که بر اساس واسطه و تبعیض در این سمت ها راه یافته باشند. معلوم است که فاطمه و طیبه مثل هزاران جوان در زندگی خود ده ها بار در آتش نفرت قومی و تبعیض سوخته بودند اما سرانجام هم چون پروانه در آتش کینه و دشمنی گروه های تروریستی نیز سوختند. یاد شان گرامی باد.

دیدگاه شما