صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

نه ظلم می‌پاید و نه عمر ظالم

-

ملاعبدالمنان نیازی یکی از سرکرده های گروه طالبان که چیزی جز نفرت و ستم به بار نیاورده بود و گمان می رفت او در نفرت افکنی و نسل کشی سرآمد همه سران طالبان بوده است، دیروز بر اثر زخمی که قبلا در یک درگیری درون گروهی برداشته بود جان باخت و جهان پس از خود را در آتش و دود واگذاشت. میراث عبدالمنان نیازی ها چیزی جز کینه، وحشت، نفرت، تباهی و دربدری نیست. او نمونه کاملی از یک تروریست و افراط گرای مذهبی است. اکنون در شبکه های اجتماعی هیچ کسی را نمی یابی که کمترین ناراحتی از مرگ او داشته باشد. همه و هر کس با ادبیات خاص از مرگ وی اظهار خرسندی و خوشحالی می کنند. در طول سال های گذشته تروریست های بزرگ کشته شده اند و مرده اند ولی مرگ هیچ کسی به اندازه مرگ عبدالمنان نیازی خوشحالی و سرور در پی نداشته است. حتی می توان گفت که مرگ کسانی چون البغدادی، بن لادن، ملاعمر و... تا این اندازه خوشحالی در پی نداشته اند. ممکن است مرگ هرکدام از آنان از نظر جهان مهم پنداشته شده است و حتی در جای نقطه عطفی در تاریخ به شمار می رفته است ولی خوشحالی مردم افغانستان در پی مرگ عبدالمنان نیازی بی سابقه بوده است.
این همه خوشحالی و شادمانی در پی یک مرگ از سوی مردمی که سال ها است از افراطیت و تروریسم رنج می کشند قابل درک است. نباید در هیچ مرگی خوشحالی کرد و هیچ مرگی را نباید با شادمانی بدرقه نمود ولی مرگ کسانی چون عبدالمنان نیازی سبب تشفی خاطر کسانی می شود که فرزندان و عزیران خود را توسط او از دست داده اند. بدون شک عبدالمنان نیازی یکی از جانیان خطرناک و یک قاتل حرفه ای بود. به همین خاطر نمی توان مردمی را که از مرگ چنین هیولایی شادمانی می کنند شادمانی می کنند ملامت کرد.
عبدالمنان نیازی کسی بود که پس از تصرف مزار شریف توسط طالبان در سال 1377 سخنرانی مشهوری را در روضه شریف ایراد کرد و گفته می شود که این سخنان او از بلندگوهای تمام مساجد شهر بعدا به نشر می رسید. او گفته بود که تاجیک ها به تاجیکستان و ازبیک ها و به ازبیکستان و هزاره ها به گورستان بروند. تا آن زمان کسی از رهبران طالبان چنین سخنی را ابراز نکرده بود. اما ملا عبدالمنان نیازی رسما چنین چیزی را مطرح کرد و پس از آن نیز برای تحقق آن آرزویش نیز تلاش های بسیار کرد. او حتی تا اواخر عمرش در روزهای گذشته کلماتی را در باره بخشی از ساکنان افغانستان بیان کرد که همه را متعجب ساخته بود. او در مصاحبه های اخیر خود مرتب به نفرت قومی و مذهبی دامن می زد و علنا مردم هزاره را تهدید می کرد. مرگ او از جانب دیگر نیز همراه با نفرت و در عین حال خوشحالی همراه شده است که او نخستین کسی بود که پس از شهادت شهید مزاری با بی بی سی مصاحبه کرد و در این رسانه بین المللی اعلان کرد که مزاری کشته شده است.
هم چنین گفته می شود که او کسی بود که در گروگان گیری که منجر به قتل تبسم شد نیز دست داشته است و با تروریست های مسبب این حادثه نیز ارتباط داشته است. او همان طوری که در حرف از قتل عام شیعه ها و هزاره سخن می گفت در عمل نیز برای تحقق این شعار تلاش می ورزید. از این رو مرگ چنین انسانی ناخودآگاه خوشحالی و سرور به بار می آورد.
اکنون پس از مرگش شایعات بسیار دست به دست می شود که گویا او تحت فرمان امنیت ملی افغانستان قرار داشته و با این اداره همکار بوده است. حتی گفته می شود که او از وقتی که زخمی شده بود تحت تداوی امنیت ملی قرار داشت. معلوم نیست که این سخن چقدر موجه است؟ اما واقعا اگر چنین بوده است جای تاسف دارد. زیرا نهادهای امنیتی افغانستان امروز یگانه دستاورد مهم و یگانه جایی است که می توان به آن تکیه کرد. اکنون چگونه می توان تصور کرد که کسی چون عبدالمنان نیازی نیز سری در این نهاد داشته است؟
به هر صورت مهم نیست که نیازی با چه کسانی ارتباط داشت و مناسباتش با استخبارات منطقه و کشورهای همسایه چگونه بود. هم چنین مهم نیست که او چه موضعی علیه هم قطاران طالب خود داشت. برای ما مهم این است که او اکنون مرده است و مرگش نیز ذلت بار و در عین حال همراه با موجی از شادی و شعف از سوی مردم بوده است. این هم شور و شعف آن هم در پی مرگ یک آدم درس بزرگ برای همه تروریست ها و افراط گرایان است. مرگ ذلت بار او نمادی از فروریختن ستم و استوانه های ستم است. بنابراین مرگ عبدالمنان نیازی درس بزرگ برای همه سردمداران ترور و حشت است که ظلم و ستم نمی پاید و عمر ستمگر نیز طولانی نیست. پس چه بهتر که دست از کشتار مردم بی گناه بر دارند و هم چون انسان در کنار هموطنان خویش زندگی انسانی داشته باشند.

دیدگاه شما