صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

آیا القاعده بر می گردد؟

-

رییس جمهور ایالات متحده برای توجیه تصمیم خود مبنی بر خروج کلیه نیروهای ایالات متحده از افغانستان گفته است که عدالت در مورد بن لادن تطبیق شده و ما او را تا دروازه های جهنم دنبال کرده ایم. به گفته جوبایدن هدف ایالات متحده حفاظت از منافع ایالات متحده و شکست القاعده بوده است که هر دو هدف برآورده شده است، بنابراین دیگر نیازی به حضور سربازان ایالات متحده در افغانستان نیست. اکنون گمانه ها بر این است و دلایل قوی نیز وجود دارد که القاعده نه تنها شکست نخورده است بلکه به احتمال زیاد قدرتمندتر از گذشته در صحنه منازعات افغانستان و کل خاورمیانه برخواهد گشت. در روزهای اخیر و پس از تصمیم نیروهای خارجی برای خروج کامل از افغانستان بازگشت القاعده ذهن بسیاری از تحلیل گران را به خود مشغول داشته است و بسیاری از رسانه های مشهور جهان بدان پرداخته اند. بنابراین تهدید تروریسم به سبک القاعده هم چنان باقی است و اگر این بار برگردد ممکن است این هیولای ویرانگر دیرپا و سازماندهی شده تر از قبل خواهد بود.
پیش از این که به نشانه های عینی حضور القاعده در میدان منازعات افغانستان و خاورمیانه مراجعه کنیم نخستین دلیل بر احتمال بازگشت القاعده بنیادهای محکم فکری این سازمان افراطی و نفوذ آن در متن حیات جمعی مسلمانان به خصوص در کشورهای عربی از جمله مصر و کشورهای حوزه خلیج فارس و سپس کشورهایی چون پاکستان و افغانستان است. القاعده میراث دار جنبش های ریشه دار اسلامی در مصر است که روزگاری با هدف اصلاح جامعه اسلامی ظهور کرده بودند و متاسفانه به تدریج به سمت افراط گرایی گرویدند. حلقه وصل القاعده با جنبش های اسلامی مصر و کشورهای عربی سید قطب است که با تیوری پردازی در زمینه جامعه جاهلی، مدرنیته غربی و ظهور تجدد در کشورهای مسلمان را جاهلیت مدرن نام گذاری کرد. از متن نظریه سید قطب جهاد در جامعه امروزی برآمد و با گذشت زمان اندک تمام سرزمین های اسلامی تبدیل به دارالحرب گردید. بنابراین بنیاد اندیشه القاعده مبتنی بر جهاد و رفع فتنه در جهان اسلام است. اکنون تمام ورژن های جهادیسم به خصوص ورژن هایی چون امارت طالبانی و خلافت اسلامی داعشی شکست خورده اند و حتی در نزد افراطی ترین مسلمان چندان مقبولیتی ندارند. اما القاعده هم به لحاظ محتوای فکری و هم به لحاظ فرم تشکیلاتی بسیار متفاوت تر از طالبان و داعش است.
واقعیت این است که القاعده به لحاظ اهداف ایدئولوژیک و دینی تفاوت های عمده ای با طالبان و داعش دارد. القاعده تنها یک دشمن را در جهان می شناسد و آن نظام جاهلی و استعماری غرب است. بدون شک امروزه در راس دنیای غرب ایالات متحده قرار دارد و بدین ترتیب ایالات متحده دشمن شماره یک مسلمانان به شمار می رود. حتی از نگاه القاعده اسراییل به عنوان غاصب سرزمین های فلسطینی در رتبه دوم قرار دارد. زیرا ریشه اصلی دشمن در جای دیگر نهفته است. همین دیدگاه استراتژیک القاعده سبب شده بود که نزدیکی خاصی با ایران به عنوان یکی از دشمنان اصلی ایالات متحده داشته باشد و القاعده حتی زمانی که در افغانستان حضور داشت نیز هرگز انرژی خود را مصروف دشمنی با تشیع نکرد و کمتر به منازعات مذهبی توجه می کرد. بنابراین می توان این گونه تفسیر کرد که القاعده به عنوان یک نیروی اصلاحگر در متن جامعه بحران زده مسلمان هرگز خود را با مسایلی چون فرقه گرایی درون مذهبی و مرزهای جغرافیایی برساخته عصر استعمار درگیر نکرد.
اکنون با توجه چهره کره و زشتی که سازمانی تروریستی و افراطی دیگر از جمله طالبان و داعش از خود نشان داده اند زمینه برای ظهور مجدد القاعده بیش از هر زمان دیگر فراهم شده است. زیرا بحران های متوالی در کشورهای مسلمان هم چنان به قوت خود باقی است و این بحران ها و نابسامانی ها سبب نارضایتی عمیق مسلمان در همه کشورهای اسلامی گردیده است. از نگاه منطق جنبش های رهایی بخش و فلسفه تاریخ مردمان کشورهای اسلامی هم چنان به دنبال یک ناجی می گردند. متاسفانه مدرنیته وارداتی و دموکراسی های هدایت شده نتوانستند به عنوان منجی های قابل قبول ظهور کنند و نهادینه شوند. فساد، فقر، بیکاری، عقب ماندگی و تاخر فرهنگی و مهم تر از همه تحقیر دنیای اسلام توسط غربیان در سراسر سرزمین های اسلامی بیداد می کنند. بنابراین زمینه اکنون برای ظهور مجدد القاعده فراهم شده است. اما این که رهبران سیاسی در کشورهای اسلامی از جمله افغانستان چگونه با این پدیده برخورد خواهند کرد مهم است. متاسفانه تجربه بیست ساله در افغانستان نشان داد که حضور نیروهای خارجی نه تنها نمی تواند جلو رشد سازمان های افراطی و تروریستی را بگیرد بلکه حضور و ظهور تروریسم را به طور غیر مستقیم تقویت می کند و به آن ها مشروعیت می بخشد. بنابراین تنها راه ممکن برای جلوگیری از ظهور مجدد القاعده و شکست تروریسم مذهبی این است که رهبران کشورهای مسلمان اصلاحات اساسی در همه زمینه ها را سرلوحه کار خویش قرار دهند و با تکیه بر داشته های خود با افراطی گری مبارزه کنند. بدون تردید این تجربه بیش از هر جای دیگر در افغانستان وجود دارد. به شرط این که از این تجربه به درستی استفاده شود.

دیدگاه شما