صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

طالبان و دشمنی ذاتی با پیشرفت

-

دیروز معاون رییس جمهور در محفل افتتاحیه «کاروان سواد میهن دوستان» که در مرکز رسانه های حکومت برگزار شده بود، بر بی باوری طالبان به صلح، رفاه و امنیت و به خصوص تعلیم و تربیه تمام اقشار جامعه تاکید کرد و عصر حکومت طالبان را که در آن میلیون ها انسان از حق آموزش و آزادی محروم شده بودند، شاهد این مدعا خواند. طالبان نه تنها در عالم تحلیل و نظر بلکه در عرصه عمل نیز تا کنون نشان داده اند که دشمن آگاهی و پیشرفت هستند.
طی یک سال گذشته به مراکز آموزشی حملات انتحاری به صورت زنجیره ای و هدفمند صورت گرفت است که بدترین آن شاید مرکز آموزشی موعود بود. علاوه بر مرکز موعود ده ها مرکز دیگر هدف حملات تروریستی قرار گرفته است که آخرین آن ها حمله بر دانشگاه کابل در روز جمعه بود. در این حمله که به نظر می رسد داوطلبان کانکور ستاژ قضایی بوده است، چندین تن از افراد ملکی و بی گناه در جاده دانشگاه به قتل رسیدند و تعداد زیادی نیز زخم برداشتند. این حملات کور نشان می دهد که طالبان و گروه های هم فکر آن نه تنها هنوز باور به پیشرفت و توسعه ندارند بلکه به شدت با آن دشمنی می ورزند و ذاتا با آن مخالف اند.
در این که طالبان از اساس و به لحاظ ماهوی با توسعه و پیشرفت دشمن هستند، شکی وجود ندارد و تا حدودی روشن است. طالبان گروهی است که برخلاف جریان آب شنا می کند. در حالی که دنیا تلاش می کند که هرچه بیشتر به توسعه و پیشرفت نایل آید، اما طالبان تلاش بی وقفه انجام می دهند که مردم را به قرن ها عقب برگردانند. زیرا از نظر آنان بهترین عصر در تاریخ انسان، عصر پیامبر اسلام و همان عصر حیات طیبه انسانی به شمار می رود. تفسیر طالبان برخلاف همه دیدگاه این است که این عصر نه تنها به لحاظ محتوا بلکه از نگاه ظاهری نیز بهترین عصر برای انسان ها بوده است و باید الگو قرار گیرد. حتی نحوه لباس پوشیدن و عنعنات عربی که در آن زمان بسیار ابتدایی بوده است اکنون از نگاه طالبان و سلفیسم معاصر باید الگوی زندگی مسلمانان قرار گیرد. دقیقا یکی از اهداف خشونت ورزی و هراس افکنی طالبانیسم همین نکته است که انسان ها را با زور و اکراه به زندگی 1400 سال قبل مجاب و مجبور کنند. بهترین شاهد در این قسمت حکومت و شیوه حکومتداری طالبان در اواخر قرن بیستم است.
زنان و دختران به مثابه نصف جامعه، مطلقا از آموزش محروم بودند و حتی حق بیرون رفتن از خانه را نداشتند. دانشگاه ها و مکاتب نصاب های تحصیلی و تعلیمی خاص را باید آموزش می دادند و حق نداشتند که کتاب های جدید و رشته های علوم انسانی را تدریس کنند. هیچ رسانه ای در افغانستان وجود نداشت به جز رادیو صدای شریعت که آن هم فقط به نشر اخبار طالبان و اعلامیه های مطبوعاتی فرماندهان این گروه می پرداخت. هر آن چه مظهر تمدن پیشرفت به حساب می آمد، ممنوع بود و متخلفان به اشد مجازات و غالبا به اعدام محکوم می شدند.
با تمام آن چه گفته شد اکنون یک باور کاذب در حال شکل گرفتن است که تلاش می کند همه چیز و همه کس را با زور با طالبان آشتی دهند. قضایای اخیر در روند صلح و حرکت های یک جانبه که عمدتا به سود طالبان تا کنون منجر گردیده است، نشان می دهد که کسانی عمدا و آگاهانه تلاش می ورزند که این گروه را از تمام عملکرد سیاه گذشته آن برائت دهند. چهره مخدوش طالبان که در نزد تمام جهانیان به عنوان نماد کاملی از تروریسم و عقب ماندگی و جهالت تلقی می شد، اکنون به چهره صلح خواه و انسانی تبدیل گردیده است. عالم سیاست از این کیمیاگری ها زیاد دارد ولی از یاد نبریم که مردم افغانستان این چهره را بیش از هر کس دیگر و بهتر از هر کسی می شناسند. طالبان با آگاهی و پیشرفت ذاتا در تضاد قرار دارند و هیچگاه دست از این دشمنی بر نمی دارند.

دیدگاه شما