صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

سرنوشت مبهم صلح

-

ششمین دور مذاکرات صلح افغانستان میان نمایندگان ایالات متحده و طالبان در قطر در حالی پایان یافت که هیچگونه توافقی در پی نداشت. اگرچه دو طرف از پیشرفت های اندک سخن به میان آورده اند؛ ولی بر اساس برخی گزارش های موثق در این دور از مذاکرات موضوعات تازه ای به میان آمده است که کلیت پروسه را با چالش جدی مواجه کرده است. ظاهرا نمایندگان طالبان در این دور، مطالبات اصلی خود را مطرح کرده اند و خواهان برقراری امارت اسلامی در افغانستان شده اند. موضوعی که حداقل در ظاهر با مخالفت جدی ایالات متحده مواجه شده است. البته این چیزی تازه ای از نگاه طالبان و کسانی که این گروه را به درستی می شناسند، نیست. نمایندگان این گروه در کنفرانس مسکو نیز با صراحت تمام قانون اساسی، نظام سیاسی موجود و ارزش های جدید را به کلی مردود شمرده بودند. علاوه بر زیاده خواهی های جدید طالبان به نظر می رسد حمله مرگ بار این گروه بر یک موسسه آمریکایی در شهر نو کابل در روز چهارشنه گذشته نیز عامل دیگر بر پایان بی نتیجه مذاکرات و به وجود آمدن ابهامات بیشتر بوده است.
اکنون تکلیف طالبان روشن به نظر می رسد. این گروه از ابتدای روند جدید مذاکرات موضعش مشخص و روشن بوده است و در تمام این مدت با جدیت و قاطعیت تمام بر مواضع خود پای فشرده و حتی یک گام کوچک هم عقب نشینی نداشته است. اما سه جانب دیگر باید موضع خود را روشن کنند.
دولت افغانستان در این مدت بسیار خوش شانس بوده است که به هر دلیلی در یک پروسه شکست خورده دخیل نبوده است. عامل اصلی عدم حضوردولت افغانستان در مذاکرت اغواکننده اخیر گروه طالبان بوده است؛ ولی این غیبت و حتی به گفته مخالفان حکومت انزوای سیاسی به نفع دولت تمام شده است. حکومت افغانستان با برگزاری لویه جرگه مشورتی صلح و برآیند جدی این جرگه انسجام درونی خویش را به دست آورده است و با منطق قوی وقدرتمند در تمام مراحل بعدی حضور خواهد یافت. اکنون حکومت افغانستان ابتکار اصلی را به دست گرفته است و تنها کاری که باید انجام دهد، به مطالبات لویه جرگه مشورتی صلح تن در دهد. یکی از جدی ترین مطالبات در تمام کمیته های جرگه مشورتی صلح انحلال شورای عالی صلح و خاتمه بخشیدن به یک نهاد ناکارآمد و پرهزینه بوده است. اکنون حکومت در نخستین اقدام عملی خود به این خواسته باید تن دهد و از ایجاد هرگونه نهاد مشابه خودداری کند. برخی پیشنهادها مبنی بر تشکیل یک نهاد به نام وزارت در امور صلح است که می تواند بدیل ناموفق دیگر برای شورای عالی صلح باشد. بهترین میکانیزم برای پیشبرد امورصلح همان شورای رهبری مصالحه تحت ریاست رییس جمهور با یک دارالانشای قوی و جامع است. هر گونه نهادسازی دیگر تکرار اشتباه گذشته و قدم گذاشتن به جاده ای است که یک بار طی شده است.
طرف دیگر صلح افغانستان پیش از هر طرف دیگر، ایالات متحده است. این کشور اشتباه بزرگی را در ماه های اخیر مرتکب شده است. بزرگ ترین اشتباه بها دادن بیش از حد به طالبان بوده است. به گونه ای که اکنون طالبان از داشتن موقعیت یک گروه تروریستی به یک نازدانه سیاسی بدل شده است. واقعیت این است که در تمام مدتی که پروسه صلح ظاهرا جدی به نظر می رسید، تنها طالبان سود برده است و دیگران به تدریج در موقعیت ضعف و انزوا قرار گرفته است. عامل این تحولات نیز شخص فرستاده ایالات متحده و اعتماد بیش از حد تصمیم گیرندگان اصلی در کاخ سفید به اقای خلیل زاد بوده است. عامل دیگر تقویت طالبان، کشور قطر بوده است که همواره نظرات خود را بر روند صلح تحمیل کرده است. به نظر می رسد تنها گزینه های مناسب برای ایالات متحده بیرون کشیدن پای اقای خلیلزاد از پروسه صلح افغانستان و تغییر دادن مکان گفتگوها از قطر به یک کشور بی طرف دیگر است. در غیر این صورت این گفتگوها هیچگاه پایان خوش و مثبتی برای ایالات متحده نخواهد داشت. ظاهرا این دو موضوع قبلا نیز از سوی دولت افغانستان به نحوی مطرح شده است؛ اما از جانب ایالات متحده پاسخ مثبت دریافت نکرده است.
گروه ها و جناح های سیاسی که منتظر فروپاشی نظام موجود و برقراری یک حکومت موقت و یا سرپرست بودند، اکنون باید به دنبال فشار بر حکومت برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری باشند. آن ها پس از برگزاری لویه جرگه مشورتی صلح و مطالبات اصلی مردم افغانستان باید درک کرده باشند که هرچه بر طبل رفتن به راه های غیر متعارف و غیر قانونی بکوبند، انزوای سیاسی خویش را بیشتر کرده اند و از مسیر اصلی مردم افغانستان دور شده اند. تنها گزینه معقول برای جناح های سیاسی و تکت های انتخاباتی تاکید بر برگزاری یک انتخابات شفاف و عادلانه است.
برخی کشورهای منطقه و همسایگان افغانستان نیز تا حدودی مواضع مشخص دارند و هر کدام به دنبال گل آلود کردن آب و گرفتن ماهی مقصود خویش هستند. باید اذعان کنیم که متاسفانه هیچیک از کشورهای همسایه نیت انسانی و تعهد کافی برای برقراری صلح در افغانستان ندارند و به دنبال تیره کردن وضعیت هستند.
در مجموع اکنون سرنوشت صلح افغانستان بیش از گذشته مبهم و در عین حال خطرناک شده است. امید می رود که همه طرف های دخیل در این قضیه متوجه باریکی های موجود در این پروسه شده باشند و تنها معیار برای همه آن ها منافع مردم افغانستان و برقراری آرامش دایمی و پایدار باشد.

دیدگاه شما