صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

مادر بلند شو که انسانیت مرده است

-

دیروز ساعت چهارونیم بعد از ظهر مثل همه روزهای دیگر کابل در ناحیه چهارم این شهر انفجاری رخ داد که در آن تعدادی کشته و زخمی شدند. همه ما اخبار آن رویداد را شنیدیم و شاید هم با کمی افسوس و ژست انسانی گرفتن از کنار آن گذشتیم. در این میان اما تصاویری از جسم بیجان یک مادر و ضجههای دو طفل خردسال که فریاد میزدند «مادر بلند شو» قلب هر انسانی را به درد میآورد و به سرعت همه شبکههای اجتماعی را فرا گرفت. واقعا وقتی به این تصاویر نگاه میکنیم نمیدانیم که چه تفسیری از آن ارایه دهیم و در برابر آن همه بیرحمی و قساوت چه کلماتی بر زبان بیاوریم و چگونه احساس خشم و نفرت خود از تروریستها و آدمکشان قسیالقلب را فرو بنشانیم و چگونه و با چه زبانی اظهار همدردی کنیم. اساسا آیا این همه خشم و نفرت و این همه همدردی و افسوس، دردی از آن دو طفل معصوم که در این دنیای بیرحم بهترین پناهگاه شان را از دست داده اند دوا خواهد کرد یانه؟ این تصویر و هزاران تصویر مشابه هر روز از سرزمینهایی به رسانههای مهم دنیا همرسانی میگردد که ساکنان آنها خود را مسلمان میخوانند و ادعای پیروی از آموزههای دین را دارند.
این تصویر با تمام درد و رنجی که به بار میآورد و روح و روان آدمی را ویران میسازد، یک چیز را برملا میکند و آن این که انسانیت در وجود همه ما مرده است و دیگر در این خراب آباد هیچ کسی نباید اسم خود را انسان بگذارد. به خصوص کسانی که ادعای جهاد و برقراری شریعت اسلامی را دارند باید پیش از دیگران ذره ذره آب شوند و در درون خویش بمیرند و وجدان انسانی خود را در درون خویش دفن کنند. همین دو روز پیش مجیب الرحمان انصاری در شهر هرات که خاستگاه تمدن و هنر شرقی است عربده میکشید که با خداوند معامله کرده است و تا یک قطره خون در بدن دارد در راه الله خواهد ریخت. احتمالا کسانی که دیروز مادر آن دو طفل خردسال را به خاک و خون کشیدند دستورات مجیب الرحمان انصاری و مجیب الرحمان های دیگر را اجرا کرده اند و دیشب را سرشار از غرور و پیروزی سر بر بالش نهاده اند و با احساس آرامش تمام خفته اند. شاید آنان اکنون افسوس میخورند که چرا هنوز زنده اند و هرچه زودتر باید شربت شهادت مینوشیدند و به بهشت میرفتند و حوریان بهشتی را در آغوش میگرفتند. این همه بلاهت، نادانی و سبوعیت در تاریخ بشر بیسابقه است و هرگز قبل از این تکرار نشده است. بیرحمی و کشتار و حتی کشتن اطفال و مادران بیگناه بسیار اتفاق افتاده است. اما این گونه برای رضای خداوند کسی هنوز انسان نکشته است که در کشور ما هر لحظه اتفاق میافتد و تکرار میشود.
بدتر از آن کسانی هستند که به راحتی این تصاویر را مشاهده میکنند ولی هنوز نام خویش را انسان نهاده اند و از شرم فرو نمیریزند. این همه کرختی و این همه بدذاتی بیسابقه است. کسی که در آن لحظات تلخ و غیر قابل تصور به جای این که به آن مادر و کودکان معصوم کمک کند با خیال راحت و آسوده از آن صحنه تکرارناپذیر تاریخ فیلم و عکس میگیرد، نمادی از انسان ساکن در این شهر است. او بدون این که واکنش تندی نشان دهد و بدون این که تحت تاثیر این صحنه فجیع قرار گیرد از آن فیلم میگیرد و احتمالا برای آن که در شبکههای اجتماعی لایک بیشتر بگیرد برای نخستین بار نشر کرده است. از آن پس در نشر و پخش آن تصاویر همه ما یکی از دیگر سبقت میگیریم و خم به ابرو نمیآوریم.
حتما امروز بر جنازه به خون نشسته آن مادر نماز میخوانند و دو طفل خردسالش ناباورانه میبینند که چگونه بر اساس احکام دین جسد مادر شان به خاک سپرده میشود. آنان حتما تا هنوز ضجه میزنند که مادر بلند شو. اما آن جنازه یک زن و یک مادر نیست. بلکه ویرانهای است که جغدی بر آن آواز ویرانی و تباهی میخواند. اگر انسانی در این شهر هست و وجدانی هنوز بیدار است باید فریاد بزند که: مادر بلند شو که انسانیت مرده است.

دیدگاه شما