صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

درس‌هایی که باید از جام جهانی فوتبال آموخت

-

جام جهانی فوتبال که هر چهار سال، یک بار برگزار می شود، از معدود رویدادهای ورزشی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است که میلیاردها انسان را به خود مشغول میکند. با هر رخدادی میلیونها انسان به هیجان میآیند، به شادی میپردازند، فریاد خوشحالی سر میدهند، میخندند، ناراحت و غمگین میشوند، افسوس میخورند، تیمهایشان را تشویق و حمایت میکنند، برای پیروزی آنها دعا و نیایش میکنند و با پایان آن برای دور بعدی جام جهانی آمادگی میگیرند، برنامه میریزند، به دنبال استعدادهای درخشان ورزشی میگردند، آنها را تربیت میکنند تا برای ملت شان افتخار و پیروزی  بیاورند.
گذشته از ماهیت ورزشی، تفریحی و سرگرمی که جام جهانی فوتبال دارد، تیمهای راه یافته به جام جهانی نمایندگان یک کشور و جامعهشان به حساب میآیند. یک تیم، همراه با مربیان، فدراسیون، برنامهریزان فرهنگی و ورزشی کشور، تماشاچیان و هواداران، با هم یک مجموعه را تشکیل میدهند که به نمایندگی از یک کشور در مقابل چنین ترکیبی از کشور حریف خود رقابت میکنند. جام جهانی در حقیقت معرف فرهنگ، سیاست و جامعه از یک کشور است. به همین جهت نیز گاهی حاشیهها بسیار پررنگ تر از بازی یک تیم به چشم جهانیان می آید، مثل اینکه تمیز کردن استدیوم ورزشی توسط تماشاچیان جاپانی برای بسیاری از مردم باارزشتر و زیباتر از بازی تیم جاپان در مقابل تیم حریفش بود.
در دایره این نوع نگاه، جام جهانی فرصتی است برای دولتها و دولتمردان تا نگاهی به وضعیت فرهنگی و ورزشی کشورشان بیاندازند، به کارکرد، برنامهریزی، تلاش، هزینه و همچنین ضعف مدیریت، فساد اداری، بی توجهی، بی برنامگی، سهل انگاری و هدر دادن فرصتهایی که میتوانستند و میتوانند یک جامعه را جامعهای شاداب، پرانرژی، با نشاط، سالم و با انگیزه بسازد.
حاضر بودن و نبودن افغانستان در جام جهانی در حال حاضر قابل بحث نیست، موضوع اصلی این است که دولت افغانستان و دولتمردان آن به فکر مسایل فرهنگی و ورزشی نیستند، به آمارها دقت نمی کنند، ارقام برای شان بی معنی است و برنامهای برای خروج از چنین وضعیتی ندارند. رقم 3 میلیون معتاد به مواد مخدر باید برای دولتمردان تکاندهنده باشد، در مقابل نبودن فضاهای تفریحی و ورزشی حتا در شهرهای کلانی مثل کابل که میلیونها انسان را در خود جای داده است نیز باید دولتمردان را به فکر وادارد. دولت باید درک کند که رابطه مستقیمی میان بیکاری، فقر، نبود زمینه های تفریحات سالم و ازدیاد اعتیاد به مواد مخدر، جرایم جنایی و تمایل به فساد وجود دارد. بی توجهی به مسایل فرهنگی و ورزشی در کشوری که بیشتر جمعیت آن را جوانان تشکیل می دهد، فاجعه بار است.
نتیجه چنین وضعیت همان می شود که شاهد آن هستیم. در تشکیل دولت افغانستان یک معینیت (نه چندان کارآمد)،به نام امور جوانان در وزارت اطلاعات و فرهنگ وجود دارد و در مقابل یک وزارت و چندین اداره دیگر برای امور مبارزه با مواد مخدر. کمیته ملی المپیک و ریاست تربیت بدنی سالهاست که با یکدیگر بر سر اداره امور فدراسیونهای ورزشی در جنجال و درگیر هستند. موارد بی شماری از بیقانونی، تبعیض و تعصب و حقتلفی در فدراسیونها وجود داشته و دارد که بدون بررسی و تحقیق همچنان ادامه دارند. وجود چنین وضعیتی در کمیته ملی المپیک و تربیت بدنی مایه دلسردی و بی اعتمادی بسیاری از استعدادهای ورزشی به مدیریت فدراسیون ها شده و بسیار هستند کسانی یا ورزش را رها کرده اند و یا با تحمل رنج و مشقت آن ادامه می دهند.
طبیعی است که اگر برای ورزش و فرهنگ در جامعه ای سرمایه گذاری نشود، باید برای قاچاق و اعتیاد وزارت و معینیت در نظر گرفته شود، زندان و توقیفخانه ساخته شود، جوانان و نخبگان مجبور به فرار و مهاجرت، اعتیاد و جنگ شوند.
خلاصه کلام این است که وضعیت فرهنگی و ورزشی در کشور در حالت نابسامانی قرار دارد و نیازمند توجه جدی، علمی و عملی دولت است. حداقل کاری که دولت و دولتمردان برای ورزش کشور می توانند این است که از دخالت های سیاسی و سمتی و جناحی در این عرصه بپرهیزند، و از دخالت کسانی که به دنبال منافع شخصی و ... خود میخواهند استفاده کنند نیز جلوگیری کنند.  اداره امور این بخش را به ورزشکاران، نخبگان و کسانی که در این راه هم خود زحمت دیدهاند و هم برای پرورش جوانان زحمت کشیدهاند، واگذارند.

دیدگاه شما