صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

بن بست در قطر و شادمانی در اسلام آباد

-

بیش از دو هفته است که گفتگوهای مستقیم میان دولت افغانستان و گروه طالبان در دوحه قطر آغاز شده است. آغاز گفتگوهای مستقیم واقعا یک گام مهم و تاریخی در راستای صلح شمرده می شد و به خوش بینی های بسیار نیز دامن زد. این خوش بینی ها و دلیل اهمیت این گام در این نکته نهفته بود که برای نخستین بار پس از چهل سال جنگ و منازعه مذاکرات مستقیم میان طرف دولت مستقر و گروه شورشی شروع شد. حتی در زمان حکومت بازمانده از تجاوز شوروی و مجاهدین چنین گفتگویی صورت نگرفته بود.
اگرچه بخشی از خوش بینی ها از تبدا تصنعی و یا ساده انگارانه بود ولی موج بزرگی از خوشی ها و خوش بینی ها را نمی شد نادیده نگرفت. از روزی که مذاکرات میان طالبان و ایالات متحده در قطر آغاز شد خیلی ها تلاش می کردند که این گفتگوها را به نحوی به پیروزی ایالات متحده بر یک معضل جهانی قلمداد کنند و بر سر رقبای سیاسی خویش فخر بفروشند. تمام تلاش ایالات متحده به خصوص تیم رییس جمهور ترامپ این است که از قضیه افغانستان کلاهی برای انتخابات ریاست جمهوری این کشور بسازند. آقای خلیلزاد دقیقا به همین منظور ماموریت یافته است و تا کنون موفق عمل کرده است. زیرا طالبان را در موقعیت برتر قرار داده و موقف دولت افغانستان تضعیف گردیده است و زمینه برای خروج نیروهای آمریکایی هم فراهم شده است و مذاکرات هم شروع گردیده است. اکنون آقای خلیلزاد به راحتی می تواند به تیم رییس جمهور ترامپ بگوید که مساله افغانستان در آستانه حل شدن قرار گرفته است و دیگر نیاز به حضور نیروهای ما نیست. طبیعی است که افکار عمومی در ایالات متحده طرفدار همین سخن است که سربازان شان به خانه های خویش برگردند و در یک جنگ احمقانه کشته نشوند و پول مالیه شان هم صرف این جنگ نشود.
اوج خوش بینی ها و تحلیل معطوف به فایده در رهبری ایالات متحده ظاهر قضیه است. یعنی سناریویی است که از پیش به خاطر اهداف سیاسی و انتخاباتی به همین شکل چیده شده است و طبیعی است که منافع کلان کشور بحران زدهی به نام افغانستان هرگز مد نظر قرار نگرفته است و در عالم سیاست چنین انتظاری بیهوده است. به همین خاطر و با توجه به منافع و مصالح کلان کشور در افق روند کنونی صلح هیچ چشم انداز روشنی دیده نمی شود.
نشانه های زیادی وجود دارد که نه تنها خوش بینی ها و ساده انگاری ها بلکه اساس روند کنونی صلح را زیر پرسش می برد. از روزی که طالبان با ایالات متحده توافقنامه امضا کرده است، خشونت ها به شدت افزایش پیدا کرده است. در حالی که بر اساس مفاد همین توافقنامه باید خشونت ها کاهش می یافت. دو هفته است که از گفتگوهای مستقیم می گذرد ولی حتی هنوز بر طرزالعمل مذاکرات توافق نشده است و طالبان هم چنان بر سر موضع خویش مصر هستند و پای می فشارند و هرگز کوتاه آمدنی نیست. کشور همسایه جنوبی افغانستان فعال شده است تا یک پارچگی را که پس از امضای توافقنامه سیاسی میان رهبران دولت افغانستان به وجود آمده بود با استقبال گرم و بی سابقه از رییس شورای عالی مصالحه بشکند حداقل در آن درز ایجاد کند. دزدی و نا امنی به خاطر بدنام کردن حکومت در تمام شهرها توسط طالبان شروع شده است. تنها طی چند ماه اخیر و پس از امضای توافقنامه طالبان و ایالات متحده بیش از 3500 نفر از مردم ملکی شهید شده اند.
موارد فوق و بسیاری از فاکتورهای دیگر سبب می شود که فضای صلح تیره و تار بنماید. از این منظر نگاه کنیم نه تنها در مذاکرات دستاوردی حاصل نگردیده است بلکه ما در یک بن بست عجیب گیر کرده ایم. به همین خاطر است که شادمانی و پایکوبی در اسلام آباد به مناسبت سفر رییس شورای عالی مصالحه تا حد زیادی تناقض آمیز و غیر قابل فهم است. شادی های بی حد و حصر در اسلام آباد در صورتی قابل فهم می تواند تفسیر شود که گرهی از بن بست به وجود آمده در دوحه بگشاید. در حالی که به نظر می رسد این سفر حداقل در دومین روز خود دستاورد ملموسی برای بن بست موجود و روند کنونی صلح نداشته است.

دیدگاه شما