صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

چهارشنبه ۵ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

هفت ثور و هشت ثور؛ آیا تاریخ تکرار می‌شود؟

-

امروز هفت ثور و فردا هشت ثور علی رغم دو نگاه متفاوت به هر دو حادثه دو روز به یادماندنی در تاریخ افغانستان بوده است که تا هنوز آثار و پیامدهای ویرانگر آن دو ادامه دارد. هفت ثور 1357 خورشیدی به عنوان روزی که کودتای خونین حزب دموکراتیک خلق علیه سردار محمد داودخان در آن صورت گرفت و یکی از بدترین گسستهای تاریخ سیاسی کشور را بنیان نهاد. زیرا این حادثه سبب شد که نظام سیاسی کشور فرو بپاشد و زمینه اشغال افغانستان توسط شوروی سابق فراهم گردد. هشت ثور نیز روزی است که در سال 1371 خورشیدی حکومت داکتر نجیب سقوط کرد و نیروهای مجاهدین به عنوان سپاهیان فاتح وارد کابل گردیدند و به سهم خود یک انقطاع دیگر را شکل دادند و جنگ های خونین داخلی آغاز گردید. به نظر میرسد ما اکنون نیز در شرایط کم و بیش مشابه این دو حادثه تاریخی قرار گرفته ایم. به همین خاطر پرسش اساسی این است که آیا بار دیگر تاریخ تکرار میشود و ما شاهد یک گسست دیگر خواهیم بود؟
شرایط مشابه ما با گسست های تاریخی هفت و هشت ثور نه از آن جهت است که طالبان بسیار قدرتمند شده و احتمالا با زور میتوانند کابل را به تصرف خویش درآورند. بلکه از آن جهت است که در این روزها جامعه جهانی به رهبری ایالات متحده پس از بیست سال حضور سنگین نظامی به خاطر سرکوب تروریسم در افغانستان، باروبندیل خود را میبندند و در حال رفتن از افغانستان هستند. تصمیم رییس جمهور جدید ایالات متحده مبنی بر خروج تمامی نیروهای نظامی این کشور از افغانستان و سپس تصمیم سازمان ناتو مبنی بر خروج کامل، گمانهزنیهای بسیاری را ایجاد کرده است که گویا افغانستان یک بار دیگر به نقطه صفر بر میگردد و احتمالا با تشدید جنگهای داخلی ما شاهد گسست دیگر در تاریخ سیاسی خود خواهیم بود.
این بیم و هراس از این جهت حایز اهمیت است و سبب نگرانی مردم شده است که احساس میشود ایالات متحده پس از بیست سال حضور نظامی در افغانستان بدون این که دستاورد ملموس در زمینه مبارزه با تروریسم داشته باشد کشور را ترک میکند و پیامد این خروج ممکن است ویرانی دوباره افغانستان باشد. واقعیت این است که متاسفانه تروریسم اکنون پس از سال مبارزه خونین علیه آن همچنان مقتدرانه نه تنها در صحنه جنگ بلکه در صحنه سیاسی نیز قوی تر از گذشته حضور دارد. طی دو سال اخیر گروه طالبان به تدریج تبدیل به یک نیروی سیاسی بلامنازع شده است. بدون این که کمترین تغییری در پالیسی خشونت ورزی خویش به وجود آورده باشد. خشونتها در این روزها توسط طالبان در عرصه جنگ و هم در بخش حملات تروریستی در شهرها به گونه بی سابقه تشدید گردیده است. از سبعیت و چهره خشن طالبان و گروه های تروریستی همکار آن چیزی کاسته نشده است و هنوز افراد ملکی و بی گناه اعم از زن، مرد و کودک را با بدترین وضعیت ممکن میکشند. در عین حال در عرصه سیاست نیز تبدیل به یک گروه سیاسی و چانه زن شده است. بنابراین باید حق بدهیم که مردم و افکار عمومی نگران بازگشت به گذشته و تکرار تاریخ باشد.
با تمام آن چه گفته شد به نظر میرسد شرایط نسبت به گذشتهها بسیار تغییر کرده است و فاکتورهایی اساسی در روزگار ما وجود دارد که بازگشت به نقطه صفر و احتمال بازگشت حاکمیت سیاه طالبانی را ناممکن میسازد. طالبان اگرچه هیچ تغییری در سیاستها و پالیسیهای خود نیاورده اند و هنوز به دنبال حاکمیت سیاسی خود با همان وجهه متحجرانه هستند ولی نباید از نظر دورداشت که مردم افغانستان بیش از حد تصور طالبان رشد کرده اند و تغییرات اساسی در نگاه و حیات جمعی مردم به وجود آمده است. دستاوردهای بیست ساله مردم در زمینههایی چون آزادیهای مدنی، ارزشهای حقوق بشری، ازادی بیان و رسانههای آزاد، آزادی زنان، قانون اساسی، نهادهای اساسی دولت، روندهای دموکراتیک، نهادهای امنیتی مقتدر و مدرن و ده ها فاکتور دیگر هر کدام به تنهایی برای هضم طالب و تفکر متحجرانه آن کافی است. امروز کاروانهای طولانی پسران و دخترانی را شاهد هستیم که در راه مکتب و دانشگاه صف میکشند و برای یک زندگی مدرن و همگام با جهان تلاش میورزند. طالبان هرگز قادر نیستند تا یک شبه آن قدر تغییر به وجود آورند که ذهنیت و اراده مردم برای یک زندگی انسانی را از بنیاد پاک بسازند. بنابراین میتوان گفت که ما برای رسیدن به یک زندگی مرفه و صلح آمیز راه طولانی در پیش داریم ولی هرگز به گذشته بر نخواهیم گشت و تاریخ تکرار نخواهد گردید.

دیدگاه شما