صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

سیاست کجدارومریز امریکا در افغانستان

-

پس از انفجار برج های دو قلوی نیویورک، امریکا با حمایت کشورهای دیگر وارد افغانستان شد و هدف اصلی امریکا، مبارزه با تروریسم و حامیان آنها بود. امریکا حکومت طالبان را به عنوان حامی گروه های تروریستی سرنگون کرد و رهبران و نیروهای طالبان را تا مرز پاکستان تعقیب کرد.
سقوط امارت اسلامی طالبان و پاکسازی این کشور از وجود نیروهای طالبان، زمینه را برای ایجاد دولت مشارکتی جدید با توافق گروه های سیاسی دیگر فراهم کرد. با امضای توافقنامه بن آغاز تشکیل یک دولت ملی کلید خورد. این دولت با حمایت گسترده جامعه جهانی شکل گرفت و نهادهای قانونی یکی پی دیگری تأسیس شد و قانون اساسی با رأی و نظر همه مردم افغانستان از طریق لویه جرگه رسمیت یافت.
کمک های جامعه جهانی برای بازسازی کشور شروع شد و میلیاردها دالر برای بازسازی افغانستان اختصاص پیدا کرد. آن زمان سیاست امریکا و متحدانش به صورت یکپارچه در محور حمایت و تقویت نظام جدید شکل می گرفت. امنیت افغانستان نیز توسط نیروهای خارجی تأمین می شد.
تصمیم و اراده جدی امریکا و جامعه جهانی مبنی بر تقویت حکومت جدید، نه به گروه طالبان فرصت بروز و مخالفت را می داد و نه کشورهای همسایه و منطقه جرأت حمایت از گروه طالبان را پیدا می کردند. در نتیجه اوضاع سیاسی و امنیتی بر وفق مراد پیش می رفت و پایه های نظام هر روز مستحکم تر و ارزش های دموکراسی گسترده و همه پذیرتر و مردم هم نسبت به آینده امیدوارتر می شدند.
اما این سیاست جامعه جهانی دیری نپایید. چهار سال بعد، شکاف آشکاری میان سیاست های امریکا و انگلیس در افغانستان به مشاهده می رسید. این اختلاف ها فرصت را برای برخی کشورهای منطقه فراهم کرد تا از این خلأ به نفع طالبان استفاده کند. برخی کشورهای همسایه به صورت محتاطانه و آرام سیاست حمایت از طالبان را برای رسیدن به اهداف سیاسی شان در افغانستان تعقیب کردند. این گروه با حمایت این کشورها از آن طرف مرزها وارد افغانستان شدند و فعالیت های خود را در قریه های دور افتاده شروع کردند. این در حالی بود که میان امریکا و متحدانش تعریف روشنی از تروریسم وجود نداشت. برخی از کشورها می گفتند که تروریسم به گروه هایی گفته می شود که اهداف و ساحه فعالیت شان به جغرافیای مشخص محدود نباشد. به عبارت دیگر گروه های تروریستی اهدافش برهم زدن نظم و امنیت بین المللی است و ساحه فعالیت شان هم محدود به یک یا چند کشور نیست؛ بلکه بسته به شرایط سیاسی و امنیتی ساحه فعالیت خود را در کشورهای مختلف گسترش می دهند.
طرح چنین موضوعی در آن زمان معنا دار بود. آنها می خواستند به جهانیان وانمود کنند که گروه طالبان چون هدفش مخالفت با دولت افغانستان است و اهداف امنیتی و سیاسی خارج از افغانستان ندارند؛ پس نمی توانیم طالبان را در دسته گروه های تروریستی به شمار آوریم. خلأهای نظری و امنیتی امریکا و متحدانش در افغانستان سبب شد که پاکستان کم کم سیاست های دوگانه در قبال تروریستان در پیش گیرد.
پاکستان این نقش را بسیار با مهارت بازی کرد. این کشور از یک طرف روابطش را با امریکا تقویت کرد و به عنوان مبارزه با تروریسم کمک های جامعه جهانی را جذب می کرد و از سوی دیگر در سایه دوستی با امریکا و انگلیس، طرح حمایت از گروه طالبان و تشدید و گسترش ناامنی در افغانستان را عملی می کرد.
طالبان به پیشروی های خود ادامه دادند، نیروهای بین المللی در رفتار با این گروه مماشات می کردند و تنها زمانی آنها را مورد حمله قرار می دادند که طالبان پایگاه آنها را هدف قرار می دادند. سیاست حکومت افغانستان نیز در برابر طالبان گنگ، مبهم و نا مشخص بود. رییس جمهور قبلی طالبان را جزؤ مردم افغانستان خواند و به آنها «برادر» خطاب کرد. علاوه بر آن بر نیروهای بین المللی فشار آورد که بدون هماهنگی با دولت عملیات نظامی انجام ندهند، حملات هوایی و حملات شبانه را متوقف کنند.
در حالی که طالبان هر روز قدرتمندتر می شد، امریکا اعلام کرد که طالبان دشمن امریکا نیست. جنگ طالبان با حکومت یک مسأله داخلی و به مأموریت ناتو در افغانستان ارتباط ندارد. این موضع امریکا فاز جدیدی در سیاست امریکا باز کرد. دیگر حضور طالبان برای امریکا مسأله نبود و ناتو مبارزه با طالبان را جزؤ اهداف خود به شمار نمی آورد. حکومت هم سیاست نرمش و بیش از حد مداراجویانه را در قبال طالبان در پیش گرفت. نتیجه این رویکردها حضور طالبان به عنوان یک طرف قضیه در مسایل افغانستان بود. هیچ کس دیگر نمی توانست، قدرت طالبان را انکار کند و هیچ کس باور به شکست این گروه از طریق نظامی نداشت.
پروسه دوحه رسما طالبان را وارد فاز سیاسی کرد. این پروسه این گروه را از یک گروه شورشی به یک قدرت سیاسی و دارای توان دیپلماتیک معرفی کرد. اکنون عقب نشینی های امریکا درمورد ادامه حضور نظامی این کشور و موضع گیری های ترس آلود و همراه با احتیاط آن کشور، بیش از پیش به تشجیع طالبان می انجامد و این  گروه را در دوام خشونت های فزاینده تشویق و ترغیب می کند. سیاست های مردد و ضعیف نه تنها به صلح نمی انجامد که طالبان را بر ایستادگی روی خواست هایش مصممتر می سازد.

دیدگاه شما