صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۷ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

مـرگ پیشوایان دهشـت و امـتداد فاجـعه

-

سالیانی طولانی است که سلسلهی خشونتهای به هم پیوسته و دنباله دار، پیکر افغانستان را به زنجیر خشونت کشیده  و از مردم این سرزمین قربانیهای بی شمار گرفته اند.
داعش و طالب همان خط سیاه خشونت و وحشتی برخاسته از افراطیت دینی اند که سال های طولانی، خانوادههای بسیاری را در  افغانستان عزادار کرده اند و فاجعههای وحشتناکی را بر انسان های بیگناه روا داشته اند.
شبکۀ حقانی نیز برای شهروندان افغانستان پدیدهای جدید نیست که مردم آن را نشناسند. ستم به هرقامتی که باشد برای مردم افغانستان چهرۀ هراسناک و آشناست. شبکۀ حقانی در سالهای اخیر وحشتناک ترین فاجعه را بر پیکر این ملت تحمیل کرده است. خونینترین حملۀ این گروه انفجار تانکر مملو از مواد انفجاری در منطقۀ چهار راه زنبق در مرکز کابل بود که حدود ۱۵۰ نفر کشته و دستکم ۴۰۰ زخمی را به جاگذاشت.
حمله به هتل اینترکانتیننتال کابل، در ماه ژوئن ۲۰۱۱، حمله به سفارت آمریکا در کابل در ماه سپتامبر ۲۰۱۱ و همچنین حملۀ همزمان به چند هدف مهم در شهر کابل در سال ۲۰۱۲  تنها برخی از حملاتی خونباری است که گروه حقانی رسما مسئولیت آنها را به عهده گرفته است.
اما برای مردم زجر کشیدۀ افغانستان که زندگی شان در جستجوی لقمه نانی میگذرند و از سیاست های پشت پردۀ سیاستگران داخلی و بین المللی دقیقا واقف نیستند، مهم نیست که طالب، داعش و شبکه حقانی چه کسانی اند و به چه هدفی ستم را روا می دارند. برای این مردم، مهم همان خلق فاجعه است که با ستم تمام،  هر روز قربانی می گیرد.
واقعیت هم همین است. برای مردم افغانستان نفس فاجعه جگرسوز است و خاتمه یافتن این فجایع موضوعیت دارد. حتی اگر حکومت پس از هر فاجعه، عامل جنایت را شناسایی کنند، بازهم نفس اثبات عامل فاجعه، هیچ دردی از مردم را دوا نمی کند. مردم انتظار نابودی عوامل فاجعه را از حکومت دارند نه تنها شناسایی و معرفی آنان را.
دقیقا به همین رویکرد، مردم ازآمدن حکمتیار در پروسۀ صلح، کم شدن کشتار و دهشت را انتظار داشتند وگرنه نفس حضور رهبران در پروسۀ صلح بدون تأثیرگذاری در آرامش مردم، هیچ اهمیت ندارند.
با این رویکرد اگر تحلیل کنیم، مرگ بن لادن، ملا عمر و جلال الدین حقانی نیز هیچ تأثیری بر وضعیت مردم افغانستان نگذاشته اند. جلال الدین حقانی که امروز مرگ واقعی اش تأیید شده است، واقعیت اینست که او سالها پیش مرده بود. ملاعمر هم به واقعیت پس از شکست حکومت طالبان از کابل مرده بود. بن لادن نیز پس از سقوط القاعده واقعا مرده بود. زیرا آنان برای حامیان اصلی پروژۀ تروریستی دیگر بی تأثیر بودند پس به منزلۀ این تلقی می شدند که واقعا دیگر مرده اند. ولی با مرگ واقعی آنان نیز، فاجعه همچنان امتداد یافت و از مردم افغانستان قربانیهای بی شمار گرفت. این می رساند که تمام پیشوایان جنگ و جهاد در افغانستان تنها بازیگرانی بازی خطرناکی اند که فقط می رزمند و خودشان هم سرانجام بازنده می شوند.
شبکه های دهشت با مرگ پیشوایان شان بیشتر آرمانی میشوند و مسیر شان را به پیش می برند. این شبکه ها زمانی به پایان می رسند که یا حامیان آنان از آن ها دست بکشند و یا دولت افغانستان آنان را کاملا نابود کنند.
بنابراین دولت افغانستان ناگزیراند که عزم خود را بر نابودی شبکههای دهشت افکن در داخل افغانستان جزم کنند و دولت آمریکا و جامعه جهانی نیز بر پاکستان فشار وارد کنند تا لانههای امن تروریستان در خاک این کشور برچیده شوند. در غیر آن دیگر چارۀ نیست.

دیدگاه شما