صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

چهارشنبه ۵ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

پاسخ حکومت در برابر این فجایع انسانی چیست؟

-

انتظار خلق سر در گريبان افغانستان، رهايي از هراس دوباره است. اما فاجعۀ انسانی پشت سرهم تکرار می شود.هرکس در هرگوشه ای از این خاک ماتم زده که کشته شود فرزند همین سرزمین است، چه در غزنی باشد، چه در دشت برچی،در فراه یا بدخشان. قتل عام غزنی، به مثابۀ قتل عام تمام شهروندان افغانستان بود و به خاک افتادن تمام توانایی مدیریتی و اقتدار حکومت افغانستان نیز محسوب می شد. این بار نیز، با فاجعۀ کشتار نونهالان و جگر پاره های مردم در آموزشگاه موعود در غرب کابل، نه تنها لاله های امید مردم که تمام اقتدار امنیتی حکومت بازهم برزمین افتاد.از دشمن جز نفرت انتظار نمی رود. اما انتظار مردم از حکومت تأمین امنیت مردم است. سربازان نیروهای امنیتی کشورخود قربانی و ایثارگران حوادث افغانستان اند. دراین میان، تنها حکومت هرگز نتوانسته است مدیریت درست خود رادر تأمین امنیت جان و مال مردم به اثبات برساند. شهروندان به مدیریت امنیتی حکومت تردید دارند. با وقوع فجایعی پشت سرهم، این تردیدها در حال افزایش است. حکومت افغانستان، مقامات بلند رتبۀ امنیتی و جامعه جهانی در برابر خون های به ناحق ریخته ی مردم مسئول اند و باید پاسخ بدهند.  
قتل عام¬های پی هم مردم بیگناه، هرگز بخشودنی نیست. مردم دست های را که مردم بی گناه را قتل عام می کنند و پشت هم فاجعه می آفریند هرگز نخواهد بخشید حتی اگر فرزنداین سرزمین باشد یا برادران ناراضی این سرزمین. از دیگر جانب مردم، سهل انگاری حکومت را در تأمین امنیت مردم و مراکز آموزشی، نیز به هیچ وجه نخواهد بخشید. حکومت باید با مردم، با پروسۀ صلح و با بازی های مبهم سیاسی جنگ وصلح، تعیین تکلیف کند.
مردم هم اکنون در امتداد سایه های سنگین هراس به سر می برد. زیرا تکرار فاجعه احتمال وقوع حوادث را در اين سرزمين افزون ساخته است. علت اصلي تکرار فاجعه، تکرار خطاهاي هست که پيوسته از ديده پوشيده مانده اند. اين چشم پوشي ها براي مسئولين امر، احساس مصئونيت خلق کرده است. تنها اما اين خلق برهنه پاست که هيچگاه احساس مصئونيت نمي تواند.
کوچکترين حق خانواده قرباني، دريافت پاسخ دقيق پس از حادثه است. بي توجهي به اين امر، بي احترامي به وارثين قرباني اند. فاجعه رياست محافظت از رجال برجسته، حادثه خونين دهمزنگ، قتل عام شفاخانه سردار داود خان و دیگر قتل عام های عمومی، مردم را در برابر دشمن مشترک متحد و پايدار ساخت ولي ابهام در تحقيق اين فجايع، جايگاه حکومت را در اذهان مردم خدشه دار کرد. دشمن از اين وضعيت نهايت بهره مي برد. حکومت گاهي نخواسته، بر جانب دشمن گام برداشته است.
مردم حق دارند که از حکومت پاسخ روشن بخواهند. دست دولت در اين قسمت خيلي تهي و درمانده است. تقصير را بايد پذيرفت. عدم موفقيت دولت ها در ارائه پاسخ درست به مردم، اگر تقصير نيست، شکست حتما خواهد بود. همين پيش فرض ها، تعهد حکومت را در بررسي فجایع انسانی، در برابر اذهان عمومي، خيلي ضعيف نمود مي دهد.
حکومت وحدت ملي بايد اما، اين بار گام را استوار تر بر دارد و تعهدش را عملا نشان دهد تا باور مردم را به دست آورد. باور مردم تنها دارايي اين حکومت است. حکومت اين تنها دارايي اش را نبايد به حراج بگذارد. پاسخ به افکار عمومي تنها راه کسب دوبارۀ باور عمومي است. شهروندان افغانستان در این صورت همیشه پشتیبان حکومت خواهد بود همچنان که تاکنون بوده است.
افکار عمومي از حکومت خواستههاي روشن دارد. مدت هاست که رسانه ها، افکار عمومي را در برابر حکومت، روشن و صادقانه تبيين کرده اند. رسانه ها نيز به اين باورند که هر آنچه که شنيده نشود فرياد است. حادثۀ غزنی از نظر شهروندان و نمایندگان این مردم، بعنوان یک سهل انگاری امنیتی تلقی می شود. حکومت و مقامات محلی غزنی باید به مردم و رسانه ها پاسخ روشن بدهد.
توقع واقعي مردم اينست که دولتمداران، نهاد هاي امنيتي و نظامي را ديگر ابزار چانه زني و وجه المصالحة سياسي نسازند و قدرت را با خون مردم و فاجعه هاي پي در پي انساني سهميه بندي نسازند.
مردم وقتي به تعهد حکومت باورمند مي شوند که حکومت نتيجه فاجعه اخير انساني و مالی را در شهر غزنی و غرب کابل صادقانه با رسانه ها در ميان بگذارند و عوامل نفوذي دشمن و دست اندرکاران داخلی آن را به سزاي اعمال شان برسانند. در شرایط اکنون، حکومت افغانستان در يک آزمون بزرگ قرار گرفته است که ادامۀ مسیر نادرست، ضرر جبران ناپذير را در پي خواهد آورد.

دیدگاه شما