صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

نسل جدیدی که رئیس جمهوری از آنها می‌گوید

-

نسل جدیدی که رئیس جمهوری از آن در "بیست و یکمین نشست بورد مشترک نظارت و انسجام" به عنوان نسل جدید افغانستان یاد کرد و که همکاران و مدیران جدید و شرکای همکاران بینالمللی افغانستان هستند، چه ویژگیهایی دارد؟ این نسل که به گفته رئیس جمهوری، اهمیت کشورشان را در چهار راه آسیا درک کردهاند، در چه وضعیتی هستند؟
نسل جدیدی که رئیس جمهوری از آن سخن می گوید، نسلی است که در جنگ به دنیا آمدهاند و در جنگ زندگی میکنند، تجربه مهاجرت را دارند، با انتحار و انفجار و صدای تفنگ خو گرفتهاند، از کمترین امکانات برای ارتقای سطح سواد و زندگی شان استفاده کردهاند، در سخت ترین شرایط به پای صندوق های رای رفتهاند و در انتخابات شرکت کردهاند و بیشترین زحمت ها را برای آبادی افغانستان کشیدهاند.
اما این نسل که رئیس جمهوری از آن یاد به عنوان طرف مقابل شرکای بین المللی افغانستان یاد میکند، کمترین بهره از میلیاردها دالر کمکهای جامعه جهانی به افغانستان را بردهاند، در فقر مطلق سر میبرند، در دانشگاه های بی کیفیت و غرق در فساد افغانستان درس میخوانند، به صورت گروهی تن به مهاجرت و ترک وطن میدهند تا بتوانند زنده بمانند و کمکی برای خانواده های شان باشند، روزانه دهها تن از آنها در جنگ با تروریزم به شهادت می رسند، هزاران تن از آنان فریب طالبان و گروه های دهشت افگن را خوردهاند و برای آنها میجنگند و وطن شان را خراب میکنند، میلیونها معتاد از میان همین جوانان در خرابهها، کوچهها و زیر پلها زندگی و مرگ تدریجی را با تمام وجود تجربه میکنند، سالهاست که در انتظار صلح و ختم جنگ نشستهاند و با گذشت هر روز امیدشان به زندگی و رفاه و آبادانی کشورشان بیشتر به یاس مبدل می شود.
این نسل از جوانان برعکس آنچه رئیس جمهوری میگوید، کمتر سهمی در حکومت دارند، فساد اداری حاکم بر ادارات دولتی توان کار و پیشرفت را از آنان گرفته است. برای یک بست پایین، در ادارات دولتی صدها جوان ثبت نام میکنند، که در نهایت نصیب واسطهدارترین آنها میشود، برای یک بست استادی در دانشگاه های دولتی با مدارک دکتورا و ماستری اقدام میکنند و در آخر توسط تعدادی استاد با سویه لیسانس رد صلاحیت میشوند، نخبگان و فرهیختگان شان برای پیشرفت و زندگی بهتر مجبورند مهاجرت کنند، از تبعیض و تعصب جاری در نهادهای مختلف رنج می برند و هیچ منبعی به شکایت های شان پاسخ نمیدهد، در بدترین وضعیت زیست محیطی زندگی میکنند، زیربناهای کشورشان تخریب شده اند و بازسازی ای در کار نیست، و از اکثریت مسئولین دولتی به جای اینکه کار و برنامه برای تغییر وضعیت کشور ببینند، بیشتر وعده و شعار میشنوند.
چنین نسلی که بیکاری، فقر، اعتیاد، تبعیض، تعصب، جنگ، مهاجرت، تحقیر، آوارگی و بدبختی را با تمام وجود درک و تجربه میکنند، برای تغییر وضعیت و برای اینکه بتوانند طرف مقابل شرکای بینالمللی افغانستان باشند، به یک انقلاب فرهنگی، سیاسی و اقتصادی به تمام معنا در افغانستان نیاز دارند و به مدیران و رهبرانی که اولویت های این نسل را درک کرده و برای آنها برنامه ریزی و برای نجات آنها تلاش کنند.
نسل پیش، یعنی سیاستمداران و دولتمردان کنونی افغانستان، کسانی که سرمایههای کشور در دست آنهاست، پست های حساس دولتی را در اختیار قرار دارند، طرف مقابل واقعی شرکای بینالمللی هستند، سرنوشت کشور را رقم میزنند، وعده و شعار میدهند،  برای حال و آینده افغانستان تصمیم می گیرند و تاریخ را نیز از دید خود روایت میکنند، باید صادقانه برای تغییر خود اقدام کنند، نگذارند که یک نسل قربانی ضعف ها و کاستی ها، اقدامات غیر علمی و عملی آنها شوند.
در غیر این صورت، با وضعیتی که نسل جدید در حال حاضر دارند، نسلی با آینده ای برباد رفته هستند.

دیدگاه شما