صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

چهارشنبه ۲۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

امکان و امتناع صلح با طالبان

-

رییس ستاد ارتش آمریکا در یک اظهار نظر بیسابقه گفته است که گروه طالبان از راه جنگ شکست نمیخورد و تنها راه باقی مانده صلح با این گروه است. پیش از اظهار نظر جوزف دانفورد، طی هفتههای اخیر زلمی خلیل زاد نماینده خاص ایالات متحده در امور افغانستان نیز در عرصه صلح فعال شده و چندین دور مذاکرات خود را با طرفهای درگیر در جنگ افغانستان انجام داده و همچنان سرگرم گفتگو با طالبان در قطر و همچنین سیاستمداران و دولتمردان افغانستان است. از سوی دیگر رییس جمهور غنی نیز طی روزهای گذشته با تمام چهرهها و رهبران سیاسی افغانستان جلسات مشورتی داشته و در باره ایجاد یک بورد مشورتی برای صلح با آنان سخن گفته است.
مجموع این فعل و انفعالات نشان میدهد که روند صلح افغانستان در دستگاه سیاست خارجی ایالات متحده جایگاه ویژه یافته و جدی شده است. همچنین این رخدادها به نحوی مؤید اخباری است که در برخی رسانهها در باره پروسه صلح و طرحهای پساصلح منتشر شده است. اینکه در مقطع کنونی چرا پروسه صلح افغانستان برای ایالات متحده از اهمیت خاص برخوردار شده و این همه تلاش برای آن صورت میگیرد، طبیعی است که دلیل آن در نزد استراتژیستهای تنها ابرقدرت دنیا واضح است. به صورت عاجل مهمترین دلیل تحت شعاع قراردادن اقدامات نابجای روسیه در باره صلح افغانستان و به خصوص بیاثر کردن نشست مسکو است. طبیعی است که این موضوع فقط میتواند دلیل مقطعی برای تلاشهای جدید ایالات متحده باشد و دلایل مهم و استراتژیک آن همچنان در پشت قضایا وجود دارد و دست اندرکاران به درستی میدانند که چه کار را و در چه زمانی باید انجام دهند.
آنچه برای مردم افغانستان به عنوان یک پرسش اساسی مطرح میباشد این است که آیا واقعا زمان آن فرا رسیده است که طالبان به پای میز مذاکره حاضر شوند و واقعا به آنچه میگویند و تعهد میکنند، پابند بمانند؟ به عبارت دیگر سوال اصلی این است که اگر برفرض گروه طالبان به روند صلح بپیوندد، به چه مواردی تعهد خواهد کرد؟ آیا این گروه پس از آن همه جرم و جنایت سر عقل آمده است؟
نمایندگان طالبان در کنفرانس مسکو به طور واضح اعلان داشتند که دولت افغانستان را به عنوان یک دولت مزدور خارجی و غیر مشروع از نگاه خویش میدانند. طالبان در هرجا که فرصت یافته اند به طور واضح دیدگاههای شان را بیان کرده و هنوز چیزی را پنهان نکرده اند. مبانی و دیدگاههای ایدئولوژیک طالبان بسیار واضح است و میزان پایبندی آنان به این مبانی نیز تا کنون برای همه به اثبات رسیده است. طالبان بارها با جدیت تمام گفته و در عمل نیز ثابت کرده اند که مفاد قانون اساسی فعلی افغانستان را قبول ندارند. مهمتر از آن عملکرد طالبان در برابر مردم و دولت افغانستان است. به طور شبانه روزی طالبان در این سرزمین آدم میکشند و از مردم و دولت افغانستان لحظه به لحظه قربانی میگیرند.
از سوی دیگر سوال اساسی که دولت و مردم افغانستان با آن مواجه هستند این است که آنها چه چیزی را به عنوان بهای صلح با طالبان از دست خواهند داد؟ واقعیت این است که در صلح باید چیزی را واگذار کنی و چیزی را بستانی. هیچ صلحی یک طرفه نبوده است و رایگان به دست نمیآید. بسیار روشن است که اگر طالبان واقعا دست از جنگ بردارند دستاورد بزرگی برای مردم افغانستان خواهد بود؛ اما این طرف قضیه نیز بسیار مهم است که ما چه چیزی را به طالبان واگذار میکنیم؟
روشن است که طالبان به چیزی غیر از قربانی کردن ارزشهایی که در طی سالها مبارزه به دست آمده است راضی نیستند. ارزشهایی چون آزادی، دموکراسی، حقوق بشر و حقوق شهروندی، حقوق زن، آزادی بیان و... که در قانون اساسی فعلی کشور مسجل شده اند، در مقابل بهای اندک به دست نیامده اند. طالبان ذاتا با این ارزشها مخالف اند. به راستی آیا مردم و دولت افغانستان راضی خواهند شد که از این ارزشها چشم پوشی کنند؟
با توجه به آنچه ذکر گردید، به نظر میرسد هنوز فاصله بزرگی میان نظام سیاسی فعلی کشور و ارزشهای بنیادینی که این نظام با آنها تداوم پیدا کرده است و گروه طالبان و باورهای ایدئولوژیک آن وجود دارد. پروسه صلح افغانستان ذاتا یک پروسه سیاسی است و در دنیای سیاست نه به لحاظ تیوریک و نه به لحاظ عملی امر ناممکن و ممتنع وجود ندارد. اما آن چه عملا در عرصههای سیاسی و امنیتی کشور میگذرد، حداقل در وضعیت اکنون پروسه صلح افغانستان با چشم انداز تیره و مبهم نشان میدهد. بنابراین تنها در صورتی فعلا صلح با طالبان ممکن است که یا این گروه مفاد قانون اساسی فعلی را بپیذیرد و یا مردم و دولت افغانستان از ارزشهایی که مندرج در این قانون اساسی است، چشم پوشی کنند. به نظر میرسد هر دو گزینه فعلا ناممکن است.

دیدگاه شما