صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

طالبان؛ جنگ و صلح

-

طالبان یک گروه جنگی و خشونت طلب است که با رویکردهای خشن می خواهد به اهداف ایدئولوژیک اش برسد. طالبان یک گروه انعطاف ناپذیر است که روا داری و مدارا در سیاست هایش دیده نمی شود.
طالبان یک گروه ساخته شده است که برای اهداف خاص به افغانستان آمد و امارت اسلامی را در این کشور بنیان نهاد.
این گروه در سال های اخیر؛ اما از اهداف ایدئولوژیک خود فاصله گرفته و با تروریسم و مافیای مواد مخدر هم کاسه شده است. در حال حاضر حجم عمده¬ای از هزینه های جنگی طالبان از بابت کشت، قاچاق و فروش مواد مخدر به دست می آید. این گروه دهقانان و زمین داران را در ساحات تحت کنترل شان مجبور می سازند که تریاک کشت کنند.
طالبان برای پیشبرد کارهای خود نیازمند همکاری با افراد و حلقات مسؤل در ادارات افغانستان است. همانطوری که مافیا به همکاری این افراد نیاز دارد. همدست شدن گروه طالبان با مافیا، تروریسم و فسادپیشگان اداری، ماهیت این گروه را تغییر داده است. اکنون طالبان دیگر آن گروه دهه نود میلادی نیست که به گمانه شان برای اسلام اندیشه می کرد.
طالبان فعلی نه باوری به حاکمیت دین اسلام دارد و نه دغدغه استقلال افغانستان. این گروه تنها و تنها به منافع سیاسی و مادی خودشان فکر می کنند و هرجا که تشخیص دهند منافع شان تأمین می شود، سمت گیری سیاسی شان نیز به همان جهت تمایل پیدا خواهد کرد.
حال پرسش اینجا است که اگر طالبان از ایدئولوژی اسلامی شان دست برداشته و یا ایدئولوژی در جهت گیری های سیاسی شان نقش اساسی را ایفا نمی کند، پس چرا این گروه از جنگ دست برنمی دارد و با گرفتن امتیازات کلان از حکومت افغانستان به زندگی بدون جنگ روی نمی آورند؟ آیا هنوز رهبران طالبان منافع شان را در جنگ جستجو می کنند؟
در پروسه صلح سه مانع و نگرانی برای طالبان وجود دارد. اول این که طالبان همانطوری که در آغاز یک گروه وابسته به کمک ها و حمایت های کشورهای خارجی بود، امروز نیز شدیدا وابسته است. زندگی و منافع رهبران طالبان به همین وابستگی با استخبارات بیگانه گره خورده است. به این دلیل طالبان به خوبی درک می کنند که باید در موضع گیری ها و سیاست های خود محتاط باشد و حرکت های ناسنجیده ممکن است زندگی آنها را با خطر مواجه سازد.
مسأله دوم این که رهبران طالبان تا هنوز نیروهای جنگی خود را از میان جوانان بی سواد، کم سواد و دهاتی تأمین کرده و آنها را به نام دین، اسلام و جهاد در راه خدا فریب داده و برای فداکاری و از خودگذشتگی آماده ساخته اند. نرمش رهبران طالبان به پروسه صلح باورهای آنها را تخریب می کند و اعتماد آنها را نسبت به رهبران طالبان از بین می برد.
مسأله سومی که مانع پیوستن طالبان به پروسه صلح می شود، امید به پیروزی های نظامی است. طالبان در سال های اخیر فشارهای زیادی را بر نیروهای امنیتی تحمیل کرده و مناطق زیادی را از تصرف دولت خارج ساخته است.
شعارهای صلحی که به صورت یک جانبه از سوی حکومت سر داده می شود، نه تنها گره کور جنگ و ناامنی را باز نمی کند که گروه خشونت طلبی مانند طالبان را بیشتر به رسیدن به اهداف شان امیدوار می سازند.
اکنون سه پدیده همزمان در ارتباط با مسأله افغانستان جریان دارد:
1- نشست بیش از صدتن از علمای جهان اسلام در عربستان.
2- نشست سران ناتو در بروکسل در مورد افغانستان.
3- تجدید نظر در استراتژی آمریکا در باره افغانستان.
سال گذشته استراتژی ترامپ رییس جمهور آمریکا امیدواری های زیادی را به وجود آورد که شاید آمریکا این بار با قاطعیت بیشتر در مورد هراس افگنان عمل کرده و ریشه های خشونت و نا امنی در افغانستان را بخشکاند؛ اما این استراتژی پیش از آن که تطبیق شود، دوباره مورد تجدید نظر قرار می گیرد. یکی از دلایل مهم ناکامی استراتژی آمریکا در افغانستان این است که این کشور میان گروه طالبان و سایر گروه ها فرق می گذارند. در یک سال گذشته با آن که بیشترین ناامنی و جنگ از سوی طالبان بوده و مناطق زیادی از سوی این گروه تصرف شده است؛ اما حجم جنگ بر سرکوب داعش متمرکز بوده است.
رویکردهای غالب و رسمی بر این مبنا استوار است که جنگ افغانستان راه حل نظامی ندارد و باید از راههای مذاکره به صلح و امنیت دست یافت؛ ولی این رویکرد طوری که تا هنوز تجربه شده است، ره بجایی نخواهد برد. طالبان تا در صحنه نظامی شکست نخورد، بعید است که به گفتگوهای صلح روی آورد؛ مگر این خواست کشورهایی حامی طالبان براورده شود. بنابراین نشست های صلح باید در راستای حمایت از رویکردهای نظامی مورد توجه قرار گیرد.

دیدگاه شما