صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۷ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

علما قربانی دگردیسی در مفهوم جهاد

-

روز چهارشنبه گذشته یکی از خونینترین حملات انتحاری بر محفل میلادالنبی در هوتل اورانوس در کابل صورت گرفت که در آن دهها تن از علمای کشور جان باختند. در ادامه سلسله حملات بر علما، دیروز نیز عبدالبصیر حقانی رییس شورای علمای کابل نیز مورد هدف تروریستها قرار گرفت و کشته شد. سوال این است که چرا تروریستها در این اواخر علما را هدف قرار داده اند؟
در پاسخ به این پرسش گزینههای مختلفی میتوان مطرح کرد؛ وادارکردن علما بر سکوت در برابر حملات تروریستی و انتحاری، برهم زدن نظم اجتماعی و سیاسی افغانستان از طریق خاموش کردن صدای علما، جلوگیری از پلان صلح خلیل زاد از سوی پاکستان و حامیان طالبان بخشی پاسخ میتوانند باشند. اما بهنظر میرسد عوامل ذکرشده تنها بخشی از دلایل هدف قرارگرفتن علما از سوی تروریستها است. دلیل اصلی را در جای دیگر باید جستجو کرد. باید اذعان کنیم که نه تنها علما بلکه جامعه اسلامی در این روزها تاوان بی تفاوتی خود در برابر مفاهیم دینی و مذهبی از جمله تغییر و دگردیسی در مفهوم جهاد را پس میدهند.
در این روزها در شبکههای اجتماعی بحثهای داغی در مورد نقش علما در ترویج تروریسم مطرح شده است. به حدی که حتی برخی از شهادت علما به دست تروریستان آشکارا اظهار خوشحالی میکنند. گویا آن چه کاشته شده است، برداشت میشود. بدون تردید این نوع نگاه و خوشحالی از شهادت تعداد زیادی از انسانها نه منطق دارد و نه به لحاظ اخلاقی کار درستی است. ولی آن چه مطرح است این است که همزمان با تحولات جدید در کشورهای اسلامی و خاورمیانه بسیاری از مفاهیم دینی به مرور دچار تغییرات ماهوی و دگردیسیهای اساسی شدند، اما علما از کنار این همه تغییرات به راحتی گذشتند تا اینکه به وضعیتی رسیدیم که اکنون قرار داریم. 
از روزی که مرحوم سید قطب به عنوان یکی از علمای مسلمان و مبارز در مصر، تیوری «جهاد و جامعه جاهلی» را مطرح کرد، کسی در صدد آن بر نیامد که در برابر این کژتابی بزرگ بایستد و یا توان مقاومت در برابر موجی را که او ایجاد کرده بود نداشت. این تغییرات و دگردیسیها به اندازهای بود که این روزها به راحتی تروریستها به نام اسلام و دین انسانهای بی گناه را به قتل میرسانند و آدمکشی به عنوان یک وظیفه مقدس و شرعی به نام جهاد صورت میگیرد.
سید قطب در ابتدا پرسش اصلی اصلاحگران دینی را تغییر داد و سپس برای حل آن پرسش، تیوری جهاد و جامعه جاهلی را مطرح کرد. نظریه ای که این روزها نه تنها بلای جان علما بلکه آفتی شده است در میان مسلمانان. پیش از سید قطب علمایی که قصد اصلاح آموزههای دینی و پیشرفت هماهنگ با زمانه را داشتند به دنبال حل این پرسش بودند که چگونه میتوان جامعه عقب مانده و منحط اسلامی را به پای جوامع انکشاف یافته غربی رساند؟ مساله اصلی برای کسانی چون محمد عبده، رشید رضا و اقبال همین پرسش بود. اما وقتی سید قطب آمد این پرسش را از اساس تغییر داد و این مساله را مطرح کرد که در این عصر که به گفته او عصر جاهلی است، چگونه میتوان مسلمان باقی ماند و دین خود را حفظ کرد؟
بر اساس اندیشه سید قطب ما در جامعهای زندگی میکنیم که یک جامعه جاهلی است. زیرا در آن حکومت اسلامی به معنای واقعی وجود ندارد و در نهایت احکام اسلامی پیاده نمیگردد. از نگاه سید قطب وقتی در جامعه ای احکام اسلامی پیاده نمی شود به این مفهوم است که آن جامعه در وضعیت جاهلی به سر میبرد، حتی اگر تمام مردمان آن جامعه مسلمان باشند. از همین رو اصطلاح جاهلیت قرن بیستم در ترویج افراط گرایی اسلامی نقش برازنده داشت.
راه حلی را که او برای از بین بردن جامعه جاهلی پیشنهاد کرد، «جهاد» بود. طبیعی است که از نگاه آموزههای دینی تنها راه اصلی در یک جامعه جاهلی مبارزه است. این مبارزه بدون شک همان چیزی است که در اسلام تحت عنوان «جهاد» مطرح شده است. در حالی که مفهوم جهاد برای مبارزه و جنگ با کفار، آنهم در شرایط خاص مطرح بود. اما سید قطب به گونهای این تغییرات را به وجود آورد که در ابتدا تمام سرزمینهای مسلمانان به نام جامعه جاهلی قلمداد گردید و سپس برای رفع جاهلیت «جهاد» پیشنهاد شد.
نخستین ترور با قتل انور سادات توسط شاگردان سید قطب کلید خورد. عاملان ترور انور سادات از جمله خالد اسلامبولی و عبدالسلام فرج، نویسنده کتاب الفریضه الغایبه، اعدام شدند و ایمن الظواهری فرد دوم پس از بن لادن در القاعده به زندان محکوم گردید.
امروزه نیز اگر مسلمانی به دست مسلمان دیگر به قتل میرسد بر مبنای تیوری «جهاد و جامعه جاهلی» است. علما از این جهت مقصر هستند که نه تنها برای رفع ابهام از آموزههای دینی تلاش نکرده اند، بلکه خود در گرداب مجموعهای از آموزههای تحریف شده دینی اسیر هستند. طبیعی است که وقتی علما برای زدودن گرد و غبار از چهره دین تلاش نمیکنند؛ بلکه خود در متن این گرد و غبار گم میشوند، نه تنها علما بلکه همه جامعه اسلامی تاوان این دگردیسی و انحراف را میپردازند. به همین خاطر است که علما قربانی اندیشههای خویش و قربانی دگردیسیهایی هستند که در مفاهیم دینی به وجود آمده اند ولی علما در برابر آنها کاری نکرده اند. 

دیدگاه شما